پرش به محتوا

شرح دیوان منسوب به امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیهماالسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}


'''شرح دیوان منسوب به امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیهماالسلام'''، تألیف عالم شافعی، قاضی کمال‌الدین میرحسین بن معین‌الدین میبدی یزدی (متوفی 909ق)، شرحی فارسی بر دیوان منسوب به امیرالمؤمنین علی(ع) است.
'''شرح دیوان منسوب به امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیهماالسلام'''، تألیف عالم شافعی، [[میبدی، حسین بن معین‌الدین|قاضی کمال‌الدین میرحسین بن معین‌الدین میبدی یزدی]] (متوفی 909ق)، شرحی فارسی بر دیوان منسوب به [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین علی(ع)]] است.


در مقدمه مصححان ابتدا شرح حال قاضی میرحسین بن معین‌الدین علی میبدی یزدی (متوفی 904/911ق)، مذهب، علم و فضل او بررسی شده است. میبدی در سخن منظوم نیز دستی داشته و به «منطقی» تخلص می‌‌کرده است. علاوه بر آنچه در همین کتاب از سروده‌های خویش آورده، در خلال بعضی از منشآتش نیز گاه اشعار او را می‌توان یافت<ref>ر.ک: مقدمه مصححان، صفحه سی‌وچهار</ref>‏.
در مقدمه مصححان ابتدا شرح حال [[میبدی، حسین بن معین‌الدین|قاضی میرحسین بن معین‌الدین علی میبدی یزدی]] (متوفی 904/911ق)، مذهب، علم و فضل او بررسی شده است. [[میبدی، حسین بن معین‌الدین|میبدی]] در سخن منظوم نیز دستی داشته و به «منطقی» تخلص می‌‌کرده است. علاوه بر آنچه در همین کتاب از سروده‌های خویش آورده، در خلال بعضی از منشآتش نیز گاه اشعار او را می‌توان یافت<ref>ر.ک: مقدمه مصححان، صفحه سی‌وچهار</ref>‏.


در بخشی از کتاب، آثار میبدی بررسی شده است. شرح دیوان منسوب به امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) از جمله آثار اوست. در معرفی این اثر چنین می‌خوانیم: شاید در اینکه حضرت امیر اصلاً شعر سروده است یا نه، چندان سخنی نباشد. عطار گوید:
در بخشی از کتاب، آثار [[میبدی، حسین بن معین‌الدین|میبدی]] بررسی شده است. شرح دیوان منسوب به [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع)]] از جمله آثار اوست. در معرفی این اثر چنین می‌خوانیم: شاید در اینکه حضرت امیر اصلاً شعر سروده است یا نه، چندان سخنی نباشد. [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] گوید:


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۴۱: خط ۴۱:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


اما در صحت و سقم انتساب همه آنچه تحت عنوان دیوان آن ‌حضرت جمع آمده، حکم قطعی نمی‌توان کرد. بعضی تنها رجزها را سروده امام(ع) می‌دانند. برخی گفته‌اند که بسیاری از این اشعار سروده دیگران و انشاد امام(ع) است، نه انشای ایشان. به‌هرحال در تفاریق کتب پیشینیان ابیاتی از قول حضرت امیر(ع) آورده شده و برخی به جمع‌آوری آنها اهتمام نموده‌اند؛ لیکن هیچ‌یک از این مجموعه‌ها باقی نمانده است. آنچه در دست است، گردآورده ابوالحسن قطب‌الدین محمد بن حسین بن حسن بیهقی نیشابوری کیدری (متوفی 576ق) است که پس از فراغت از شرح نهج البلاغه به جمع‌آوری اشعار امام علی(ع) پرداخته و نام «أنوار العقول من أشعار وصي الرسول» بر آن نهاده است. پس از کیدری نیز عده‌ای به جمع دیوانی از اشعار منسوب به حضرت امیر دست زده‌اند. شرح دیوان منسوب به امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع) که به تاریخ 890ق تألیف شده، مشهورترین اثر میبدی است و همواره مورد توجه و رغبت اهل علم بوده است. در تذکره نصرآبادی آمده است: «یکی از فضلا که تألیفات متعدد دارد می‌گفته که کاش تمام تألیفات من از قاضی میرحسین بود و شرح دیوان او از من بود»<ref>ر.ک: همان، صفحه چهل‌وپنج</ref>‏.
اما در صحت و سقم انتساب همه آنچه تحت عنوان دیوان آن ‌حضرت جمع آمده، حکم قطعی نمی‌توان کرد. بعضی تنها رجزها را سروده امام(ع) می‌دانند. برخی گفته‌اند که بسیاری از این اشعار سروده دیگران و انشاد امام(ع) است، نه انشای ایشان. به‌هرحال در تفاریق کتب پیشینیان ابیاتی از قول [[امام علی علیه‌السلام|حضرت امیر(ع)]] آورده شده و برخی به جمع‌آوری آنها اهتمام نموده‌اند؛ لیکن هیچ‌یک از این مجموعه‌ها باقی نمانده است. آنچه در دست است، گردآورده [[بیهقی نیشابوری کیدری، محمد بن حسین|ابوالحسن قطب‌الدین محمد بن حسین بن حسن بیهقی نیشابوری کیدری]] (متوفی 576ق) است که پس از فراغت از شرح نهج البلاغه به جمع‌آوری اشعار [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] پرداخته و نام «أنوار العقول من أشعار وصي الرسول» بر آن نهاده است. پس از [[بیهقی نیشابوری کیدری، محمد بن حسین|کیدری]] نیز عده‌ای به جمع دیوانی از اشعار منسوب به حضرت امیر دست زده‌اند. شرح دیوان منسوب به [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(ع)]] که به تاریخ 890ق تألیف شده، مشهورترین اثر [[میبدی، حسین بن معین‌الدین|میبدی]] است و همواره مورد توجه و رغبت اهل علم بوده است. در [[تذکره نصرآبادی]] آمده است: «یکی از فضلا که تألیفات متعدد دارد می‌گفته که کاش تمام تألیفات من از قاضی میرحسین بود و شرح دیوان او از من بود»<ref>ر.ک: همان، صفحه چهل‌وپنج</ref>‏.


میبدی پیش از شروع به شرح اشعار منسوب به حضرت امیر(ع) در طی مقدمه‌ای مفصل، مشتمل بر هفت فاتحه و متضمن مطالبی اساسی که وی بیان آنها را ضروری می‌داند، از یک‌سو به جمع بین معقول و منقول و از سوی دیگر به‌نوعی به تألیفات میان اقسام معقول، یعنی فلسفه، علم کلام، حکمت اشراق و تصوف می‌پردازد؛ چراکه بر طبق مشرب او «طریق اسلم آن است که طالب، قرآن و حدیث را میزان سازد و عقاید خود را از آن تصحیح کند و بعد از استحکام عقاید دینیه در کلمات متکلمین و حکما و صوفیه نظر کند و از هر جا استفاده نماید، تا آن عقاید به مزید استحکام و رسوخ موصوف گردد و به درجه یقین رسد»<ref>ر.ک: همان، صفحه چهل‌وشش</ref>‏.
[[میبدی، حسین بن معین‌الدین|میبدی]] پیش از شروع به شرح اشعار منسوب به [[امام علی علیه‌السلام|حضرت امیر(ع)]] در طی مقدمه‌ای مفصل، مشتمل بر هفت فاتحه و متضمن مطالبی اساسی که وی بیان آنها را ضروری می‌داند، از یک‌سو به جمع بین معقول و منقول و از سوی دیگر به‌نوعی به تألیفات میان اقسام معقول، یعنی فلسفه، علم کلام، حکمت اشراق و تصوف می‌پردازد؛ چراکه بر طبق مشرب او «طریق اسلم آن است که طالب، قرآن و حدیث را میزان سازد و عقاید خود را از آن تصحیح کند و بعد از استحکام عقاید دینیه در کلمات متکلمین و حکما و صوفیه نظر کند و از هر جا استفاده نماید، تا آن عقاید به مزید استحکام و رسوخ موصوف گردد و به درجه یقین رسد»<ref>ر.ک: همان، صفحه چهل‌وشش</ref>‏.


در شرح ابیات، طریقه قاضی آن است که ابتدا معانی لغات و نکات صرفی و نحوی را بیان می‌کند و سپس به ترجمه فارسی ابیات می‌پردازد و در پایان یک رباعی در مضمون بیت یا ابیات ترجمه‌کرده می‌آورد. هرگاه نیز که اشعار اشاره به حادثه‌ای تاریخی دارد، حکایت آن را شرح می‌دهد. گذشته از اینها شرح میبدی از نکات و فواید خواندنی دیگر خالی نیست<ref>ر.ک: همان، صفحه چهل‌وهفت</ref>‏.
در شرح ابیات، طریقه قاضی آن است که ابتدا معانی لغات و نکات صرفی و نحوی را بیان می‌کند و سپس به ترجمه فارسی ابیات می‌پردازد و در پایان یک رباعی در مضمون بیت یا ابیات ترجمه‌کرده می‌آورد. هرگاه نیز که اشعار اشاره به حادثه‌ای تاریخی دارد، حکایت آن را شرح می‌دهد. گذشته از اینها شرح میبدی از نکات و فواید خواندنی دیگر خالی نیست<ref>ر.ک: همان، صفحه چهل‌وهفت</ref>‏.


این کتاب یک بار به‌طور مستقل در تهران، در سال 1285ق، دیگر بار در هامش شرح فارسی نهج البلاغه، نوشته محمد بن محمد لاهیجی، مشهور به میرزا محمدباقر نواب، به کوشش میرزا ابوالقاسم شفیعی و میرزا محمود شفیعی... و یک بار نیز بدون فواتح به سال 1293 در لکهنو طبع سنگی شده است<ref>ر.ک: همان</ref>‏.
این کتاب یک بار به‌طور مستقل در تهران، در سال 1285ق، دیگر بار در هامش شرح فارسی نهج البلاغه، نوشته [[محمد بن محمد لاهیجی]]، مشهور به [[میرزا محمدباقر نواب]]، به کوشش [[میرزا ابوالقاسم شفیعی]] و [[میرزا محمود شفیعی]]... و یک بار نیز بدون فواتح به سال 1293 در لکهنو طبع سنگی شده است<ref>ر.ک: همان</ref>‏.


فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است. فهارس آیات، احادیث، اشعار فارسی و عربی، اصطلاحات و مفاهیم، اشخاص، کتاب‌ها، جای‌ها، اقوام، فرق و گروه‌ها و منابع و مراجع در انتهای کتاب ذکر شده است.
فهرست مطالب در ابتدای کتاب ذکر شده است. فهارس آیات، احادیث، اشعار فارسی و عربی، اصطلاحات و مفاهیم، اشخاص، کتاب‌ها، جای‌ها، اقوام، فرق و گروه‌ها و منابع و مراجع در انتهای کتاب ذکر شده است.