۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '| پس از =↵| پیش از =↵}}↵↵↵'''' به '| پس از = | پیش از = }} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مى' به 'مى') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه چاپ اول کتاب میخوانیم: «وقتى به دوران باستانى این قوم بنگریم، صلابت و درخشندگى آن، کهننامهاى را برای ما بازگو | در مقدمه چاپ اول کتاب میخوانیم: «وقتى به دوران باستانى این قوم بنگریم، صلابت و درخشندگى آن، کهننامهاى را برای ما بازگو مىکند که سرانجام آن ایجاد شهر قوچان کنونى با اسامى: «اساآک» یا «آرسکا» است که در واقع یادگار دوهزار ساله همان قوم بشمار مىآید»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6780/1/21 ر.ک: همان، ص21]</ref>. | ||
نویسنده در مقدمه چاپ دوم کتاب چنین مینویسد: «در مدت چهارده سال از تاریخ انتشار اترکنامه، به مآخذ و منابع بیشترى دست یافتم که توانستم در چاپ دوم این کتاب بر فصول و مباحث آن بیفزایم؛ تحول و توسعه اخیر شهرستان قوچان را بر اساس آمار و ارقام انتشاریافته از سوى سازمان برنامه و بودجه خراسان و مرکز آمار ایران در سال 1375 بیاورم. معالوصف، حیات مردم این سرزمین با تغییرات و حوادث تاریخى کهنى که بر او گذشته است، پژوهش بیشترى را | نویسنده در مقدمه چاپ دوم کتاب چنین مینویسد: «در مدت چهارده سال از تاریخ انتشار اترکنامه، به مآخذ و منابع بیشترى دست یافتم که توانستم در چاپ دوم این کتاب بر فصول و مباحث آن بیفزایم؛ تحول و توسعه اخیر شهرستان قوچان را بر اساس آمار و ارقام انتشاریافته از سوى سازمان برنامه و بودجه خراسان و مرکز آمار ایران در سال 1375 بیاورم. معالوصف، حیات مردم این سرزمین با تغییرات و حوادث تاریخى کهنى که بر او گذشته است، پژوهش بیشترى را مىطلبد»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6780/1/19 ر.ک: مقدمه چاپ دوم، ص19]</ref>. | ||
نویسنده در تشریح چگونگی نگارش و دستهبندی مطالب کتاب چنین مینویسد: «متجاوز از سى سال است که نگارنده با شوقى سرشار و تلاشى بىوقفه در جستجوى آثارى از تاریخ قوچان بر سینه سنگها و لایههاى رسوبى، نقش سفالها، دل تاریک تپهها، اسناد و متون تاریخى، شجرهنامهها، طومارها و حتى اسطورههاى مردمى و نقل سینهبهسینه روایات که ما را به مقصود برساند، بودهام و در این راه از هیچ سواد و بیاضى چشم نپوشیدهام؛ بدان امید که روزنهاى بر روشنایى بیابم. | نویسنده در تشریح چگونگی نگارش و دستهبندی مطالب کتاب چنین مینویسد: «متجاوز از سى سال است که نگارنده با شوقى سرشار و تلاشى بىوقفه در جستجوى آثارى از تاریخ قوچان بر سینه سنگها و لایههاى رسوبى، نقش سفالها، دل تاریک تپهها، اسناد و متون تاریخى، شجرهنامهها، طومارها و حتى اسطورههاى مردمى و نقل سینهبهسینه روایات که ما را به مقصود برساند، بودهام و در این راه از هیچ سواد و بیاضى چشم نپوشیدهام؛ بدان امید که روزنهاى بر روشنایى بیابم. | ||
مجموعه یادداشتهاى خود را در سال 1346ش، تحت عنوان جغرافیاى تاریخى قوچان در دو بخش «قوچان قدیم» (خبوشان) و «قوچان جدید» به چاپ رساندم. صاحبنظران و علاقهمندان آشنا و ناآشنا، تذکراتى دادند، عدهاى تشویقم کردند و برخى به ستیزم گرفتند. همه اینها در مجموع برایم توشهاى شد تا در پیمودن دنباله راه استوارتر گام بردارم. در این راه نداشتن وسایل کافى و دشواریهاى سفر مانعم نبود. کورهراهها، دشتهاى پهن، کوههاى بلند، دامنهها، صخرهها و ویرانهها را پیمودم. برای دیدن سنگ قبرى، تکدرختى، لوحى، طومارى و دیدار مردمانى که خود در این سرزمین شاهد عینى حوادث بودهاند، ره سپردم؛ یا در شهر، پاى صحبت مردم کوچه و بازار (که مدیون و مرهون همه هستم) نشستم و همچنان به مطالعات و تحقیقاتم ادامه دادم. دریغم آمد که دستاوردهاى خود را بهعنوان برگى دیگر از تاریخ قوچان به چاپ نرسانم. در این چاپ جدید افزودهها فراوان است و اصولا مباحث کتاب بدان پایه دگرگون شده که جا دارد کتاب نام جدیدى بگیرد؛ ولذا آن را اترکنامه، تاریخ جامع قوچان نامگذارى کردم»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6780/1/21 ر.ک: همان، ص21 و 22]</ref>. | مجموعه یادداشتهاى خود را در سال 1346ش، تحت عنوان جغرافیاى تاریخى قوچان در دو بخش «قوچان قدیم» (خبوشان) و «قوچان جدید» به چاپ رساندم. صاحبنظران و علاقهمندان آشنا و ناآشنا، تذکراتى دادند، عدهاى تشویقم کردند و برخى به ستیزم گرفتند. همه اینها در مجموع برایم توشهاى شد تا در پیمودن دنباله راه استوارتر گام بردارم. در این راه نداشتن وسایل کافى و دشواریهاى سفر مانعم نبود. کورهراهها، دشتهاى پهن، کوههاى بلند، دامنهها، صخرهها و ویرانهها را پیمودم. برای دیدن سنگ قبرى، تکدرختى، لوحى، طومارى و دیدار مردمانى که خود در این سرزمین شاهد عینى حوادث بودهاند، ره سپردم؛ یا در شهر، پاى صحبت مردم کوچه و بازار (که مدیون و مرهون همه هستم) نشستم و همچنان به مطالعات و تحقیقاتم ادامه دادم. دریغم آمد که دستاوردهاى خود را بهعنوان برگى دیگر از تاریخ قوچان به چاپ نرسانم. در این چاپ جدید افزودهها فراوان است و اصولا مباحث کتاب بدان پایه دگرگون شده که جا دارد کتاب نام جدیدى بگیرد؛ ولذا آن را اترکنامه، تاریخ جامع قوچان نامگذارى کردم»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6780/1/21 ر.ک: همان، ص21 و 22]</ref>. | ||
اولین سؤالی که برای خواننده کتاب در مواجهه با آن مطرح خواهد شد، نام کتاب است که نویسنده در توضیح آن چنین مینویسد: «اترک، کهنرودى است که پیوسته همراه و همراز مردم قوچان بوده است. هزاران سال است که آرام و گاه خروشان بر بستر تاریخى خود روان است. در حوضه آبریزش، رد پاى تاریخ، نقش بسته است. رود اترک، بزرگترین و طولانىترین رود خراسان، پیوسته در کنار مردم قوچان، شاهد دلیریها، شکستها، رنجها، تلخکامیها و شادیهایشان بوده است؛ ولذا بهجرأت | اولین سؤالی که برای خواننده کتاب در مواجهه با آن مطرح خواهد شد، نام کتاب است که نویسنده در توضیح آن چنین مینویسد: «اترک، کهنرودى است که پیوسته همراه و همراز مردم قوچان بوده است. هزاران سال است که آرام و گاه خروشان بر بستر تاریخى خود روان است. در حوضه آبریزش، رد پاى تاریخ، نقش بسته است. رود اترک، بزرگترین و طولانىترین رود خراسان، پیوسته در کنار مردم قوچان، شاهد دلیریها، شکستها، رنجها، تلخکامیها و شادیهایشان بوده است؛ ولذا بهجرأت مىتوان گفت که تاریخ اترک با تاریخ مردم این سرزمین پیوند خورده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6780/1/22 ر.ک: همان، ص22]</ref>. | ||
موقعیت جغرافیایی شهرستان قوچان، اولین مطلبی است که نویسنده به آن پرداخته است. قوچان یکى از شهرهاى مرتفع شمال شرقى خراسان، در تقسیمات کشورى جزء استان نهم (خراسان) قرار گرفته است. حدود آن از شمال به مرز ایران و جمهورى ترکمنستان و از شمال خاور به درگز و از مشرق به چناران و از جنوب به شهرهاى نیشابور، اسفراین و از جانب باختر به شهرستان شیروان محدود بوده و داراى 58 درجه و 30 دقیقه طول شرقى و 37 درجه و 7 دقیقه عرض شمالى است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6780/1/25 ر.ک: متن کتاب، ص25]</ref>. | موقعیت جغرافیایی شهرستان قوچان، اولین مطلبی است که نویسنده به آن پرداخته است. قوچان یکى از شهرهاى مرتفع شمال شرقى خراسان، در تقسیمات کشورى جزء استان نهم (خراسان) قرار گرفته است. حدود آن از شمال به مرز ایران و جمهورى ترکمنستان و از شمال خاور به درگز و از مشرق به چناران و از جنوب به شهرهاى نیشابور، اسفراین و از جانب باختر به شهرستان شیروان محدود بوده و داراى 58 درجه و 30 دقیقه طول شرقى و 37 درجه و 7 دقیقه عرض شمالى است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6780/1/25 ر.ک: متن کتاب، ص25]</ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در بخش دوم کتاب، در ضمن هشت فصل، جغرافیای طبیعی، جغرافیای انسانی و اقتصادی، فعالیتهای انسانی و اقتصادی، اوضاع عمومی و اجتماعی، علما، دانشمندان و...، اعتقادات عامیانه، نژاد، تیره و زبان مردم، ابنیه و آثار تاریخی قوچان مورد بررسی قرار گرفته است. | در بخش دوم کتاب، در ضمن هشت فصل، جغرافیای طبیعی، جغرافیای انسانی و اقتصادی، فعالیتهای انسانی و اقتصادی، اوضاع عمومی و اجتماعی، علما، دانشمندان و...، اعتقادات عامیانه، نژاد، تیره و زبان مردم، ابنیه و آثار تاریخی قوچان مورد بررسی قرار گرفته است. | ||
در فصل پنجم از این بخش، در ذکر اهمیت علمی قوچان میخوانیم: «خبوشان از سدههاى چهارم و پنجم اسلامى به بعد موقعیت و مکانت علمى داشته است. عالمان، محدثان، ریاضیدانان، متکلمان، مورخان و نامآورانى چون الحافظ استوایى، ابوالحسن على بن احمد نسوى، ابوالبرکات خبوشانى، مسعود سعد تفتازانى و یا عارفان صاحبدلى چون ابوالقاسم بن هوازن قشیرى که داراى حشمت ظاهر و باطن بودهاند و بسیارى دیگر از اکابر علماى ادب و صاحبان آثار که کثیرى از آنان در مراکز علمى مشهور آن روزگار، چون مرو، بخارا، نیشابور، مصر و هندوستان به تدریس و تألیف اشتغال داشتهاند و همه نامشان در کتب و تذکرههاى معتبر ثبت و ضبط است، در این دیار | در فصل پنجم از این بخش، در ذکر اهمیت علمی قوچان میخوانیم: «خبوشان از سدههاى چهارم و پنجم اسلامى به بعد موقعیت و مکانت علمى داشته است. عالمان، محدثان، ریاضیدانان، متکلمان، مورخان و نامآورانى چون الحافظ استوایى، ابوالحسن على بن احمد نسوى، ابوالبرکات خبوشانى، مسعود سعد تفتازانى و یا عارفان صاحبدلى چون ابوالقاسم بن هوازن قشیرى که داراى حشمت ظاهر و باطن بودهاند و بسیارى دیگر از اکابر علماى ادب و صاحبان آثار که کثیرى از آنان در مراکز علمى مشهور آن روزگار، چون مرو، بخارا، نیشابور، مصر و هندوستان به تدریس و تألیف اشتغال داشتهاند و همه نامشان در کتب و تذکرههاى معتبر ثبت و ضبط است، در این دیار مىزیستهاند»<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/6780/1/331 ر.ک: همان، ص331]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در آغاز کتاب و فهرست منابع، منابع خارجی، نمایهها، نمایه کسان، نمایه اماکن و نمایه تیرهها و دودمان در پایان آن ذکر شده است. | فهرست مطالب در آغاز کتاب و فهرست منابع، منابع خارجی، نمایهها، نمایه کسان، نمایه اماکن و نمایه تیرهها و دودمان در پایان آن ذکر شده است. |