۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زبان = عربي ' به 'زبان = عربی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
در این کتاب نویسنده به مجموعهای از اصطلاحاتی میپردازد که مردم در سیر و سلوک به سوی سرای آخرت بدان نیازمندند. ایشان که خود عالمی است که علاوه بر تخصص در علوم شریعت و لغت، در علوم تصوف نیز تبحر دارد، در این کتاب حدود 100 اصطلاح از اصطلاحات علم تصوف را آورده و آنها را بهتفصیل شرح داده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص5</ref> | در این کتاب نویسنده به مجموعهای از اصطلاحاتی میپردازد که مردم در سیر و سلوک به سوی سرای آخرت بدان نیازمندند. ایشان که خود عالمی است که علاوه بر تخصص در علوم شریعت و لغت، در علوم تصوف نیز تبحر دارد، در این کتاب حدود 100 اصطلاح از اصطلاحات علم تصوف را آورده و آنها را بهتفصیل شرح داده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص5</ref> | ||
ابن عجیبه در این کتاب علم تصوف را آقا و سرور و رئیس همه علوم دانسته و آن را مغز و اساس شریعت برشمرده است زیرا که علم تصوف تفسیر مقاماحسان است. احسان یعنی مقام شهود و نتیجه این شهود عبارت از روشن شدن حقایق آنگونه که هستند و صاحب مقام احسان هر چیز را آنگونه که هست میشناسد و درواقع صوفی حقایق عالم را آنگونه که هستند مشاهده میکند.<ref>ر.ک: ص19</ref> | ابن عجیبه در این کتاب علم تصوف را آقا و سرور و رئیس همه علوم دانسته و آن را مغز و اساس شریعت برشمرده است زیرا که علم تصوف تفسیر مقاماحسان است. احسان یعنی مقام شهود و نتیجه این شهود عبارت از روشن شدن حقایق آنگونه که هستند و صاحب مقام احسان هر چیز را آنگونه که هست میشناسد و درواقع صوفی حقایق عالم را آنگونه که هستند مشاهده میکند.<ref>ر.ک: ص19</ref> | ||
از جمله مقاماتی که در این کتاب به آن پرداختهشده مقام رجاء، صبر، شکر، ورع، زهد، | از جمله مقاماتی که در این کتاب به آن پرداختهشده مقام رجاء، صبر، شکر، ورع، زهد، توکل، رضا و تسلیم، مراقبه و محاسبه، اخلاص، صدق، مجاهده و عبودیت، قناعت، یقین و موارد دیگری است که آگاهی بر این معانی برای کسی که به دنبال پژوهش و تحقیق یا رهجویان این طریقاند لازم هست. | ||
ایشان اخلاص را شرط عمل دانسته و زهد را رکن در مسیر سیر الی الله میداند و تعریف زهد را خالی کردن قلب از دلبستگی به غیر پروردگار یا سرد نمودن دنیا در قلب یعنی محبت دنیا را از دل خالی کردن و بی رغبتی روح از آن دانسته است که سبب محبت به خداوند بزرگ است و سبب برای سیر و سلوک و وصول به حق تعالی است، زیرا تا زمانی که قلب به چیزی تعلق داشته باشد نمیتواند بهسوی محبوب حرکت کند.<ref>ر.ک: همان، ص36-37</ref> | ایشان اخلاص را شرط عمل دانسته و زهد را رکن در مسیر سیر الی الله میداند و تعریف زهد را خالی کردن قلب از دلبستگی به غیر پروردگار یا سرد نمودن دنیا در قلب یعنی محبت دنیا را از دل خالی کردن و بی رغبتی روح از آن دانسته است که سبب محبت به خداوند بزرگ است و سبب برای سیر و سلوک و وصول به حق تعالی است، زیرا تا زمانی که قلب به چیزی تعلق داشته باشد نمیتواند بهسوی محبوب حرکت کند.<ref>ر.ک: همان، ص36-37</ref> | ||