۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ههای') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
سخنرانی دوّم ادامهای منطقی بر سخنرانی نخست است، زیرا از ادامهی بحث زمان و مکان بحث را دنبال میکند. در اینجاست که پرسشهایی در خصوص معراج مطرح میکند و در صدد پاسخ منطقی و فلسفی به آن پرسشها بر میآید. در این سخن از واژههای قرآن استفاده میکند و آنها را تحلیل میکند تا بتواند بحث را به خوبی هدایت کند. مسئلهی سیر و سیر شبانه، طی الارض، و عروج در همینجا مطرح میشود. طرح مسئلهی مسافت، سرعت، قدرت، و عبور از زمان و مکان مقولهی دیگری است که طرح میشود. | سخنرانی دوّم ادامهای منطقی بر سخنرانی نخست است، زیرا از ادامهی بحث زمان و مکان بحث را دنبال میکند. در اینجاست که پرسشهایی در خصوص معراج مطرح میکند و در صدد پاسخ منطقی و فلسفی به آن پرسشها بر میآید. در این سخن از واژههای قرآن استفاده میکند و آنها را تحلیل میکند تا بتواند بحث را به خوبی هدایت کند. مسئلهی سیر و سیر شبانه، طی الارض، و عروج در همینجا مطرح میشود. طرح مسئلهی مسافت، سرعت، قدرت، و عبور از زمان و مکان مقولهی دیگری است که طرح میشود. | ||
از دیگر مسائلی که در این سخن وجود دارد پاسخهایی مستدل به خواب و رؤیا نبودن واقعهی معراج است، زیرا بسیاری آن واقعه را رؤیا و خواب در نظر میگیرند و امکان آن را در خواب ممکن | از دیگر مسائلی که در این سخن وجود دارد پاسخهایی مستدل به خواب و رؤیا نبودن واقعهی معراج است، زیرا بسیاری آن واقعه را رؤیا و خواب در نظر میگیرند و امکان آن را در خواب ممکن میدانند، ولی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] با مطالب متنوّع و دقیق بیان میکند که این امر خواب و رؤیا نبوده، بلکه کاملاً در بیداری اتّفاق افتاده است، و واژگان سیر و اسری را دال بر بیداری حرکت نخست میگیرد، و مورد معراج را هم در پی این پدیده در هشیاری و بیداری لحاظ میکند. | ||
نویسنده در بخشی از این سخن میگوید: سیر واژگانی که در خود آیات به کار گرفته شده است عملاً نشان میدهد که خواب نبوده، بلکه یک سیری بوده در بیداری و کاملاً در هشیاری، منتها در نیمههای شب. در دل شب بوده که این ماجرا اتّفاق افتاده است. پدیده از جهت سیر شبانه یکی واژهی «اسراء» است که قرآن میفرماید: «سبحان الّذی اسرا». «اَسراء» یا «اِسراء»، حرکت و سیر شبانه است. سیری است که در دل شب صورت میگیرد و برای اینکه محدودهی زمانی مشخّص باشد واژه «لیلاً» را به کار گرفتند که عملاً نشان میدهد همهی این پدیده در یک شب صورت گرفته است. مرحوم [[علامه طباطبایی]] در ذیل همین آیه در تفسیر ارزشمند [[المیزان]] مینویسد: کلمهی «اسراء» و همچنین کلمهی «سری» که ثلاثی مجرّد آن است به معنای سیر در شب است. وقتی گفته میشود: «سری و اسری» معنایش این است که فلانی در شب راه پیمود، و وقتی گفته میشود: «سری و اسری به» معنایش این است که او را شبانه سیر داد. و کلمهی «لیلاً» مفعولٌ فیه و بودنش در کلام این معنا را افاده میکند که این سیر همهاش در شب انجام گرفته، هم رفتنش و هم برگشتنش<ref>متن، صص 52-51</ref>. | نویسنده در بخشی از این سخن میگوید: سیر واژگانی که در خود آیات به کار گرفته شده است عملاً نشان میدهد که خواب نبوده، بلکه یک سیری بوده در بیداری و کاملاً در هشیاری، منتها در نیمههای شب. در دل شب بوده که این ماجرا اتّفاق افتاده است. پدیده از جهت سیر شبانه یکی واژهی «اسراء» است که قرآن میفرماید: «سبحان الّذی اسرا». «اَسراء» یا «اِسراء»، حرکت و سیر شبانه است. سیری است که در دل شب صورت میگیرد و برای اینکه محدودهی زمانی مشخّص باشد واژه «لیلاً» را به کار گرفتند که عملاً نشان میدهد همهی این پدیده در یک شب صورت گرفته است. مرحوم [[علامه طباطبایی]] در ذیل همین آیه در تفسیر ارزشمند [[المیزان]] مینویسد: کلمهی «اسراء» و همچنین کلمهی «سری» که ثلاثی مجرّد آن است به معنای سیر در شب است. وقتی گفته میشود: «سری و اسری» معنایش این است که فلانی در شب راه پیمود، و وقتی گفته میشود: «سری و اسری به» معنایش این است که او را شبانه سیر داد. و کلمهی «لیلاً» مفعولٌ فیه و بودنش در کلام این معنا را افاده میکند که این سیر همهاش در شب انجام گرفته، هم رفتنش و هم برگشتنش<ref>متن، صص 52-51</ref>. |