۱۱۶٬۸۵۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''حسنات العارفین'''، نوشته شاهزاده محمد داراشکوه (1069-1024) فرزند «شاه جهان» و «ملکه ممتاز محل»، دانشمند بابری گورکانی از سرزمین هند، و صوفی پیرو طریقۀ قادریه است. این اثر یکی از آثار برجستۀ شاهزاده در سال 1062هجری و در بیان شطحیات 107 تن از صوفیان مسلمان است که نخستینبار با تصحیح و مقدمه سید مخدوم رهین عرضه شده است. | '''حسنات العارفین'''، نوشته شاهزاده [[داراشکوه بابری، شاهزاده هند|محمد داراشکوه]] (1069-1024) فرزند «شاه جهان» و «ملکه ممتاز محل»، دانشمند بابری گورکانی از سرزمین هند، و صوفی پیرو طریقۀ قادریه است. این اثر یکی از آثار برجستۀ شاهزاده در سال 1062هجری و در بیان شطحیات 107 تن از صوفیان مسلمان است که نخستینبار با تصحیح و مقدمه سید مخدوم رهین عرضه شده است. | ||
حسنات العارفين، دومین کتاب به زبان فارسی و به تقلید از شیخ روزبهان است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص36</ref>که در آن، شطحيّاتی منسوب به پيامبر (ص)، خلفاي راشدين، ائمه شیعه و مشايخ صوفيهای چون ذوالنون مصري، جنيد | حسنات العارفين، دومین کتاب به زبان فارسی و به تقلید از شیخ روزبهان است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص36</ref>که در آن، شطحيّاتی منسوب به پيامبر (ص)، خلفاي راشدين، ائمه شیعه و مشايخ صوفيهای چون ذوالنون مصري، [[جنید بغدادی، جنید بن محمد|جنيد بغدادي]]، بايزيد بسطامي، سهل بن عبدالله تستري، ابوسعيد خرّاز و دیگران گردآوری شده است. داراشکوه حتی از شطح خداوندی نیز سخن گفته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref> | ||
این اثر را كتاب شطحيّات نيز ناميدهاند. در نظر صوفیان، شطحیات عبارت از واژهها و سخنانی است که در حالت سُکر و بیخودی و غلبه شور، جذبه و مستی بر زبان میرفته است. از آن جا که این سخنان دارای ایهام، مجاز و استعارههای بسیار بوده، و نیز فهم آنها در درک عوام نمیگنجیده است، برای همین در نگاه فقیهان و عوام، کفر و زندقه به شمار میرفته است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص18</ref>نمونهای از شطحیاتی که موهم کلام باطل است، مانند این سخن ابوحفص نیشابوری است: «از آنگاه که الله را بشناختم، در دل من حق و باطل نیاید. یعنی، هرگاه همه او باشد، حق عین باطل است و باطل عین حق!»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref> | این اثر را كتاب شطحيّات نيز ناميدهاند. در نظر صوفیان، شطحیات عبارت از واژهها و سخنانی است که در حالت سُکر و بیخودی و غلبه شور، جذبه و مستی بر زبان میرفته است. از آن جا که این سخنان دارای ایهام، مجاز و استعارههای بسیار بوده، و نیز فهم آنها در درک عوام نمیگنجیده است، برای همین در نگاه فقیهان و عوام، کفر و زندقه به شمار میرفته است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص18</ref>نمونهای از شطحیاتی که موهم کلام باطل است، مانند این سخن ابوحفص نیشابوری است: «از آنگاه که الله را بشناختم، در دل من حق و باطل نیاید. یعنی، هرگاه همه او باشد، حق عین باطل است و باطل عین حق!»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص11</ref> |