پرش به محتوا

أجوبة المسائل النصيرية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '↵↵' به ' '
جز (جایگزینی متن - '| پس از =↵| پیش از =↵}}↵↵↵'''' به '| پس از = | پیش از = }} '''')
جز (جایگزینی متن - '↵↵' به ' ')
خط ۵: خط ۵:
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد]] (نویسنده)
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد]] (نویسنده)
[[نورانی، عبدالله]] (اهتمام)
[[نورانی، عبدالله]] (اهتمام)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
خط ۱۱: خط ۱۰:
| موضوع =
| موضوع =
فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14
فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14
کلام شیعه - متون قدیمی تا قرن 14
کلام شیعه - متون قدیمی تا قرن 14
| ناشر =  
| ناشر =  
خط ۱۷: خط ۱۵:
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر = 1383 ش  
| سال نشر = 1383 ش  
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01770AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01770AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
خط ۲۹: خط ۲۶:
}}
}}
'''أجوبة المسائل النصيرية'''، مجموعه‌اى است از مكاتبات [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] با علماى زمان خویش. بيشتر رساله‌هاى این مجموعه، به زبان عربى و اندكى از آنها به زبان فارسی است و موضوع آنها مسائل فلسفى (به معناى اعم) و منطقى و موعظه و... است.
'''أجوبة المسائل النصيرية'''، مجموعه‌اى است از مكاتبات [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] با علماى زمان خویش. بيشتر رساله‌هاى این مجموعه، به زبان عربى و اندكى از آنها به زبان فارسی است و موضوع آنها مسائل فلسفى (به معناى اعم) و منطقى و موعظه و... است.
==ساختار==
==ساختار==
کتاب، مشتمل بر بيست رساله است.
کتاب، مشتمل بر بيست رساله است.
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
رساله اول، به نام «اجوبة المسائل الرومیة» است و حاوى بيست و دو سؤال از طرف [[شرف‌الدين محمد بن محمود رازى]] و پاسخ‌هاى خواجه مى‌باشد. این پرسش‌ها و پاسخ‌ها، در زمینه مسائل فلسفى (به معناى اعم) است. نمونه‌اى از آنها، چنين است: پرسش: اثر علت، در وجود معلول است يا در ماهيت آن؟ پاسخ: اثر علت، عبارت است از خود معلول، آن‌گاه این عقل ماست كه معلول را به وجود و ماهيت تحليل مى‌كند و الا در خارج، دو چيز جدا از هم نداريم تا سؤال مزبور را به دنبال آورد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص1]</ref>.
رساله اول، به نام «اجوبة المسائل الرومیة» است و حاوى بيست و دو سؤال از طرف [[شرف‌الدين محمد بن محمود رازى]] و پاسخ‌هاى خواجه مى‌باشد. این پرسش‌ها و پاسخ‌ها، در زمینه مسائل فلسفى (به معناى اعم) است. نمونه‌اى از آنها، چنين است: پرسش: اثر علت، در وجود معلول است يا در ماهيت آن؟ پاسخ: اثر علت، عبارت است از خود معلول، آن‌گاه این عقل ماست كه معلول را به وجود و ماهيت تحليل مى‌كند و الا در خارج، دو چيز جدا از هم نداريم تا سؤال مزبور را به دنبال آورد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ص1]</ref>.
رساله دوم، به نام «اجوبة مسائل فخر‌الدين ابومنصور كازرونى» است با یک سؤال چند شاخه‌اى (كه حاصلش بيان ضرورت مرگ در اشخاص انسانى است) و پاسخ خواجه به آن<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=7&viewType=html ر.ک: همان، ص7]</ref>.
رساله دوم، به نام «اجوبة مسائل فخر‌الدين ابومنصور كازرونى» است با یک سؤال چند شاخه‌اى (كه حاصلش بيان ضرورت مرگ در اشخاص انسانى است) و پاسخ خواجه به آن<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=7&viewType=html ر.ک: همان، ص7]</ref>.
رساله‌سوم به نام «اجوبة مسائل نورالدين على الشيعى»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=11&viewType=html ر.ک: همان، ص11]</ref> است با شش سؤال و جواب كه نمونه‌اى از آنها چنين است: سؤال: تفاوت بين صورت و صيغه چيست؟ جواب: شكلى كه كلمه، با توجه به ترتيب حروف و حركات، به خود گرفته و قيافه‌اى كه كلام با نظر به ترتيب كلمات پيدا كرده، صورت آن كلمه يا كلام خوانده مى‌شود؛ حال اگر متكلم به آن زبان، نظاير آن شكل و قيافه را در غير آن تركيب، ذكر كند يا آن شكل و قيافه را به گونه‌اى قانون‌مند به شكل و قيافه‌اى ديگر تبديل نمايد، تا دلالت بر معناى مورد نظرش كند، به این اعتبار، شكل و قيافه مزبور را صيغه مى‌خوانند.
رساله‌سوم به نام «اجوبة مسائل نورالدين على الشيعى»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=11&viewType=html ر.ک: همان، ص11]</ref> است با شش سؤال و جواب كه نمونه‌اى از آنها چنين است: سؤال: تفاوت بين صورت و صيغه چيست؟ جواب: شكلى كه كلمه، با توجه به ترتيب حروف و حركات، به خود گرفته و قيافه‌اى كه كلام با نظر به ترتيب كلمات پيدا كرده، صورت آن كلمه يا كلام خوانده مى‌شود؛ حال اگر متكلم به آن زبان، نظاير آن شكل و قيافه را در غير آن تركيب، ذكر كند يا آن شكل و قيافه را به گونه‌اى قانون‌مند به شكل و قيافه‌اى ديگر تبديل نمايد، تا دلالت بر معناى مورد نظرش كند، به این اعتبار، شكل و قيافه مزبور را صيغه مى‌خوانند.
رساله چهارم، به نام «اجوبة مسائل بهاءالدين المیاوى» است در زمینه خيريت وجود و عدمى بودن شر و باطل الذت بودن عدم، آن‌گاه چگونگى جمع این معنا با قول برخى از بزرگان كه نبودن خویش يا ديگرى را خير خوانده‌اند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=19&viewType=html ر.ک: همان، ص19]</ref>.
رساله چهارم، به نام «اجوبة مسائل بهاءالدين المیاوى» است در زمینه خيريت وجود و عدمى بودن شر و باطل الذت بودن عدم، آن‌گاه چگونگى جمع این معنا با قول برخى از بزرگان كه نبودن خویش يا ديگرى را خير خوانده‌اند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=19&viewType=html ر.ک: همان، ص19]</ref>.
رساله پنجم، به نام «اجوبة مسائل عزالدين ابوالرضا سعد بن منصور بن كمونة البغدادى» است با هفت سؤال و جواب<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=25&viewType=html ر.ک: همان، ص25]</ref>.
رساله پنجم، به نام «اجوبة مسائل عزالدين ابوالرضا سعد بن منصور بن كمونة البغدادى» است با هفت سؤال و جواب<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=25&viewType=html ر.ک: همان، ص25]</ref>.
رساله ششم، به نام «اجوبة مسائل محمد بن حسین الموسوى» است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=35&viewType=html ر.ک: همان، ص35]</ref>.
رساله ششم، به نام «اجوبة مسائل محمد بن حسین الموسوى» است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=35&viewType=html ر.ک: همان، ص35]</ref>.
رساله هفتم، به نام «اجوبة مسائل فخر‌الدين محمد بن عبدالله بيارى قاضى الهراة» است با دو سؤال و جواب در زمینه چگونگى صدور موجودات از خداى يگانه و چگونگى علم وى به جزييات<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=41&viewType=html ر.ک: همان، ص41]</ref>.
رساله هفتم، به نام «اجوبة مسائل فخر‌الدين محمد بن عبدالله بيارى قاضى الهراة» است با دو سؤال و جواب در زمینه چگونگى صدور موجودات از خداى يگانه و چگونگى علم وى به جزييات<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=41&viewType=html ر.ک: همان، ص41]</ref>.
رساله هشتم، به نام «اجوبة مسائل السيد‌ ‎ركن‌الدين الاسترابادى» است با بيست سؤال و جواب درباره پاره‌اى از مسائل منطقى و فلسفى<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=47&viewType=html ر.ک: همان، ص47]</ref>.
رساله هشتم، به نام «اجوبة مسائل السيد‌ ‎ركن‌الدين الاسترابادى» است با بيست سؤال و جواب درباره پاره‌اى از مسائل منطقى و فلسفى<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=47&viewType=html ر.ک: همان، ص47]</ref>.
رساله نهم، به نام «اجوبة مسائل على بن سليمان البحرانى» است و حاوى مسائل فراوانى درباره علم مى‌باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=71&viewType=html ر.ک: همان، ص71]</ref>.
رساله نهم، به نام «اجوبة مسائل على بن سليمان البحرانى» است و حاوى مسائل فراوانى درباره علم مى‌باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=71&viewType=html ر.ک: همان، ص71]</ref>.
رساله دهم، به نام «مباحثات بين الطوسى و الكاتبى» است. این رساله، خود، حاوى شش رساله است كه بين خواجه و كاتبى در زمینه اثبات واجب الوجود، رد و بدل شده است. در رساله پنجم، كاتبى، اعتراف به حق نموده و در رساله ششم، خواجه، از وى تقدير و تشكر كرده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=109&viewType=html ر.ک: همان، ص109]</ref>.
رساله دهم، به نام «مباحثات بين الطوسى و الكاتبى» است. این رساله، خود، حاوى شش رساله است كه بين خواجه و كاتبى در زمینه اثبات واجب الوجود، رد و بدل شده است. در رساله پنجم، كاتبى، اعتراف به حق نموده و در رساله ششم، خواجه، از وى تقدير و تشكر كرده است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=109&viewType=html ر.ک: همان، ص109]</ref>.
رساله يازدهم، به نام «اجوبة المسائل الطبية» است با ده سؤال و جواب<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=155&viewType=html ر.ک: همان، ص155]</ref>.
رساله يازدهم، به نام «اجوبة المسائل الطبية» است با ده سؤال و جواب<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=155&viewType=html ر.ک: همان، ص155]</ref>.
رساله دوازدهم، به نام «اجوبة مسائل صدرالدين القونوى» است كه خود، حاوى سه رساله مى‌باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=173&viewType=html ر.ک: همان، ص173]</ref>.
رساله دوازدهم، به نام «اجوبة مسائل صدرالدين القونوى» است كه خود، حاوى سه رساله مى‌باشد<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=173&viewType=html ر.ک: همان، ص173]</ref>.
رساله سيزدهم، به نام «مسائل نصيرالدين الطوسى عن شمس‌الدين الخسروشاهى»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=265&viewType=html ر.ک: همان، ص265]</ref> است. در این رساله، خواجه، سه سؤال فلسفى را از عالم بزرگ زمان خود، شمس‌الدين خسروشاهى مى‌پرسد كه برخى از آنها چنين است: 1- حكما گفته‌اند: آنچه برای امكان وجود و عدمش حاملى نيست، محال است كه پس از نيستى، موجود گردد و يا پس از موجود شدن، معدوم گردد و از طرفى گفته‌اند: نفس انسان، حادث است، ولى فناى آن محال است؛ اكنون سؤال مى‌شود: اگر حامل امكان وجود آن، بدن است، چه مانعى دارد كه حامل امكان عدم آن نيز بدن باشد... 2- اگر سبب صدور كثير از علت واحده، كثرتى است كه در ذات معلول اوّل است، اكنون سؤال مى‌شود كه این كثرت، از كجا حاصل شده است؟ اگر از علت نخست صادر شده، از دو حالت بيرون نيست: الف: با هم صادر شده‌اند و لازمه آن این است كه صدور كثير از مبدأ نخست، به واسطه كثرت در معلول نخست، نباشد؛ به عبارت ديگر از واحد، بى‌واسطه صادر شده باشد. ب: به ترتيب صادر شده‌اند، در این صورت معلول اول، معلول اول نخواهد بود و اگر كثرت مزبور، از علت نخست، صادر نشده است، پس جايز است كه كثرتى بدون استناد به علت نخستين تحقق يابد و همه فروع ياد شده باطل است.
رساله سيزدهم، به نام «مسائل نصيرالدين الطوسى عن شمس‌الدين الخسروشاهى»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=265&viewType=html ر.ک: همان، ص265]</ref> است. در این رساله، خواجه، سه سؤال فلسفى را از عالم بزرگ زمان خود، شمس‌الدين خسروشاهى مى‌پرسد كه برخى از آنها چنين است: 1- حكما گفته‌اند: آنچه برای امكان وجود و عدمش حاملى نيست، محال است كه پس از نيستى، موجود گردد و يا پس از موجود شدن، معدوم گردد و از طرفى گفته‌اند: نفس انسان، حادث است، ولى فناى آن محال است؛ اكنون سؤال مى‌شود: اگر حامل امكان وجود آن، بدن است، چه مانعى دارد كه حامل امكان عدم آن نيز بدن باشد... 2- اگر سبب صدور كثير از علت واحده، كثرتى است كه در ذات معلول اوّل است، اكنون سؤال مى‌شود كه این كثرت، از كجا حاصل شده است؟ اگر از علت نخست صادر شده، از دو حالت بيرون نيست: الف: با هم صادر شده‌اند و لازمه آن این است كه صدور كثير از مبدأ نخست، به واسطه كثرت در معلول نخست، نباشد؛ به عبارت ديگر از واحد، بى‌واسطه صادر شده باشد. ب: به ترتيب صادر شده‌اند، در این صورت معلول اول، معلول اول نخواهد بود و اگر كثرت مزبور، از علت نخست، صادر نشده است، پس جايز است كه كثرتى بدون استناد به علت نخستين تحقق يابد و همه فروع ياد شده باطل است.
رساله چهاردهم، به نام «اجوبة مسائل جمال‌الدين البحرينى» است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=267&viewType=html ر.ک: همان، ص267]</ref>.
رساله چهاردهم، به نام «اجوبة مسائل جمال‌الدين البحرينى» است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=267&viewType=html ر.ک: همان، ص267]</ref>.
رساله پانزدهم، به نام «رسالة عزالدين الحسن المراغى الى نصيرالدين الطوسى» است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=269&viewType=html ر.ک: همان، ص269]</ref>.
رساله پانزدهم، به نام «رسالة عزالدين الحسن المراغى الى نصيرالدين الطوسى» است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=269&viewType=html ر.ک: همان، ص269]</ref>.
رساله شانزدهم، به نام «رساله [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] به عين الزمان جيلى» است با طرح سه سؤال از طرف خواجه<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=271&viewType=html ر.ک: همان، ص271]</ref>.
رساله شانزدهم، به نام «رساله [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] به عين الزمان جيلى» است با طرح سه سؤال از طرف خواجه<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=271&viewType=html ر.ک: همان، ص271]</ref>.
رساله هفدهم، به نام «رساله خواجه نصيرالدين محمد طوسى به اثيرالدين ابهرى» است. این رساله، حاوى سه سؤال از طرف خواجه و به زبان فارسی است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=273&viewType=html ر.ک: همان، ص273]</ref>.
رساله هفدهم، به نام «رساله خواجه نصيرالدين محمد طوسى به اثيرالدين ابهرى» است. این رساله، حاوى سه سؤال از طرف خواجه و به زبان فارسی است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=273&viewType=html ر.ک: همان، ص273]</ref>.
رساله هجدهم، به نام «جواب رسالة قاضى البحرين» است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=277&viewType=html ر.ک: همان، ص277]</ref>.
رساله هجدهم، به نام «جواب رسالة قاضى البحرين» است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=277&viewType=html ر.ک: همان، ص277]</ref>.
رساله نوزدهم، به نام «رساله خواجه نصيرالدين الطوسى به خواجه رجاء بزلق» است. این رساله، به زبان فارسی است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=278&viewType=html ر.ک: همان، ص278]</ref>.
رساله نوزدهم، به نام «رساله خواجه نصيرالدين الطوسى به خواجه رجاء بزلق» است. این رساله، به زبان فارسی است<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=278&viewType=html ر.ک: همان، ص278]</ref>.
رساله بيستم، به نام «اجوبة مسائل شمس‌الدين محمد كيشى» است با سه سؤال و جواب، به زبان فارسی<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=279&viewType=html ر.ک: همان، ص279]</ref>.
رساله بيستم، به نام «اجوبة مسائل شمس‌الدين محمد كيشى» است با سه سؤال و جواب، به زبان فارسی<ref>[https://noorlib.ir/book/view/1770?sectionNumber=2&pageNumber=279&viewType=html ر.ک: همان، ص279]</ref>.
==پانويس ==
==پانويس ==
<references />
<references />
==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
مقدمه و متن کتاب
مقدمه و متن کتاب
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]]
[[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]]
[[رده:فلسفه اسلامی]]
[[رده:فلسفه اسلامی]]
[[رده:بهمن (1400)]]
[[رده:بهمن (1400)]]