۱۱۱٬۴۳۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (Hbaghizadeh صفحهٔ روانشناسی در قرآن کریم را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روانشناسی در قرآن کریم منتقل کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''روانشناسی در قرآن کریم'''، نوشته امانالله خلجی موحد (1341ش) است که در آن به تفسیر نکتههای روانشناختی آخرین کتاب آسمانی پرداخته است. | '''روانشناسی در قرآن کریم'''، نوشته [[خلجیموحد، امانالله|امانالله خلجی موحد]] (متولد 1341ش) است که در آن به تفسیر نکتههای روانشناختی آخرین کتاب آسمانی پرداخته است. | ||
نویسنده در بهرهگیری از قرآن از شیوه تفسیری «قرآن به قرآن» بهره جسته است. در این اثر، یکی از ابعاد مهم قرآن کریم، بُعد روانشناسی و خودشناسی آن معرفی شده است که به اهمیت آنها در سورههای مائده، فصّلت و ذاریات (آیههای 105، 53، 20 و 21) تأکید شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص9</ref>. خلجی همچنین از آثار منظوم ادیبان و عارفان بزرگ ایرانزمین، مانند حافظ، مولوی و سعدی بهره میگیرد<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | نویسنده در بهرهگیری از قرآن از شیوه تفسیری «قرآن به قرآن» بهره جسته است. در این اثر، یکی از ابعاد مهم قرآن کریم، بُعد روانشناسی و خودشناسی آن معرفی شده است که به اهمیت آنها در سورههای مائده، فصّلت و ذاریات (آیههای 105، 53، 20 و 21) تأکید شده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص9</ref>. [[خلجیموحد، امانالله|خلجی]] همچنین از آثار منظوم ادیبان و عارفان بزرگ ایرانزمین، مانند حافظ، مولوی و سعدی بهره میگیرد<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | ||
در این اثر، موضوع روانشناسی کمال در قرآن، با آمدن داستان آفرینش انسان و با تحلیل ابعاد شخصیت انبیا و انسانهای برجستهای مانند لقمان، ذوالقرنین و اصحاب کهف مطرح شده است. نویسنده از هویت آدمی، داستان هبوط و شرمی که در انسان از آگاهی، آزادی، مسئولیت و هویت خداگونه او برمیخیزد، سخن گفته است. همچنین، به ریشه رنج آدمی که همان دور بودن از مبدأ و مقصود اوست و اینکه این رنج در این دنیا در چهره «هنر» نمود یافته است، میپردازد. او به مقایسه کمالگرایی از نگاه قرآن با دیدگاه دانشمندانی که نگاه وحیانی به ابعاد وجودی انسان ندارند، میپردازد. آنگاه، برخی از اعمال عبادی را که ابزاری برای کمالجویی اویند، برمیشمرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص245-244</ref>. | در این اثر، موضوع روانشناسی کمال در قرآن، با آمدن داستان آفرینش انسان و با تحلیل ابعاد شخصیت انبیا و انسانهای برجستهای مانند لقمان، ذوالقرنین و اصحاب کهف مطرح شده است. نویسنده از هویت آدمی، داستان هبوط و شرمی که در انسان از آگاهی، آزادی، مسئولیت و هویت خداگونه او برمیخیزد، سخن گفته است. همچنین، به ریشه رنج آدمی که همان دور بودن از مبدأ و مقصود اوست و اینکه این رنج در این دنیا در چهره «هنر» نمود یافته است، میپردازد. او به مقایسه کمالگرایی از نگاه قرآن با دیدگاه دانشمندانی که نگاه وحیانی به ابعاد وجودی انسان ندارند، میپردازد. آنگاه، برخی از اعمال عبادی را که ابزاری برای کمالجویی اویند، برمیشمرد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص245-244</ref>. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
نویسنده در تحلیل روانشناسی خرافات، به کژتابی ادراک و پندارهای نادرست آدمی که پردهای میان واقعیت و او میافکنند، پرداخته است. او موضوعهایی مانند نحوست، تطیّر و فال بد را در آیههایی از سورههای یس و نمل دنبال میکند<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>. | نویسنده در تحلیل روانشناسی خرافات، به کژتابی ادراک و پندارهای نادرست آدمی که پردهای میان واقعیت و او میافکنند، پرداخته است. او موضوعهایی مانند نحوست، تطیّر و فال بد را در آیههایی از سورههای یس و نمل دنبال میکند<ref>ر.ک: همان، ص246</ref>. | ||
[[خلجیموحد، امانالله|خلجی]]، موضوع آسیبشناسی روانی در قرآن را با آوردن داستان کسانی همچون قارون و بلعم باعورا و بررسی رفتار بیمارگونه آنان و نیز، راه درمان اینگونه آسیبهای روانی را به زبان داستانی قرآن توضیح میدهد<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص11</ref>. او در پایان، شعار «لا إله إلا الله» و عشق توحیدی را درمانگر ناهنجاریهایی که از دوئیّتها (ثنویت) برمیخیزند، میداند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص256-252</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== |