۱۵٬۴۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references />↵==منابع مقاله==↵' به '<references /> ==منابع مقاله== ') |
جز (جایگزینی متن - '.↵==' به '. ==') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
«محمود شکری جمالالدین ابوالمعانی»، فرزند عبدالله بهاءالدین، معروف به آلوسیزاده، مورخ، ادیب و لغوی شافعیمذهب عراقی، در 19 رمضان سال 1273ق/ 1857م، دیده به جهان گشود<ref>ر.ک: سجادی، صادق، ج2، ص182</ref>. | «محمود شکری جمالالدین ابوالمعانی»، فرزند عبدالله بهاءالدین، معروف به آلوسیزاده، مورخ، ادیب و لغوی شافعیمذهب عراقی، در 19 رمضان سال 1273ق/ 1857م، دیده به جهان گشود<ref>ر.ک: سجادی، صادق، ج2، ص182</ref>. | ||
== تفکرات تکفیری == | == تفکرات تکفیری == | ||
وی یکی از بزرگان سلفی تکفیری در قرن 19م و نواده مفسر معروف اهل سنت، «سید شهابالدین آلوسی»، صاحب تفسیر «روح المعاني» و از سادات حسینی است. آلوسی بهخاطر تفکر سلفی - وهابی، با شیعه بسیار دشمنی میکرد، تا جایی که علیه شیعه، چند کتاب نوشت. او از هیچ دروغی علیه شیعه کوتاهی نکرده و غیر منصفانه، عقاید شیعه را مورد هجمه قرار میدهد. بسیاری از اوقات عقایدی را به شیعه میچسباند، که دروغ محض است. کتاب «صب العذاب علی من سب الأصحاب»، یکی از آن کتابهاست<ref>ر.ک: بینام</ref>. | وی یکی از بزرگان سلفی تکفیری در قرن 19م و نواده مفسر معروف اهل سنت، «سید شهابالدین آلوسی»، صاحب تفسیر «روح المعاني» و از سادات حسینی است. آلوسی بهخاطر تفکر سلفی - وهابی، با شیعه بسیار دشمنی میکرد، تا جایی که علیه شیعه، چند کتاب نوشت. او از هیچ دروغی علیه شیعه کوتاهی نکرده و غیر منصفانه، عقاید شیعه را مورد هجمه قرار میدهد. بسیاری از اوقات عقایدی را به شیعه میچسباند، که دروغ محض است. کتاب «صب العذاب علی من سب الأصحاب»، یکی از آن کتابهاست<ref>ر.ک: بینام</ref>. | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
او ابتدا نزد پدر به آموختن قرآن و زبان و ادبیات عرب پرداخت. پس از مرگ پدر، نزد عمویش نعمان خیرالدین، تاریخ و سیر و ادبیات آموخت. سپس از شیخ اسماعیل موصلی، دانشهای معقول و منقول و فروع و اصول را فراگرفت و به مرتبه استادی رسید و در منزل و مسجد به تدریس پرداخت<ref>ر.ک: سجادی، صادق، ج2، ص182</ref>. | او ابتدا نزد پدر به آموختن قرآن و زبان و ادبیات عرب پرداخت. پس از مرگ پدر، نزد عمویش نعمان خیرالدین، تاریخ و سیر و ادبیات آموخت. سپس از شیخ اسماعیل موصلی، دانشهای معقول و منقول و فروع و اصول را فراگرفت و به مرتبه استادی رسید و در منزل و مسجد به تدریس پرداخت<ref>ر.ک: سجادی، صادق، ج2، ص182</ref>. | ||
==فعالیتهای علمی و سیاسی== | ==فعالیتهای علمی و سیاسی== | ||
در 1307ق/1889م، برای شرکت در کنگره شرقشناسی به استکهلم رفت و به سبب تألیف کتاب «بلوغ الأرب في معرفة أحوال العرب»، به دریافت جایزه نایل شد. چون محمود شکری عقایدی در رد و طعن غالیان در حق اهل قبور ابراز کرد، مخالفانش به والی عراق شکایت بردند و او سلطان عبدالحمید دوم را از این واقعه آگاه ساخت. سلطان در 1320ق/1902م، او را به دیار بکر تبعید کرد. در راه تبعیدگاه به موصل رسید. عالمان و بزرگان شهر از رفتن او جلوگیری کردند و نامهها به دربار سلطان نوشتند. اندکی بعد او را با احترام تمام به بغداد فراخواندند. با آغاز جنگ جهانی اول، از سوی دولت عثمانی مأمور شد به نزد عبدالعزیز آل سعود (که بعداً با عنوان پادشاه عربستان سعودی بر تخت نشست) برود و او را به یاری دولت عثمانی و بر ضد انگلستان برانگیزد. او از راه سوریه و حجاز به نزد امیر رفت (1333ق/1915م)، اما امیر جواب مساعد نداد و پوزش طلبید. در ایامی که بغداد توسط ارتش انگلستان اشغال شده بود (1335ق/1917م)، منصب قضا را به محمود شکری پیشنهاد کردند، ولی او نپذیرفت و تا پایان عمر هیچ شغلی قبول نکرد. تنها در آغاز تشکیل دولت عراق و پادشاهی فیصل اول در 1921م، به عضویت «مجلس معارف» درآمد<ref>ر.ک: همان</ref>. | در 1307ق/1889م، برای شرکت در کنگره شرقشناسی به استکهلم رفت و به سبب تألیف کتاب «بلوغ الأرب في معرفة أحوال العرب»، به دریافت جایزه نایل شد. چون محمود شکری عقایدی در رد و طعن غالیان در حق اهل قبور ابراز کرد، مخالفانش به والی عراق شکایت بردند و او سلطان عبدالحمید دوم را از این واقعه آگاه ساخت. سلطان در 1320ق/1902م، او را به دیار بکر تبعید کرد. در راه تبعیدگاه به موصل رسید. عالمان و بزرگان شهر از رفتن او جلوگیری کردند و نامهها به دربار سلطان نوشتند. اندکی بعد او را با احترام تمام به بغداد فراخواندند. با آغاز جنگ جهانی اول، از سوی دولت عثمانی مأمور شد به نزد عبدالعزیز آل سعود (که بعداً با عنوان پادشاه عربستان سعودی بر تخت نشست) برود و او را به یاری دولت عثمانی و بر ضد انگلستان برانگیزد. او از راه سوریه و حجاز به نزد امیر رفت (1333ق/1915م)، اما امیر جواب مساعد نداد و پوزش طلبید. در ایامی که بغداد توسط ارتش انگلستان اشغال شده بود (1335ق/1917م)، منصب قضا را به محمود شکری پیشنهاد کردند، ولی او نپذیرفت و تا پایان عمر هیچ شغلی قبول نکرد. تنها در آغاز تشکیل دولت عراق و پادشاهی فیصل اول در 1921م، به عضویت «مجلس معارف» درآمد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
وی سرانجام در 4 شوال سال 1342ق/ 1924م، در بغداد درگذشت و در کنار مقبره جنید بغدادی به خاک سپرده شد<ref>ر.ک: همان</ref>. | وی سرانجام در 4 شوال سال 1342ق/ 1924م، در بغداد درگذشت و در کنار مقبره جنید بغدادی به خاک سپرده شد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۴: | ||
آلوسی، یک سلفی وهابی بود که به عقاید محمد بن عبدالوهاب عشق میورزید؛ از همین رو بر برخی از کتابهای محمد بن عبدالوهاب مثل «فصل الخطاب في شرح مسائل الجاهلية» نیز شرح نوشت. او چنان در عقاید سلفیت و وهابیت فرو رفته بود که سخن هیچیک از علمای سنی را علیه ابن تیمیه و عقاید او نمیپذیرفت؛ چنانکه وقتی کتابی با نام «شواهد الحق في الاستغاثة بسيد الخلق»، نوشته یک فقیه سنی صوفی، به نام «یوسف النبهانی»، در مذمت ابن تیمیه و تجویز توسل به پیامبر اکرم(ص)، به دستش رسید، برآشفت و با طعن و لعن فراوان به «نبهانی»، کتابی در رد او، با عنوان «غاية الأماني في الرد علی النبهاني» نوشت<ref>ر.ک: همان</ref>. | آلوسی، یک سلفی وهابی بود که به عقاید محمد بن عبدالوهاب عشق میورزید؛ از همین رو بر برخی از کتابهای محمد بن عبدالوهاب مثل «فصل الخطاب في شرح مسائل الجاهلية» نیز شرح نوشت. او چنان در عقاید سلفیت و وهابیت فرو رفته بود که سخن هیچیک از علمای سنی را علیه ابن تیمیه و عقاید او نمیپذیرفت؛ چنانکه وقتی کتابی با نام «شواهد الحق في الاستغاثة بسيد الخلق»، نوشته یک فقیه سنی صوفی، به نام «یوسف النبهانی»، در مذمت ابن تیمیه و تجویز توسل به پیامبر اکرم(ص)، به دستش رسید، برآشفت و با طعن و لعن فراوان به «نبهانی»، کتابی در رد او، با عنوان «غاية الأماني في الرد علی النبهاني» نوشت<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
کتابهای او در ضدیت شیعه و دروغها و اکاذیب او، باعث شده است که وی در نزد سلفیون و وهابیون، مقامی بالا پیدا کند، تا جایی که به او لقب «علامة العراق الآلوسي» دادهاند<ref>ر.ک: همان</ref>. | کتابهای او در ضدیت شیعه و دروغها و اکاذیب او، باعث شده است که وی در نزد سلفیون و وهابیون، مقامی بالا پیدا کند، تا جایی که به او لقب «علامة العراق الآلوسي» دادهاند<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
آثار او در تاریخ و فقه و تراجم احوال و ادبیات به 50 تألیف برمیآید که بسیاری از آنها به کوشش محمد بهجت الاثری، به چاپ رسیده است. در میان افراد خاندان آلوسی، آثار او از همه فراوانتر است. از جمله آثار او عبارتند از: | آثار او در تاریخ و فقه و تراجم احوال و ادبیات به 50 تألیف برمیآید که بسیاری از آنها به کوشش محمد بهجت الاثری، به چاپ رسیده است. در میان افراد خاندان آلوسی، آثار او از همه فراوانتر است. از جمله آثار او عبارتند از: | ||
خط ۶۳: | خط ۶۸: | ||
# ما دل عليه القرآن مما يعضد الهيئة الجديدة القويمة البرهان؛ | # ما دل عليه القرآن مما يعضد الهيئة الجديدة القويمة البرهان؛ | ||
# مختصر التحفة الإثنيعشرية<ref>ر.ک: سجادی، صادق، ج2، ص182</ref>. | # مختصر التحفة الإثنيعشرية<ref>ر.ک: سجادی، صادق، ج2، ص182</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> |