پرش به محتوا

المشارع و المطارحات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‏' به 'مى‌‏'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مى‏' به 'مى‌‏')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۸: خط ۳۸:
[[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] در مقدمه، این کتاب را به همه کسانى توصیه مى‌کند که تبحرى در علوم استدلالى به دست نیاورده و بنابراین مسیر خود را در جهت حکمت متعالى اشراق مسدود کرده‌اند. وى در این مقدمه مى‌نویسد‌: «این کتاب داراى سه علم است که من به خواسته شما برادران نوشته‌ام. در این کتاب مباحث و قواعدى را آورده‌ام که در کتاب‌هاى دیگر یافت نمى‌شود و بسیار سودمند است‌؛ آنها نتیجه برداشت‌ها و تأملات خود من است و درعین‌حال از روش مشائیان عدول نکرده‌ام؛ گرچه نکات و لطایفى را در آن نهاده‌ام که آنها به قواعدى شریف و افزون بر قواعد مشائیان اشاره دارد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/41587/41 همان، ص42-41]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17961/2/2 همان، ص2]</ref>
[[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردى]] در مقدمه، این کتاب را به همه کسانى توصیه مى‌کند که تبحرى در علوم استدلالى به دست نیاورده و بنابراین مسیر خود را در جهت حکمت متعالى اشراق مسدود کرده‌اند. وى در این مقدمه مى‌نویسد‌: «این کتاب داراى سه علم است که من به خواسته شما برادران نوشته‌ام. در این کتاب مباحث و قواعدى را آورده‌ام که در کتاب‌هاى دیگر یافت نمى‌شود و بسیار سودمند است‌؛ آنها نتیجه برداشت‌ها و تأملات خود من است و درعین‌حال از روش مشائیان عدول نکرده‌ام؛ گرچه نکات و لطایفى را در آن نهاده‌ام که آنها به قواعدى شریف و افزون بر قواعد مشائیان اشاره دارد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/41587/41 همان، ص42-41]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17961/2/2 همان، ص2]</ref>
   
   
وی با پیش‌بینی اینکه پژوهشگران غیر ماهر در مطالعه «حكمة الإشراق» با چالش مواجه خواهند شد، جایگاه مطالعه کتاب را مشخص کرده و در مقدمه چنین می‌نویسد: این کتاب باید بعد از کتاب تلویحات و قبل از کتاب «حكمة الإشراق» خوانده شود؛ زیرا مادامی ‌که انسان در علوم بحثى مهارت پیدا نکرده نمى‏‌تواند وارد بحث و تحقیق در حکمت اشراق گردد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17961/1/13 ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه سیزده]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17961/2/2 مقدمه مؤلف، ص2]</ref>
وی با پیش‌بینی اینکه پژوهشگران غیر ماهر در مطالعه «حكمة الإشراق» با چالش مواجه خواهند شد، جایگاه مطالعه کتاب را مشخص کرده و در مقدمه چنین می‌نویسد: این کتاب باید بعد از کتاب تلویحات و قبل از کتاب «حكمة الإشراق» خوانده شود؛ زیرا مادامی ‌که انسان در علوم بحثى مهارت پیدا نکرده نمى‌‏‌تواند وارد بحث و تحقیق در حکمت اشراق گردد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17961/1/13 ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه سیزده]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17961/2/2 مقدمه مؤلف، ص2]</ref>


وی رمزوار به چگونگى انتقال حکمت اشراق از عهد باستان تا زمان خود اشاره مى‌کند؛ چنان‌که از این اشارات برمى‌آید در نظر او حکمت حقیقى یکى است و حکیمانى که نام مى‌برد همه شارحان یک حقیقت و مفسران یک پیام بوده‌اند. خمیره «حکمت خالده» که اساس آن از سوى هرمس، والدالحکماء، از طریق وحى و مکاشفه دریافت شده، به‌وسیله دو سلسله از حکیمان ادامه یافته است: دانایان یونان و فرزانگان ایران. پس از اسلام ذوالنون مصرى در شاخه یونانى و فیثاغورسى و بایزید بسطامى در شاخه ایرانى و خسروانى وارثان معنوى این حکمت مى‌شوند‌. خمیره‌اى از حکماى خسروانى با طریقه‌اى از جریان فیثاغورسى و یونانى به هم مى‌پیوندند و به حکیمانى مى‌رسد که به «سکینه» یا مقام تمکین و یقین و آرامش قلبى دست یافته‌اند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/41587/42 مرادخانی، زهرا، ص42]</ref>
وی رمزوار به چگونگى انتقال حکمت اشراق از عهد باستان تا زمان خود اشاره مى‌کند؛ چنان‌که از این اشارات برمى‌آید در نظر او حکمت حقیقى یکى است و حکیمانى که نام مى‌برد همه شارحان یک حقیقت و مفسران یک پیام بوده‌اند. خمیره «حکمت خالده» که اساس آن از سوى هرمس، والدالحکماء، از طریق وحى و مکاشفه دریافت شده، به‌وسیله دو سلسله از حکیمان ادامه یافته است: دانایان یونان و فرزانگان ایران. پس از اسلام ذوالنون مصرى در شاخه یونانى و فیثاغورسى و بایزید بسطامى در شاخه ایرانى و خسروانى وارثان معنوى این حکمت مى‌شوند‌. خمیره‌اى از حکماى خسروانى با طریقه‌اى از جریان فیثاغورسى و یونانى به هم مى‌پیوندند و به حکیمانى مى‌رسد که به «سکینه» یا مقام تمکین و یقین و آرامش قلبى دست یافته‌اند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/41587/42 مرادخانی، زهرا، ص42]</ref>