۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR05148.jpg|بندانگشتی» ایجاد کرد.) |
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
مرزبانى در معجم الشعراء نوشته است: عقيده كميت در تشيع و مدح اهل بيت(ع) در روزگار بنىاميه معروف و مشهور است. | مرزبانى در معجم الشعراء نوشته است: عقيده كميت در تشيع و مدح اهل بيت(ع) در روزگار بنىاميه معروف و مشهور است. | ||
در الغدير چنين آمده است كه وى در منا به حضور امام صادق(ع) شرفياب شد و عرض كرد: اجازه مىفرماييد اشعارى بخوانيم؟ آنحضرت(ع) فرمودند: كميت اين روزهاى با عظمت وقت خواندن شعر نيست، كميت گفت: اين اشعار درباره خاندان شماست. در اينجا حضرت(ع) افرادى از اهل بيت را جمع نمود پس فرمود: بخوان. كميت شروع به خواندن كرد به نحوى كه صداى گريه همه بلند شد، تا رسيد به اين اشعار: | در الغدير چنين آمده است كه وى در منا به حضور [[امام صادق]](ع) شرفياب شد و عرض كرد: اجازه مىفرماييد اشعارى بخوانيم؟ آنحضرت(ع) فرمودند: كميت اين روزهاى با عظمت وقت خواندن شعر نيست، كميت گفت: اين اشعار درباره خاندان شماست. در اينجا حضرت(ع) افرادى از اهل بيت را جمع نمود پس فرمود: بخوان. كميت شروع به خواندن كرد به نحوى كه صداى گريه همه بلند شد، تا رسيد به اين اشعار: | ||
«گويا حسين(ع) را مىبينم كه بزرگانى اطرافش هستند و با شمشيرهايشان دشمنان را درو مىكنند، كسى را نديدم كه به خاطر مصيبتى كه بر او وارد شده، خوار گردد و ياريش واجبتر از ايشان باشد.» امام صادق(ع) دستها را به سوى آسمان بلند كردند و فرمودند: «ألهم إغفر للكميت ماقدّم و أخّر و ما أسرّ و أعلن و اعطه حتى يرضى». | «گويا حسين(ع) را مىبينم كه بزرگانى اطرافش هستند و با شمشيرهايشان دشمنان را درو مىكنند، كسى را نديدم كه به خاطر مصيبتى كه بر او وارد شده، خوار گردد و ياريش واجبتر از ايشان باشد.» [[امام صادق]](ع) دستها را به سوى آسمان بلند كردند و فرمودند: «ألهم إغفر للكميت ماقدّم و أخّر و ما أسرّ و أعلن و اعطه حتى يرضى». | ||
در ايام البيض بود كه كميت محضر امام باقر(ع) حضور يافت و اجازه خواست تا اشعارى براى حضرت بخواند. حضرت اجازه فرمودند و كميت شروع به اشعارى كرد. پس امام باقر(ع) و امام صادق(ع) گريه نمودند و چون به ابياتى با اين مضمون رسيد: «و شش نفرى كه با آنها كسى برابرى نمىكرد، فرزندان عقيل بهترين سواركاران بودند پس على(ع) كه بهترين است، مولاى آنهاست و ياد آنها حزن و اندوه مرا به هيجان مىآورد.» آنحضرت(ع) گريست و فرمود: «هيچ كسى نيست كه به ياد ما افتد يا نزد او ياد و ذكر ما شود و آبى هر چند به اندازه بال مگسى از دو چشمش خارج شود جز آنكه خدا خانهاى در بهشت برايش بنا مىكند و آن اشك را حجاب بين او و آتش قرار مىدهد.» | در ايام البيض بود كه كميت محضر امام باقر(ع) حضور يافت و اجازه خواست تا اشعارى براى حضرت بخواند. حضرت اجازه فرمودند و كميت شروع به اشعارى كرد. پس امام باقر(ع) و [[امام صادق]](ع) گريه نمودند و چون به ابياتى با اين مضمون رسيد: «و شش نفرى كه با آنها كسى برابرى نمىكرد، فرزندان عقيل بهترين سواركاران بودند پس على(ع) كه بهترين است، مولاى آنهاست و ياد آنها حزن و اندوه مرا به هيجان مىآورد.» آنحضرت(ع) گريست و فرمود: «هيچ كسى نيست كه به ياد ما افتد يا نزد او ياد و ذكر ما شود و آبى هر چند به اندازه بال مگسى از دو چشمش خارج شود جز آنكه خدا خانهاى در بهشت برايش بنا مىكند و آن اشك را حجاب بين او و آتش قرار مىدهد.» | ||
نمونههاى بسيارى موجود است كه شعراى مكتب اهل بيت(ع) سرودههاى خويش را مىخواندند و ائمه(ع) آنها را مورد تفقد و دلجوئى قرار مىدادند. كميت خود نيز شاگرد فرزدق بود و فرزدق همان كسى است كه در كنار كعبه و جلوى هشام بن عبدالملك در مدح امام سجاد(ع) و خاندان پاكش، قصيدهاى فالبداهه سرود و مورد پذيرش و آفرين امام سجاد(ع) گرديد و آنحضرت هدايائى را تقديم او نمودند. | نمونههاى بسيارى موجود است كه شعراى مكتب اهل بيت(ع) سرودههاى خويش را مىخواندند و ائمه(ع) آنها را مورد تفقد و دلجوئى قرار مىدادند. كميت خود نيز شاگرد فرزدق بود و فرزدق همان كسى است كه در كنار كعبه و جلوى هشام بن عبدالملك در مدح امام سجاد(ع) و خاندان پاكش، قصيدهاى فالبداهه سرود و مورد پذيرش و آفرين امام سجاد(ع) گرديد و آنحضرت هدايائى را تقديم او نمودند. |
ویرایش