۱۵٬۵۱۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']] ↵' به ' [[') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '.↵==' به '. ==') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
'''جلالالدین سادات آل احمد''' (۱۳۰۲-۱۳۴۸ش)، معروف به جلال آل احمد، نویسنده و مترجم، روشنفکر دینی | '''جلالالدین سادات آل احمد''' (۱۳۰۲-۱۳۴۸ش)، معروف به جلال آل احمد، نویسنده و مترجم، روشنفکر دینی | ||
[[محدث، سید میرهاشم|میرهاشم محدث]] خواهر زاده او می باشد. | [[محدث، سید میرهاشم|میرهاشم محدث]] خواهر زاده او می باشد. | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
او فرزند سید احمد حسینى طالقانى، در محله سید نصرالدین، از محلههاى قدیمى شهر تهران به دنیا آمد. او، در سال 1302، پس از هفت دختر متولد شد و نهمین فرزند پدر و دومین پسر خانواده بود. وی پسر عموی [[طالقانی، سید محمود|آیتالله طالقانی]] بود. پدرش در کسوت روحانیت بود و ازاینرو جلال دوران کودکى را در محیطى مذهبى گذراند. تمام سعى پدر این بود که از جلال، برای مسجد و منبرش جانشینى بپرورد. | او فرزند سید احمد حسینى طالقانى، در محله سید نصرالدین، از محلههاى قدیمى شهر تهران به دنیا آمد. او، در سال 1302، پس از هفت دختر متولد شد و نهمین فرزند پدر و دومین پسر خانواده بود. وی پسر عموی [[طالقانی، سید محمود|آیتالله طالقانی]] بود. پدرش در کسوت روحانیت بود و ازاینرو جلال دوران کودکى را در محیطى مذهبى گذراند. تمام سعى پدر این بود که از جلال، برای مسجد و منبرش جانشینى بپرورد. | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
جلال، پس از اتمام دوره دبستان، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد، اما پدر که تحصیل فرزند را در مدارس دولتى نمىپسندید و پیشبینى مىکرد که آن درسها، فرزندش را از راه دین و حقیقت منحرف مىکند، با او مخالفت کرد. دبستان را که تمام کرد، دیگر نگذاشتند که درس بخواند، ولى او در کلاسهاى شبانه دارالفنون شرکت کرد و توانست آن را به پایان برساند. پس از ختم تحصیل دبیرستانى، پدر او را به نجف نزد برادر بزرگش سید محمدتقى فرستاد تا در آنجا به تحصیل در علوم دینى بپردازد، البته او خود به قصد تحصیل در بیروت به این سفر رفت، اما در نجف ماندگار شد. این سفر، چند ماه بیشتر دوام نیاورد و جلال به ایران بازگشت. | جلال، پس از اتمام دوره دبستان، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد، اما پدر که تحصیل فرزند را در مدارس دولتى نمىپسندید و پیشبینى مىکرد که آن درسها، فرزندش را از راه دین و حقیقت منحرف مىکند، با او مخالفت کرد. دبستان را که تمام کرد، دیگر نگذاشتند که درس بخواند، ولى او در کلاسهاى شبانه دارالفنون شرکت کرد و توانست آن را به پایان برساند. پس از ختم تحصیل دبیرستانى، پدر او را به نجف نزد برادر بزرگش سید محمدتقى فرستاد تا در آنجا به تحصیل در علوم دینى بپردازد، البته او خود به قصد تحصیل در بیروت به این سفر رفت، اما در نجف ماندگار شد. این سفر، چند ماه بیشتر دوام نیاورد و جلال به ایران بازگشت. | ||
خط ۴۹: | خط ۵۱: | ||
در سال 1326، به استخدام آموزش و پرورش درآمد. در همان سال، به رهبرى خلیل ملکى و 10 تن دیگر از حزب توده جدا شد. آنها از رهبرى حزب و مشى آن انتقاد میکردند و نمىتوانستند بپذیرند که یک حزب ایرانى، آلت دست کشور بیگانه باشد. در این سال با همراهى گروهى از همفکرانش طرح استعفاى دستهجمعى خود را نوشتند. | در سال 1326، به استخدام آموزش و پرورش درآمد. در همان سال، به رهبرى خلیل ملکى و 10 تن دیگر از حزب توده جدا شد. آنها از رهبرى حزب و مشى آن انتقاد میکردند و نمىتوانستند بپذیرند که یک حزب ایرانى، آلت دست کشور بیگانه باشد. در این سال با همراهى گروهى از همفکرانش طرح استعفاى دستهجمعى خود را نوشتند. | ||
در سال 1326، کتاب «از رنجى که مىبریم» چاپ شد که مجموعه 10 قصه کوتاه بود و در سال بعد، «سه تار» به چاپ رسید. پس از این سالها آل احمد به ترجمه روى آورد. در این دوره، به ترجمه آثار «ژید» و «کامو»، «سارتر» و «داستایوسکى» پرداخت و در همین دوره با دکتر [[سيمین دانشور|سیمین دانشور]] ازدواج کرد. | در سال 1326، کتاب «از رنجى که مىبریم» چاپ شد که مجموعه 10 قصه کوتاه بود و در سال بعد، «سه تار» به چاپ رسید. پس از این سالها آل احمد به ترجمه روى آورد. در این دوره، به ترجمه آثار «ژید» و «کامو»، «سارتر» و «داستایوسکى» پرداخت و در همین دوره با دکتر [[سيمین دانشور|سیمین دانشور]] ازدواج کرد. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
وی در طى سالهاى 1333 و 1334، «اورازان»، «تاتنشینهاى بلوک زهرا»، «هفت مقاله» و ترجمه «مائدههاى زمینى» را منتشر کرد و در سال 1337، «مدیر مدرسه» و «سرگذشت کندوها» را به چاپ سپرد. دو سال بعد، «جزیره خارک، در یتیم خلیج» را چاپ کرد، سپس از سال 40 تا 43، «نون و القلم»، «سه مقاله دیگر»، «کارنامه سه ساله»، «غربزدگى»، «سفر روس»، «سنگى بر گورى» را نوشت و در سال 45، «خسى در میقات» را چاپ کرد و هم «کرگدن» نمایشنامهاى از اوژان یونسکو را. «در خدمت و خیانت روشنفکران» و «نفرین زمین» و ترجمه «عبور از خط»، از آخرین آثار اوست. | وی در طى سالهاى 1333 و 1334، «اورازان»، «تاتنشینهاى بلوک زهرا»، «هفت مقاله» و ترجمه «مائدههاى زمینى» را منتشر کرد و در سال 1337، «مدیر مدرسه» و «سرگذشت کندوها» را به چاپ سپرد. دو سال بعد، «جزیره خارک، در یتیم خلیج» را چاپ کرد، سپس از سال 40 تا 43، «نون و القلم»، «سه مقاله دیگر»، «کارنامه سه ساله»، «غربزدگى»، «سفر روس»، «سنگى بر گورى» را نوشت و در سال 45، «خسى در میقات» را چاپ کرد و هم «کرگدن» نمایشنامهاى از اوژان یونسکو را. «در خدمت و خیانت روشنفکران» و «نفرین زمین» و ترجمه «عبور از خط»، از آخرین آثار اوست. |