۱۱۶٬۹۳۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ل الدین' به 'لالدین') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
نویسنده تدوین فرهنگ خود را به دستور اکبر شاه و در سال 1005ق آغاز کرده <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 4؛ پیشگفتار، ج1، ص شش </ref> و دوازده سال از عمر خود را صرف نگارش آن نمود، و سرانجام در سال 1017ق آن را به پایان رسانده و به نام پادشاه وقت (جهانگیر پسر اکبر شاه) جهانگیر نامه نام نهاد. <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 11؛ پیشگفتار، ج1، ص هشت </ref> | نویسنده تدوین فرهنگ خود را به دستور اکبر شاه و در سال 1005ق آغاز کرده <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 4؛ پیشگفتار، ج1، ص شش </ref> و دوازده سال از عمر خود را صرف نگارش آن نمود، و سرانجام در سال 1017ق آن را به پایان رسانده و به نام پادشاه وقت (جهانگیر پسر اکبر شاه) جهانگیر نامه نام نهاد. <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 11؛ پیشگفتار، ج1، ص هشت </ref> | ||
این اثر با تکیه بر پنجاه و سه فرهنگ که نویسنده به نام چهل و چهار مورد از آنها در دیباچه اشاره کرده، تدوین شده، و همچنین از دیوان شاعران و كتابهاى ديگر در تفسير قرآن و پزشكى و تاريخ و جغرافيا استفاده شده است. <ref> ؛ صفا، ذبیح الله، ج5، ص 378؛ دیباجه مؤلف، ج1، ص 5-8؛ پیشگفتار، ج1، ص شش</ref> نویسنده به مطالب گردآوری شده توسط دیگران اکتفا نکرده و برای حل بسیاری از لغات به مردم شهرها و جاهای مختلف مراجعه کرده است. <ref> رک: همان، ص هفت </ref> | این اثر با تکیه بر پنجاه و سه فرهنگ که نویسنده به نام چهل و چهار مورد از آنها در دیباچه اشاره کرده، تدوین شده، و همچنین از دیوان شاعران و كتابهاى ديگر در تفسير قرآن و پزشكى و تاريخ و جغرافيا استفاده شده است. <ref>؛ صفا، ذبیح الله، ج5، ص 378؛ دیباجه مؤلف، ج1، ص 5-8؛ پیشگفتار، ج1، ص شش</ref> نویسنده به مطالب گردآوری شده توسط دیگران اکتفا نکرده و برای حل بسیاری از لغات به مردم شهرها و جاهای مختلف مراجعه کرده است. <ref> رک: همان، ص هفت </ref> | ||
فرهنگ جهانگيرى در بيست و چهار بخش به ترتيب حروف تهجى فارسى، و يك مقدمه در دوازده آيين و يك خاتمه تأليف شده است. در مقدمه بعضى از مباحث دستور زبان فارسى را آورده و در خاتمه كنايات و اصطلاحات و استعارات و لغات مركبه از پارسى و عربى و لغات عربی كه دانستن آنها ضرور بوده و داخل کردن آنها در اصل كتاب كه مشتمل بر فرس قديم است مناسب نبود، هركدام را در دری جداگانه درج نموده و هر درى را بر چند جلوه مرتب کرده است. درهاى پنجگانه خاتمه كه در مقام خود خالى از اهميت نيست چنين است: اول مشتمل بر كنايات. دوم مشتمل بر لغات مركبه از فارسى و عربى يا دو كلمه عربى كه به روش فارسی آمده يا فارسى و تركى يا فارسى و لغت ديگر. سوم مشتمل بر لغاتى كه يكى از حروف بيگانه در آن است. چهارم مشتمل بر لغات زند و پازند و اوستا. پنجم مشتمل بر لغات غريبه است. <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 11-12؛ صفا، ذبیح الله، ج5، ص 379</ref> | فرهنگ جهانگيرى در بيست و چهار بخش به ترتيب حروف تهجى فارسى، و يك مقدمه در دوازده آيين و يك خاتمه تأليف شده است. در مقدمه بعضى از مباحث دستور زبان فارسى را آورده و در خاتمه كنايات و اصطلاحات و استعارات و لغات مركبه از پارسى و عربى و لغات عربی كه دانستن آنها ضرور بوده و داخل کردن آنها در اصل كتاب كه مشتمل بر فرس قديم است مناسب نبود، هركدام را در دری جداگانه درج نموده و هر درى را بر چند جلوه مرتب کرده است. درهاى پنجگانه خاتمه كه در مقام خود خالى از اهميت نيست چنين است: اول مشتمل بر كنايات. دوم مشتمل بر لغات مركبه از فارسى و عربى يا دو كلمه عربى كه به روش فارسی آمده يا فارسى و تركى يا فارسى و لغت ديگر. سوم مشتمل بر لغاتى كه يكى از حروف بيگانه در آن است. چهارم مشتمل بر لغات زند و پازند و اوستا. پنجم مشتمل بر لغات غريبه است. <ref> دیباچه مؤلف، ج1، ص 11-12؛ صفا، ذبیح الله، ج5، ص 379</ref> |