ابوروح، لطف‌الله بن ابی‌سعید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن عساكر' به 'ابن عساكر'
جز (جایگزینی متن - 'سمعانى' به 'سمعانى')
جز (جایگزینی متن - 'ابن عساكر' به 'ابن عساكر')
خط ۳۵: خط ۳۵:




اولين كسى كه درباره مؤلف کتاب به جستجو پرداخته است، يك نفر خاور شناس روسى به نام ژوكوفسكى است. به نظر وى مؤلف کتاب پسر ابو رَوح لطف الله است، نه خود او.پس از ژوكوفسكى همه كسانى كه درباره اين کتاب به تحقيق پرداخته‌اند، آن را از پسر ابو رَوح لطف الله دانسته‌اند، نه خود او. استاد [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] در کتاب «سخنان منظوم ابوسعيد» و در کتاب «تاريخ نظم و نثر در ايران» و همچنين استاد هلموت ريتر در مقاله‌اى كه در باب ابوسعيد در دائره المعارف اسلام نوشته، کتاب را تأليف پسر ابو رَوح مى‌دانند؛ اما به نظر شفيعى كدكنى حق اين است كه مؤلف کتاب بى‌هيچ شبهه‌اى همان ابو رَوح لطف الله است و دلائل ژوكوفسكى مورد قبول نمى‌باشد. ابن عساكر در مشيخه خود در معرفى مؤلف کتاب بيان مى‌كند: كه ابو رَوح لطف الله كه نسبش به سه واسطه به ابوسعيد ابوالخير مى‌رسد، پيرمردى فاضل و ظريف و دوست داشتنى بود با چهره‌اى زيبا و رفتارى آهسته و با وقار. وى از جدّش اسعد بن سعيد و ديگران سماع حديث داشت و هنگامى كه وى با وَفدِ دشت خاوران به مرو آمده بود، اندكى از وى حديث کتابت كرده‌ام [[سمعانی، عبد الکریم بن محمد |سمعانى]] در باب سال تولد و وفات وى مى‌گويد: تولدش قبل ار سال 490 و وفاتش در پنجم رمضان سال 541 در ميهنه بود. ابن عساكر نيز در مرو او را ديده است و از وى سماع حديث كرده است. محمد بن منوّر در دو جاى اسرار التوحيد درباره وى توصيفاتى دارد كه بيانگر مقام معنوى و علمى اوست، يك بار در مقدمه اسرار التوحيد كه از او به عنوان اجلّ امام عالم جمال الدين ابو رَوح و مؤلف حالات و سخنان ياد مى‌كند و جاى ديگر در اواخر کتاب آن جا كه از آمدن اتسز خوارزمشاه به دشت خاوران و ميهنه ياد مى‌كند و از توضيح محمد بن منوّر دانسته مى‌شود كه مؤلف در حدود سال 536 هجرى چشم و چراغ دودمان بوسعيدى و فرد شاخص آن خاندان بوده است.
اولين كسى كه درباره مؤلف کتاب به جستجو پرداخته است، يك نفر خاور شناس روسى به نام ژوكوفسكى است. به نظر وى مؤلف کتاب پسر ابو رَوح لطف الله است، نه خود او.پس از ژوكوفسكى همه كسانى كه درباره اين کتاب به تحقيق پرداخته‌اند، آن را از پسر ابو رَوح لطف الله دانسته‌اند، نه خود او. استاد [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] در کتاب «سخنان منظوم ابوسعيد» و در کتاب «تاريخ نظم و نثر در ايران» و همچنين استاد هلموت ريتر در مقاله‌اى كه در باب ابوسعيد در دائره المعارف اسلام نوشته، کتاب را تأليف پسر ابو رَوح مى‌دانند؛ اما به نظر شفيعى كدكنى حق اين است كه مؤلف کتاب بى‌هيچ شبهه‌اى همان ابو رَوح لطف الله است و دلائل ژوكوفسكى مورد قبول نمى‌باشد. [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] در مشيخه خود در معرفى مؤلف کتاب بيان مى‌كند: كه ابو رَوح لطف الله كه نسبش به سه واسطه به ابوسعيد ابوالخير مى‌رسد، پيرمردى فاضل و ظريف و دوست داشتنى بود با چهره‌اى زيبا و رفتارى آهسته و با وقار. وى از جدّش اسعد بن سعيد و ديگران سماع حديث داشت و هنگامى كه وى با وَفدِ دشت خاوران به مرو آمده بود، اندكى از وى حديث کتابت كرده‌ام [[سمعانی، عبد الکریم بن محمد |سمعانى]] در باب سال تولد و وفات وى مى‌گويد: تولدش قبل ار سال 490 و وفاتش در پنجم رمضان سال 541 در ميهنه بود. [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] نيز در مرو او را ديده است و از وى سماع حديث كرده است. محمد بن منوّر در دو جاى اسرار التوحيد درباره وى توصيفاتى دارد كه بيانگر مقام معنوى و علمى اوست، يك بار در مقدمه اسرار التوحيد كه از او به عنوان اجلّ امام عالم جمال الدين ابو رَوح و مؤلف حالات و سخنان ياد مى‌كند و جاى ديگر در اواخر کتاب آن جا كه از آمدن اتسز خوارزمشاه به دشت خاوران و ميهنه ياد مى‌كند و از توضيح محمد بن منوّر دانسته مى‌شود كه مؤلف در حدود سال 536 هجرى چشم و چراغ دودمان بوسعيدى و فرد شاخص آن خاندان بوده است.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش