۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''') |
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
به عنوان نمونه، به چند مورد از اين اسامى و القاب اشاره مىشود: | به عنوان نمونه، به چند مورد از اين اسامى و القاب اشاره مىشود: | ||
مؤلف «اباصالح» را از معروفترين كنيههاى امام زمان(عج) دانسته و معتقد است، بيشتر در مواقع اضطرار و گم شدن در صحرا و بيابان و يا گمگشتگى فكرى و فرهنگى، مىتوان آن حضرت را با آن به يارى طلبيد و از امام صادق(ع) نيز حديثى بدين مضمون روايت مىكند كه «هر گاه از راهى گم شديد، ندا كنيد: اى صالح يا اى اباصالح». | مؤلف «اباصالح» را از معروفترين كنيههاى امام زمان(عج) دانسته و معتقد است، بيشتر در مواقع اضطرار و گم شدن در صحرا و بيابان و يا گمگشتگى فكرى و فرهنگى، مىتوان آن حضرت را با آن به يارى طلبيد و از [[امام صادق]](ع) نيز حديثى بدين مضمون روايت مىكند كه «هر گاه از راهى گم شديد، ندا كنيد: اى صالح يا اى اباصالح». | ||
به نقل از ذخيره الالباب ذكر شده كه به موعود آخر الزمان در تورات، به لغت تركوم،«اوقيدمو» گفته مىشود. | به نقل از ذخيره الالباب ذكر شده كه به موعود آخر الزمان در تورات، به لغت تركوم،«اوقيدمو» گفته مىشود. | ||
به امام زمان(عج) «بِئرُ المُعَطَّله» گفته شده و نويسنده در روايتى از امام صادق(ع) نقل مىكند كه ايشان در تفسير «وَ بِئرٍ مُعَطَلَةٍ وَ قَصرٍ مَشِيدٍ» فرموده است اين مثلى است كه براى آن محمد(ص) جارى شده و منظور امامى است كه غايب شده و از علوم او استفاده نمىشود. | به امام زمان(عج) «بِئرُ المُعَطَّله» گفته شده و نويسنده در روايتى از [[امام صادق]](ع) نقل مىكند كه ايشان در تفسير «وَ بِئرٍ مُعَطَلَةٍ وَ قَصرٍ مَشِيدٍ» فرموده است اين مثلى است كه براى آن محمد(ص) جارى شده و منظور امامى است كه غايب شده و از علوم او استفاده نمىشود. | ||
از ديگر اسامى و القاب ذكر شده مىتوان به: تِلاد نِعَم، ثار الله، جَوار الكنس، حاشر، خسرو، ديّان، ذوالحلم، ركن الانام، زند افريس، سديد، شماطيل، صمصام منتقم، ضرغامه، طامس، ظَهر، عماد، غاشيه، فيذموا، قابض، كوكما، لنديطارا، مجلى، نازح، واقيذ، هادِم الشرك، يمين و... اشاره كرد. | از ديگر اسامى و القاب ذكر شده مىتوان به: تِلاد نِعَم، ثار الله، جَوار الكنس، حاشر، خسرو، ديّان، ذوالحلم، ركن الانام، زند افريس، سديد، شماطيل، صمصام منتقم، ضرغامه، طامس، ظَهر، عماد، غاشيه، فيذموا، قابض، كوكما، لنديطارا، مجلى، نازح، واقيذ، هادِم الشرك، يمين و... اشاره كرد. |
ویرایش