۱۱۸٬۶۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '[[ ' به '[[') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
با توجه به این اشارهها، مىتوان موضوع کتابت اخبار تاريخى را - كه میان پژوهشگران مايه بحثهاى بسيار است - در نخستين ادوار تاريخنگارى مسلمانان پى گرفت. از طبقه اخباریان، بزرگترين مأخذ مورد اشاره نویسنده، ابومخنف است. تنها مأخذ ديگرى كه در نقل آثار ابومخنف با بلاذرى قابل مقايسه به نظر مىرسد، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] است. استناد نویسنده به ابومخنف و گاه برخى مآخذ ديگر، بهطور مبهم و فقط با لفظ «قالوا» صورت گرفته است كه احتمالاً در این گونه موارد، طعن اصحاب حديث بر كسانى از اخباریان، بهویژه ابومخنف را در نظر داشته است. | با توجه به این اشارهها، مىتوان موضوع کتابت اخبار تاريخى را - كه میان پژوهشگران مايه بحثهاى بسيار است - در نخستين ادوار تاريخنگارى مسلمانان پى گرفت. از طبقه اخباریان، بزرگترين مأخذ مورد اشاره نویسنده، ابومخنف است. تنها مأخذ ديگرى كه در نقل آثار ابومخنف با بلاذرى قابل مقايسه به نظر مىرسد، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] است. استناد نویسنده به ابومخنف و گاه برخى مآخذ ديگر، بهطور مبهم و فقط با لفظ «قالوا» صورت گرفته است كه احتمالاً در این گونه موارد، طعن اصحاب حديث بر كسانى از اخباریان، بهویژه ابومخنف را در نظر داشته است. | ||
بهجز ابومخنف، آثار و روايتهاى [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]]، بهویژه در بخش سيره نبوى، عوانة بن حكم (د 158ق)، هشام بن محمد كلبى (د 204ق)، محمد بن عمر واقدى (د 207ق)، هيثم بن عدى طائى (د 209ق) و ابوعبيده معمربن مُثنّى (د 210ق) مورد استناد و استفاده گسترده بلاذرى بوده است. جز اينها بلاذرى به پارهاى روايتهاى منفرد از اشخاص گوناگون هم عنايت داشته است، اما همه جا سلسله روايت خود را بهطور دقيق ذكر نكرده است (مثلاً: حُدّثت عن مالك بن انس...<ref>[https://noorlib.ir/book/view/18878/%D8%AC%D9%85%D9%84-%D9%85%D9%86-%D8%A3%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%81?volumeNumber=5&pageNumber=15&viewType=html ر.ک: همان، ج5، ص15]</ref>). همچنين، وى تنها به نقل روايت از مأخذ اكتفا نمىورزد و گاه میان چند روايت، یکى را ارجح مىداند (مثلاً <ref>[https://noorlib.ir/book/view/18878/%D8%AC%D9%85%D9%84-%D9%85%D9%86-%D8%A3%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%81?sectionNumber=2&pageNumber=101&viewType=html ر.ک: همان، ج1، ص101]</ref>) يا چند روايت را با هم مىآمیزد و خلاصه آن را عرضه مىدارد و این از شايعترين انواع ارائه اخبار در «انساب الاشراف» است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/18878/%D8%AC%D9%85%D9%84-%D9%85%D9%86-%D8%A3%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%81?volumeNumber=5&pageNumber=167&viewType=html ر.ک: همان، ج5، ص167]</ref> <ref>[https://noorlib.ir/book/view/18878/%D8%AC%D9%85%D9%84-%D9%85%D9%86-%D8%A3%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%81?volumeNumber=5&pageNumber=251&viewType=html ر.ک: همان، ص251]</ref> ؛ بنابراین، مىتوان اثر بلاذرى را از نخستين آثار در زمینه تاريخنگارى تركيبى در میان مسلمانان به شمار آورد؛ روشى كه بعدها نزد مورخانى چون [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] به اوج خود رسيد. | بهجز ابومخنف، آثار و روايتهاى [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]]، بهویژه در بخش سيره نبوى، عوانة بن حكم (د 158ق)، هشام بن محمد كلبى (د 204ق)، محمد بن عمر واقدى (د 207ق)، هيثم بن عدى طائى (د 209ق) و ابوعبيده معمربن مُثنّى (د 210ق) مورد استناد و استفاده گسترده بلاذرى بوده است. جز اينها بلاذرى به پارهاى روايتهاى منفرد از اشخاص گوناگون هم عنايت داشته است، اما همه جا سلسله روايت خود را بهطور دقيق ذكر نكرده است (مثلاً: حُدّثت عن مالك بن انس...<ref>[https://noorlib.ir/book/view/18878/%D8%AC%D9%85%D9%84-%D9%85%D9%86-%D8%A3%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%81?volumeNumber=5&pageNumber=15&viewType=html ر.ک: همان، ج5، ص15]</ref>). همچنين، وى تنها به نقل روايت از مأخذ اكتفا نمىورزد و گاه میان چند روايت، یکى را ارجح مىداند (مثلاً <ref>[https://noorlib.ir/book/view/18878/%D8%AC%D9%85%D9%84-%D9%85%D9%86-%D8%A3%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%81?sectionNumber=2&pageNumber=101&viewType=html ر.ک: همان، ج1، ص101]</ref>) يا چند روايت را با هم مىآمیزد و خلاصه آن را عرضه مىدارد و این از شايعترين انواع ارائه اخبار در «انساب الاشراف» است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/18878/%D8%AC%D9%85%D9%84-%D9%85%D9%86-%D8%A3%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%81?volumeNumber=5&pageNumber=167&viewType=html ر.ک: همان، ج5، ص167]</ref> <ref>[https://noorlib.ir/book/view/18878/%D8%AC%D9%85%D9%84-%D9%85%D9%86-%D8%A3%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%A3%D8%B4%D8%B1%D8%A7%D9%81?volumeNumber=5&pageNumber=251&viewType=html ر.ک: همان، ص251]</ref>؛ بنابراین، مىتوان اثر بلاذرى را از نخستين آثار در زمینه تاريخنگارى تركيبى در میان مسلمانان به شمار آورد؛ روشى كه بعدها نزد مورخانى چون [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] به اوج خود رسيد. | ||
به نظر مىرسد، بلاذرى در روايت از طبقه نخست اخباریان، بهگونهاى به مسئله جرح و تعديل راویان و خود اخبار توجه داشته است؛ مثلاً روايت از سيف بن عمر تمیمى - كه به اسطورهپردازى در روايتهاى خود شهره بوده است - در سراسر کتاب بلاذرى ديده نمىشود؛ درحالىكه [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] در تاريخ خود، در نقل پارهاى حوادث تاريخى، یکسره بر روايات سيف تكيه داشته است. | به نظر مىرسد، بلاذرى در روايت از طبقه نخست اخباریان، بهگونهاى به مسئله جرح و تعديل راویان و خود اخبار توجه داشته است؛ مثلاً روايت از سيف بن عمر تمیمى - كه به اسطورهپردازى در روايتهاى خود شهره بوده است - در سراسر کتاب بلاذرى ديده نمىشود؛ درحالىكه [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] در تاريخ خود، در نقل پارهاى حوادث تاريخى، یکسره بر روايات سيف تكيه داشته است. |