نقد و بررسی آثار و شرح احوال جامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}


'''نقد و بررسی آثار و شرح احوال جامی''' اثر اعلاخان افصح زاد، مجموعه‌ای است از سه مقاله، در شرح احوال عبدالرحمان جامی (1492- 1414م) و بررسی و نقد آثار وی.
'''نقد و بررسی آثار و شرح احوال جامی''' اثر [[افصح زاد، اعلا خان|اعلاخان افصح زاد]]، مجموعه‌ای است از سه مقاله، در شرح احوال [[جامی، عبدالرحمن|عبدالرحمان جامی]] (1492- 1414م) و بررسی و نقد آثار وی.


مقالات، به ترتیب عبارت‌اند از:
مقالات، به ترتیب عبارت‌اند از:
# «جامی ادیب و متفکر»: این رساله، از زندگی، آثار، محیط سیاسی و اجتماعی، افکار و عقاید و اندیشه‌ها، همچنین مقام علمی و ادبی جامی در تاریخ‌تمدن، خاصه تاریخ‌ادبیات فارس و تاجیک بحث می‌کند<ref>متن کتاب، ص17</ref>.
# «[[جامی، عبدالرحمن|جامی]] ادیب و متفکر»: این رساله، از زندگی، آثار، محیط سیاسی و اجتماعی، افکار و عقاید و اندیشه‌ها، همچنین مقام علمی و ادبی جامی در تاریخ‌تمدن، خاصه تاریخ‌ادبیات فارس و تاجیک بحث می‌کند<ref>متن کتاب، ص17</ref>.


# «جامی شاعر غزل‌سرا»: این رساله، برای معلمان ادبیات تاجیک و دانشجویان رشته ادبیات فارسی که برای تکمیل دانش خود، علاوه بر تدریس، به آموختن علم ادبیات‌شناسی نیز علاقه دارند، تألیف گردیده است. نویسنده معتقد است هرچند خواندن و شنیدن غزل گوارا باشد، بازهم تحلیل محتوا و دریافت نشانه‌های خاص هر غزل و بررسی قوانین آن، دشوار است. این رساله، کوششی است در پژوهش و تحقیق پیرامون غزل و نویسنده به‌وسیله مقایسه، بیان نقطه‌های نظری و تحلیل مشخص، سعی نموده است که موقعیت جامی را در تاریخ غزل‌سرایی تاجیک و فارس، نشان دهد. برای اجرای این وظیفه، علاوه بر تدقیق دیوان‌های استادان عزل، بسیاری از منبع‌های ادبی و دیوان‌های شاعران، برای نخستین‌بار، مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته و در برخی از مسائل، مؤلف توجیهی نو پیش گرفته است<ref>ر.ک: ص309</ref>.
# «[[جامی، عبدالرحمن|جامی]] شاعر غزل‌سرا»: این رساله، برای معلمان ادبیات تاجیک و دانشجویان رشته ادبیات فارسی که برای تکمیل دانش خود، علاوه بر تدریس، به آموختن علم ادبیات‌شناسی نیز علاقه دارند، تألیف گردیده است. نویسنده معتقد است هرچند خواندن و شنیدن غزل گوارا باشد، بازهم تحلیل محتوا و دریافت نشانه‌های خاص هر غزل و بررسی قوانین آن، دشوار است. این رساله، کوششی است در پژوهش و تحقیق پیرامون غزل و نویسنده به‌وسیله مقایسه، بیان نقطه‌های نظری و تحلیل مشخص، سعی نموده است که موقعیت جامی را در تاریخ غزل‌سرایی تاجیک و فارس، نشان دهد. برای اجرای این وظیفه، علاوه بر تدقیق دیوان‌های استادان عزل، بسیاری از منبع‌های ادبی و دیوان‌های شاعران، برای نخستین‌بار، مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته و در برخی از مسائل، مؤلف توجیهی نو پیش گرفته است<ref>ر.ک: ص309</ref>.


# «تحلیل داستان لیلی و مجنون»: قصه لیلی و مجنون، یکی از موضوعات انکشاف یافته ادبیات مشرق‌زمین است. این قصه که اصالتا، مبدئی فولکلوری دارد، در طول بیش از هزار و دویست سال، دهان‌به‌دهان و کتاب به کتاب روایت شده است و لیلی و مجنون، شهرتی جاوید یافته‌اند. در این موضوع، به زبان‌های تاجیکی، فارسی، ترکی، ازبکی، آذربایجانی، ترکمنی، پشتونی، کردی، اردو و...، داستان‌های بسیاری نوشته شده و بهترین آن‌ها، به زبان‌های دیگر، ترجمه شده است. از جمله این آثار، داستانی است که جامی از لیلی و مجنون حکایت کرده که هم در ایجادیات خود او و هم در تاریخ پس از وی، مقام معینی داشته و یکی از بهترین آثار در این موضوع، محسوب می‌شود. در این رساله کوچک، نگاهی به سیر مختصر قصه «لیلی و مجنون» تا زمان تألیف داستان جامی، افکنده شده و داستان جامی، با داستان‌های همنام نظامی، امیر خسرو دهلوی و شاعران معاصرش، از جهت مضمون، مقایسه گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص589</ref>.
# «تحلیل داستان لیلی و مجنون»: قصه لیلی و مجنون، یکی از موضوعات انکشاف یافته ادبیات مشرق‌زمین است. این قصه که اصالتا، مبدئی فولکلوری دارد، در طول بیش از هزار و دویست سال، دهان‌به‌دهان و کتاب به کتاب روایت شده است و لیلی و مجنون، شهرتی جاوید یافته‌اند. در این موضوع، به زبان‌های تاجیکی، فارسی، ترکی، ازبکی، آذربایجانی، ترکمنی، پشتونی، کردی، اردو و...، داستان‌های بسیاری نوشته شده و بهترین آن‌ها، به زبان‌های دیگر، ترجمه شده است. از جمله این آثار، داستانی است که جامی از لیلی و مجنون حکایت کرده که هم در ایجادیات خود او و هم در تاریخ پس از وی، مقام معینی داشته و یکی از بهترین آثار در این موضوع، محسوب می‌شود. در این رساله کوچک، نگاهی به سیر مختصر قصه «لیلی و مجنون» تا زمان تألیف داستان [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، افکنده شده و داستان [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، با داستان‌های همنام نظامی، امیر خسرو دهلوی و شاعران معاصرش، از جهت مضمون، مقایسه گردیده است<ref>ر.ک: همان، ص589</ref>.


==پانویس ==
==پانویس ==