۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در مقدمه کتاب میخوانیم: در تدوین و تنظیم این فرهنگنامه در مرحله اول، صحیفه سجادیهای که توسط مرحوم [[فیضالاسلام اصفهانی، سید علینقی|حجتالاسلام سید علینقی فیضالاسلام]] تصحیح و فرازبندی شده بود را بهعنوان متن اصلی انتخاب کرده، بدون هیچ قالب پیشساخته ذهنی یا خارجی، به اصل متن صحیفه مراجعه و کلمه به کلمه متن را بررسی نمودیم و پس از گزینش واژههایی که دارای بار موضوعی خاصی بود، با استفاده از رایانه، آنها را بهصورت الفبایی و معجمی، مرتب نمودیم. با بررسی دقیق کلمات انتخاب شده، به این نتیجه رسیدیم که واژههای انتخابی بر دو قسم هستند: یک قسم کلماتی بودند که علاوه بر دارا بودن بار موضوعی، در متن محور سخن و یا مطلبی بودند که بدون شک این واژهها در ترکیب موضوعی قرار میگرفتند. نظیر موضوعات «آب»، «آتش»، «آسمان» و... قسم دوم واژههایی بودند که بار موضوعی داشتند اما محور سخن یا مطلبی نبودند. در اینجا کلماتی که میتوانست محقق را در رساندن به مطالب یاری دهد، ذکر نمودیم. همچون موضوعاتِ «رسیدن»، «روگردانی»، «رویآوری»، «همانند» و... سپس واژههایی را که علیرغم داشتن بار موضوعی، نمیتوانست در راستای منظور محقق نقشآفرینی نماید، ذکر نکردیم. نظیر موضوعات «آبشخور»، «سقالبه»، «معوذتین» و... زیرا بر این باور بودیم که چنین موضوعاتی برای مراجعه کننده نهتنها مفید نخواهد بود بلکه ممکن است گیجکننده و ملالآور باشد.(البته چنین مواردی نسبت به کل موضوعات مطرح شده، بسیار نادر بود.) در این میان، به کلماتی برخوردیم که محور سخن نبودند و در بعضی فرازهای دعا، دارای بار موضوعی و در برخی از جملات، فاقد بار موضوعی بودند که با بررسیهای دقیق، مواردی که دارای بار موضوعی بود، ذکر شده و از فرازهایی که کلمه در آن فاقد بار موضوعی بود، چشمپوشی شد. زیرا فرهنگنامه موضوعی باید هدایتگر به واژههایی باشد که راهنمای موضوع بحث در متن قرار گیرد و مراجعه کننده را به مطلبی در اطراف آن موضوع راهنمایی کند و چنانچه او به دنبال همه واژههای بهکاررفته در تمامی فرازهای دعا است، باید برای رفع نیاز خود به معجم لفظی صحیفه مبارکه سجادیه مراجعه کند نه به فرهنگنامه موضوعی که بنای خود را بیان موضوع قرار داده نه بیان تمامی الفاظ به کار رفته در صحیفه سجادیه. | در مقدمه کتاب میخوانیم: در تدوین و تنظیم این فرهنگنامه در مرحله اول، صحیفه سجادیهای که توسط مرحوم [[فیضالاسلام اصفهانی، سید علینقی|حجتالاسلام سید علینقی فیضالاسلام]] تصحیح و فرازبندی شده بود را بهعنوان متن اصلی انتخاب کرده، بدون هیچ قالب پیشساخته ذهنی یا خارجی، به اصل متن صحیفه مراجعه و کلمه به کلمه متن را بررسی نمودیم و پس از گزینش واژههایی که دارای بار موضوعی خاصی بود، با استفاده از رایانه، آنها را بهصورت الفبایی و معجمی، مرتب نمودیم. با بررسی دقیق کلمات انتخاب شده، به این نتیجه رسیدیم که واژههای انتخابی بر دو قسم هستند: یک قسم کلماتی بودند که علاوه بر دارا بودن بار موضوعی، در متن محور سخن و یا مطلبی بودند که بدون شک این واژهها در ترکیب موضوعی قرار میگرفتند. نظیر موضوعات «آب»، «آتش»، «آسمان» و... قسم دوم واژههایی بودند که بار موضوعی داشتند اما محور سخن یا مطلبی نبودند. در اینجا کلماتی که میتوانست محقق را در رساندن به مطالب یاری دهد، ذکر نمودیم. همچون موضوعاتِ «رسیدن»، «روگردانی»، «رویآوری»، «همانند» و... سپس واژههایی را که علیرغم داشتن بار موضوعی، نمیتوانست در راستای منظور محقق نقشآفرینی نماید، ذکر نکردیم. نظیر موضوعات «آبشخور»، «سقالبه»، «معوذتین» و... زیرا بر این باور بودیم که چنین موضوعاتی برای مراجعه کننده نهتنها مفید نخواهد بود بلکه ممکن است گیجکننده و ملالآور باشد.(البته چنین مواردی نسبت به کل موضوعات مطرح شده، بسیار نادر بود.) در این میان، به کلماتی برخوردیم که محور سخن نبودند و در بعضی فرازهای دعا، دارای بار موضوعی و در برخی از جملات، فاقد بار موضوعی بودند که با بررسیهای دقیق، مواردی که دارای بار موضوعی بود، ذکر شده و از فرازهایی که کلمه در آن فاقد بار موضوعی بود، چشمپوشی شد. زیرا فرهنگنامه موضوعی باید هدایتگر به واژههایی باشد که راهنمای موضوع بحث در متن قرار گیرد و مراجعه کننده را به مطلبی در اطراف آن موضوع راهنمایی کند و چنانچه او به دنبال همه واژههای بهکاررفته در تمامی فرازهای دعا است، باید برای رفع نیاز خود به معجم لفظی صحیفه مبارکه سجادیه مراجعه کند نه به فرهنگنامه موضوعی که بنای خود را بیان موضوع قرار داده نه بیان تمامی الفاظ به کار رفته در صحیفه سجادیه. | ||
سپس آن واژهها را (با توجه به جملهای که آن واژه در آن به کار رفته بود) ترجمه کردیم. توجه به جملهای که آن کلمه عربی در آن به کار رفته، به این خاطر است که بعضی از کلمات دعا در زبان فارسی، معانی متعددی دارد و یا از کلمات مترادفی است که دارای مصادیق متعدد است و باید دید، منظور امام(ع) از این کلمه در این فراز چه بوده است. البته در بسیاری از موارد به شرح نیز مراجعه میشد. در این میان کلماتی بودند که میتوانست به مصادیق متعدد، تطبیق یابد و یا به چند معنی ترجمه شود و شارحین و مترجمین صحیفه سجادیه بهتمامی آن معانی و یا مصادیق آن فراز را ترجمه و تطبیق کرده بودند. لذا ما آن کلمه را در تمامی آن معانی و مصادیق در ذیل موضوعات متعدد ذکر | سپس آن واژهها را (با توجه به جملهای که آن واژه در آن به کار رفته بود) ترجمه کردیم. توجه به جملهای که آن کلمه عربی در آن به کار رفته، به این خاطر است که بعضی از کلمات دعا در زبان فارسی، معانی متعددی دارد و یا از کلمات مترادفی است که دارای مصادیق متعدد است و باید دید، منظور امام(ع) از این کلمه در این فراز چه بوده است. البته در بسیاری از موارد به شرح نیز مراجعه میشد. در این میان کلماتی بودند که میتوانست به مصادیق متعدد، تطبیق یابد و یا به چند معنی ترجمه شود و شارحین و مترجمین صحیفه سجادیه بهتمامی آن معانی و یا مصادیق آن فراز را ترجمه و تطبیق کرده بودند. لذا ما آن کلمه را در تمامی آن معانی و مصادیق در ذیل موضوعات متعدد ذکر کرده، به مقتضای موضوع، آن کلمه را ترجمه نمودیم. بهعنوانمثال از کلمه «جازیا» در عبارت «کفی بک جازیا» در موضوع «پاداش» و همچنین در موضوع «کیفر» استفاده کردیم و یا از واژه «کلّفتنی» در عبارت «اللهم انک کلّفتنی من نفسی ما انت املک به منی» در موضوعات «تکلیف» و «گماشتن» بهره بردیم. | ||
نیز موضوعات استخراج شده را پس از ترجمه فارسی، بهصورت الفبایی چینش نمودیم و موفق به تفکیک مناسب موضوعات از یکدیگر شدیم. مثلاً موضوعات «عفو»، «آمرزش» و «گذشت» علیرغم تشابه معنای ظاهر، در سه موضوع جداگانه به تناسب عبارات عربی فراز و نیز لحاظ نمودن ترجمه در آن قرار گرفت. در این هنگام متوجه واژههایی که دارای معنای یکسان (و یا مشابه) بود شده، تمامی آنها را با در نظر گرفتن مشخصههایی خاص، یک موضوع دانسته و تحت موضوعی واحد قرار دادیم. مثلاً کلماتی که به «حتمی»، «لازم»، «لزوم»، «واجب» و «وجوب» ترجمه شده بود، تحت موضوع «واجب» در نظر گرفته شد. | نیز موضوعات استخراج شده را پس از ترجمه فارسی، بهصورت الفبایی چینش نمودیم و موفق به تفکیک مناسب موضوعات از یکدیگر شدیم. مثلاً موضوعات «عفو»، «آمرزش» و «گذشت» علیرغم تشابه معنای ظاهر، در سه موضوع جداگانه به تناسب عبارات عربی فراز و نیز لحاظ نمودن ترجمه در آن قرار گرفت. در این هنگام متوجه واژههایی که دارای معنای یکسان (و یا مشابه) بود شده، تمامی آنها را با در نظر گرفتن مشخصههایی خاص، یک موضوع دانسته و تحت موضوعی واحد قرار دادیم. مثلاً کلماتی که به «حتمی»، «لازم»، «لزوم»، «واجب» و «وجوب» ترجمه شده بود، تحت موضوع «واجب» در نظر گرفته شد. |