پرش به محتوا

مکتب تفسیرى صدرالمتألهین: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‏' به 'مى‌‏'
جز (جایگزینی متن - '==وابسته‌ها== [[' به '==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} [[')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏' به 'مى‌‏')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
خط ۵۲: خط ۵۲:
# به نظر نویسنده، دو عامل در غنا و ژرفابخشى به این تفسیر تأثیر داشته است: نخست آنکه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] زمانى به تفسیر قرآن روى آورد که سالیان متمادى به بررسى، تحقیق و تدریس اندیشه‌‏هاى فلاسفه و عرفاى پیش از اسلام و پس از آن و نیز اندیشه‏‌هاى متکلمان اسلامى اشتغال داشته و دانش بس گرانى در این عرصه‏‌ها اندوخت. او همچنین با بهره گرفتن از دانش حدیثى [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهاء‌الدین عاملى]] و [[بحرانی، ماجد بن هاشم|سید ماجد بحرانى]] با شرح مبسوطى که بر بخش‌هایى از اصول کافى نگاشت، دانش نقلى را در کنار دانش عقلى به کمال رساند و پیداست ترجمان اندیشه مفسّرى با چنین غناى اندیشه، از گستره و ژرفا برخوردار خواهد بود. دوم، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] از آغاز تحصیل تا پایان عمر در سایه تربیت علمى و عملى اساتید عارفى همچون [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]]، با شیفتگى وصف‏‌ناپذیر به سیر و سلوک معنوى و تحمل ریاضت‌هاى شاقّ و تطهیر باطن روى آورد. تحمل دوران طولانى عزلت همراه با سیر و سلوک در کهک قم به‌دور از تمام غوغاهاى اجتماعى و هفت بار تشرف به خانه خدا با پاى پیاده، از نشانه‌‏هاى آشکار در حیات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] براى اثبات این مدعاست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/14 ر.ک: همان، ص14]</ref>.
# به نظر نویسنده، دو عامل در غنا و ژرفابخشى به این تفسیر تأثیر داشته است: نخست آنکه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] زمانى به تفسیر قرآن روى آورد که سالیان متمادى به بررسى، تحقیق و تدریس اندیشه‌‏هاى فلاسفه و عرفاى پیش از اسلام و پس از آن و نیز اندیشه‏‌هاى متکلمان اسلامى اشتغال داشته و دانش بس گرانى در این عرصه‏‌ها اندوخت. او همچنین با بهره گرفتن از دانش حدیثى [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهاء‌الدین عاملى]] و [[بحرانی، ماجد بن هاشم|سید ماجد بحرانى]] با شرح مبسوطى که بر بخش‌هایى از اصول کافى نگاشت، دانش نقلى را در کنار دانش عقلى به کمال رساند و پیداست ترجمان اندیشه مفسّرى با چنین غناى اندیشه، از گستره و ژرفا برخوردار خواهد بود. دوم، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] از آغاز تحصیل تا پایان عمر در سایه تربیت علمى و عملى اساتید عارفى همچون [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|میرداماد]]، با شیفتگى وصف‏‌ناپذیر به سیر و سلوک معنوى و تحمل ریاضت‌هاى شاقّ و تطهیر باطن روى آورد. تحمل دوران طولانى عزلت همراه با سیر و سلوک در کهک قم به‌دور از تمام غوغاهاى اجتماعى و هفت بار تشرف به خانه خدا با پاى پیاده، از نشانه‌‏هاى آشکار در حیات [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] براى اثبات این مدعاست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/14 ر.ک: همان، ص14]</ref>.
# روش تفسیرى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] داراى محورهاى مختلفی است که از جمله می‌توان به موارد ذیل توجه کرد:
# روش تفسیرى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] داراى محورهاى مختلفی است که از جمله می‌توان به موارد ذیل توجه کرد:
الف)- تفسیر آیه‌‏اى یا پیکره‏‌اى آیات: مقصود از تفسیر آیه‏‌اى، تفسیر یکان‏‌یکان آیات قرآن است و مقصود از تفسیر پیکره‏‌اى، تفسیر یک‌جاى شمارى از آیات است که با یکدیگر تناسب داشته و با هم مرتبط باشند. نگریستن به تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] نشان مى‏‌دهد که در بیشتر موارد از روش نخست، یعنى تفسیر آیه‌‏اى استفاده شده است و در موارد محدودى نظیر برخى از آیات سوره حدید و قیامت، از روش تفسیر پیکره‏‌اى آیات بهره جسته است.
الف)- تفسیر آیه‌‏اى یا پیکره‏‌اى آیات: مقصود از تفسیر آیه‏‌اى، تفسیر یکان‏‌یکان آیات قرآن است و مقصود از تفسیر پیکره‏‌اى، تفسیر یک‌جاى شمارى از آیات است که با یکدیگر تناسب داشته و با هم مرتبط باشند. نگریستن به تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] نشان مى‌‏‌دهد که در بیشتر موارد از روش نخست، یعنى تفسیر آیه‌‏اى استفاده شده است و در موارد محدودى نظیر برخى از آیات سوره حدید و قیامت، از روش تفسیر پیکره‏‌اى آیات بهره جسته است.
ب)- توجه به مباحث ادبى‏: مباحث ادبى قرآن شامل دو بحث لغوى آیات و مباحث نحوى می‌شوند و از آنجا که قرآن به‌سان هر گفتار عربى دیگر، از واژه‏‌ها، ساختار آنها، چینش جملات و قواعد بلاغى بهره گرفته است، هیچ مفسّرى نمى‏‌تواند از کنار این مباحث به‌سادگى بگذرد؛ هرچند ممکن است به‌ملاحظه میزان تسلط و آگاهى او از این دانش‌ها و میزان اهتمام و ارزش‌گذارى به این مباحث، در کنار آنها زیاد درنگ کند یا از کنارشان سریع بگذرد....
ب)- توجه به مباحث ادبى‏: مباحث ادبى قرآن شامل دو بحث لغوى آیات و مباحث نحوى می‌شوند و از آنجا که قرآن به‌سان هر گفتار عربى دیگر، از واژه‏‌ها، ساختار آنها، چینش جملات و قواعد بلاغى بهره گرفته است، هیچ مفسّرى نمى‌‏‌تواند از کنار این مباحث به‌سادگى بگذرد؛ هرچند ممکن است به‌ملاحظه میزان تسلط و آگاهى او از این دانش‌ها و میزان اهتمام و ارزش‌گذارى به این مباحث، در کنار آنها زیاد درنگ کند یا از کنارشان سریع بگذرد....
ج)- اهتمام نسبى به اسباب نزول: [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]]، ضمن تأکید بر قاعده «العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد»، بر دو نکته پاى فشرده است: اول، براى تعمیم آیه نسبت به مخاطبان دیگر در هر زمان و مکان، مى‏‌بایست از خصوصیات محدودکننده در آیه دست شست و اصطلاحا از قاعده تنقیح مناط استفاده کرد.... دوم، راز چنین نگرش، توسعه مفاهیم و مدالیل آیات از جزئى‏‌نگرى به کلى‏‌نگرى و از محدودیت زمان صدور به گستره زمان است... در حقیقت از نگاه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] اگر نسبت به اسباب نزول چنین نگرشى نداشته باشیم، عملا به مرگ قرآن تن داده‌‏ایم؛ زیرا کتابى که تنها به قصّه گذشتگان و رخدادهاى تاریخى ناظر است، تنها یک کتاب تاریخى صرف است، نه یک کتاب حىّ و پویا<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/108 ر.ک: متن کتاب، ص108-115]</ref>.
ج)- اهتمام نسبى به اسباب نزول: [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]]، ضمن تأکید بر قاعده «العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص المورد»، بر دو نکته پاى فشرده است: اول، براى تعمیم آیه نسبت به مخاطبان دیگر در هر زمان و مکان، مى‌‏‌بایست از خصوصیات محدودکننده در آیه دست شست و اصطلاحا از قاعده تنقیح مناط استفاده کرد.... دوم، راز چنین نگرش، توسعه مفاهیم و مدالیل آیات از جزئى‏‌نگرى به کلى‏‌نگرى و از محدودیت زمان صدور به گستره زمان است... در حقیقت از نگاه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] اگر نسبت به اسباب نزول چنین نگرشى نداشته باشیم، عملا به مرگ قرآن تن داده‌‏ایم؛ زیرا کتابى که تنها به قصّه گذشتگان و رخدادهاى تاریخى ناظر است، تنها یک کتاب تاریخى صرف است، نه یک کتاب حىّ و پویا<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/108 ر.ک: متن کتاب، ص108-115]</ref>.
# متأسفانه یکى از ضعف‌هاى تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] آن است که او موضعى روشن و شفاف در زمینه قرائات ارائه نکرده، بلکه به‌عکس، با ذکر قرائت‌هاى مختلف که بیشتر برگرفته از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسیر مجمع البيان]] است، آنها را در کنار قرائت مشهور یاد مى‌کند و در بسیارى از موارد، معانى مختلف آیه را مبتنى بر این قرائات به دست مى‏‌دهد، بى‏‌آنکه تصریح کند که این قرائات، شاذّ بوده و مردود است و تنها مى‌‏بایست قرائت مشهور مورد عمل قرار گیرد. این امر در سرتاسر تفسیر هویداست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/119 ر.ک: همان، ص119]</ref>.
# متأسفانه یکى از ضعف‌هاى تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] آن است که او موضعى روشن و شفاف در زمینه قرائات ارائه نکرده، بلکه به‌عکس، با ذکر قرائت‌هاى مختلف که بیشتر برگرفته از [[مجمع البيان في تفسير القرآن|تفسیر مجمع البيان]] است، آنها را در کنار قرائت مشهور یاد مى‌کند و در بسیارى از موارد، معانى مختلف آیه را مبتنى بر این قرائات به دست مى‌‏‌دهد، بى‏‌آنکه تصریح کند که این قرائات، شاذّ بوده و مردود است و تنها مى‌‏بایست قرائت مشهور مورد عمل قرار گیرد. این امر در سرتاسر تفسیر هویداست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/119 ر.ک: همان، ص119]</ref>.
# تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] به‌رغم برخوردارى از مباحث عمیق تفسیرى و معرفتى، بیشتر از جهت ساختار و شیوه تدوین با کاستی‌ها و نقایصى روبه‌روست، مانند ناهمگونی در نوع و حجم مباحث، اطناب، تکرار، مطالب غیر ضروری و استناد به شواهد غیر متقن<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/125 ر.ک: همان، ص125-127]</ref>.
# تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] به‌رغم برخوردارى از مباحث عمیق تفسیرى و معرفتى، بیشتر از جهت ساختار و شیوه تدوین با کاستی‌ها و نقایصى روبه‌روست، مانند ناهمگونی در نوع و حجم مباحث، اطناب، تکرار، مطالب غیر ضروری و استناد به شواهد غیر متقن<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/125 ر.ک: همان، ص125-127]</ref>.
# [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] معتقد به جامعیت قرآن کریم است و بر این باور است که آیات و سوره‏‌هاى قرآن در دوران پیامبر(ص) و با نظارت ایشان به‌صورت کنونى شکل گرفته است. او از آیه: «وَ إِنْ كنْتُمْ فِي رَيبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» (البقرة: 23)، استفاده کرده که قرآن کنونى طبق آنچه خداوند نازل کرده شکل گرفته است، نه در دوران عثمان و معتقد است اگر کسى بر این باور باشد که قرآن کنونى به دست عثمان مرتب شده است، قرآن را از حجّیت خارج ساخته است. با چنین نگرشى است که در تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] از مسئله نظم آیات نسبت به یکدیگر یا نظم کلمات در متن یک آیه سخن به میان آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/165 ر.ک: همان، ص165-166]</ref>.
# [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] معتقد به جامعیت قرآن کریم است و بر این باور است که آیات و سوره‏‌هاى قرآن در دوران پیامبر(ص) و با نظارت ایشان به‌صورت کنونى شکل گرفته است. او از آیه: «وَ إِنْ كنْتُمْ فِي رَيبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ» (البقرة: 23)، استفاده کرده که قرآن کنونى طبق آنچه خداوند نازل کرده شکل گرفته است، نه در دوران عثمان و معتقد است اگر کسى بر این باور باشد که قرآن کنونى به دست عثمان مرتب شده است، قرآن را از حجّیت خارج ساخته است. با چنین نگرشى است که در تفسیر [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألّهین]] از مسئله نظم آیات نسبت به یکدیگر یا نظم کلمات در متن یک آیه سخن به میان آمده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/165 ر.ک: همان، ص165-166]</ref>.
# با توجه به انعکاس گفتارهایى از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]، تردیدى در این جهت نمى‌‏ماند که ایشان به معاد جسمانى - همان گونه که متکلّمان و محدثان شیعه همچون [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسى]] باورمندند - اعتقاد دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/314 ر.ک: همان، ص314]</ref>.
# با توجه به انعکاس گفتارهایى از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]]، تردیدى در این جهت نمى‌‏ماند که ایشان به معاد جسمانى - همان گونه که متکلّمان و محدثان شیعه همچون [[مجلسی، محمدباقر|علامه مجلسى]] باورمندند - اعتقاد دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/314 ر.ک: همان، ص314]</ref>.
# [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] اذعان مى‌کند که مهم‌ترین شبهه منکران معاد جسمانى، استحاله اعاده معدوم است؛ زیرا وقتى جسم انسان پس از مرگ متلاشى و نابود و در حقیقت معدوم مى‏‌شود، دیگر بازگشت همان بدن به معناى اعاده معدوم است؛ ازاین‌رو گروهى پیشنهاد کردند که بگوییم انسان با بدنى دیگر شبیه این بدن دنیایى محشور مى‏‌شود. او آنگاه به‌شدت به مخالفت آن برخاسته‏ و تصریح مى‌کند که انسان با همین بدن شناخته‌‏شده دنیوى محشور مى‌‏شود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/311 ر.ک: همان، ص311-312]</ref>.
# [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] اذعان مى‌کند که مهم‌ترین شبهه منکران معاد جسمانى، استحاله اعاده معدوم است؛ زیرا وقتى جسم انسان پس از مرگ متلاشى و نابود و در حقیقت معدوم مى‌‏‌شود، دیگر بازگشت همان بدن به معناى اعاده معدوم است؛ ازاین‌رو گروهى پیشنهاد کردند که بگوییم انسان با بدنى دیگر شبیه این بدن دنیایى محشور مى‌‏‌شود. او آنگاه به‌شدت به مخالفت آن برخاسته‏ و تصریح مى‌کند که انسان با همین بدن شناخته‌‏شده دنیوى محشور مى‌‏شود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/19826/1/311 ر.ک: همان، ص311-312]</ref>.


==پانویس==
==پانویس==