۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ل الدین' به 'لالدین') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'س الدین' به 'سالدین') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== اساتید == | == اساتید == | ||
#علامه [[علاءالدین اسود]] شارح «مغنی» در اصول و «وقایة الروایه فی مسائل الهدایه» در فقه حنفی. او در مدرسه ازنیق که به نام داود قیصری بنا شده بود پس از قیصری و تاج الدین کردری تدریس میکرد. میگویند بین او و | #علامه [[علاءالدین اسود]] شارح «مغنی» در اصول و «وقایة الروایه فی مسائل الهدایه» در فقه حنفی. او در مدرسه ازنیق که به نام داود قیصری بنا شده بود پس از قیصری و تاج الدین کردری تدریس میکرد. میگویند بین او و شمسالدین فناری اختلافی پدید آمد و از این رو شمسالدین او را ترک کرد و به حوزه درس محمد بن محمد آقسرایی پیوست. | ||
#[[جمالالدین محمد بن محمد بن محمد آقسرایی]] «آقصرایی» صاحب «حاشیه بر کشاف زمخشری» و شارح «ایضاح» در معانی و بیان و شارح «انموذج» در طب. | #[[جمالالدین محمد بن محمد بن محمد آقسرایی]] «آقصرایی» صاحب «حاشیه بر کشاف زمخشری» و شارح «ایضاح» در معانی و بیان و شارح «انموذج» در طب. | ||
#:گویند هنگامی که میر سید شریف جرجانی شرح جمالالدین بر ایضاح را دید گفت: «انه کالذباب علی لحم البقر» و این سخن از آن جهت است که ایضاح بسیار مبسوط است و جز موارد اندکی از آن نیازمند شرح نبوده است و جمالالدین متن ایضاح را با خط قرمز همراه با شرح آورده بود و شرح او در مقابل متن بسیار ناچیز مینمود. به میر سید شریف گفتند تقریر جمالالدین از تحریرش بهتر است، سید نیز به قصد استفاده از او به قرامان رفت، وقتی به آنجا رسید جمالالدین درگذشته بود. در آنجا میر سید شریف با | #:گویند هنگامی که میر سید شریف جرجانی شرح جمالالدین بر ایضاح را دید گفت: «انه کالذباب علی لحم البقر» و این سخن از آن جهت است که ایضاح بسیار مبسوط است و جز موارد اندکی از آن نیازمند شرح نبوده است و جمالالدین متن ایضاح را با خط قرمز همراه با شرح آورده بود و شرح او در مقابل متن بسیار ناچیز مینمود. به میر سید شریف گفتند تقریر جمالالدین از تحریرش بهتر است، سید نیز به قصد استفاده از او به قرامان رفت، وقتی به آنجا رسید جمالالدین درگذشته بود. در آنجا میر سید شریف با شمسالدین فناری آشنا شد و همراه او به مصر رفت تا از محضر شیخ اکملالدین از علمای به نام آن دیار کسب فیض نمایند. | ||
#:گویند | #:گویند شمسالدین فناری و حسن پاشا فرزند مولی علاء الدین اسود، هر دو نزد جمالالدین آقسرایی درس میخواندند، روزی جمالالدین به طور پنهانی به حجرهها سرکشی میکرد دید مولی حسن پاشا در حالی که تکیه داده، به کتاب نگاه میکند ولی فناری دو زانو نشسته و کتاب مطالعه میکند و گاه بر آن حاشیه مینویسد، استاد در حق اولی گفت «انه لا یبلغ درجة الفضل» و در مورد دومی گفت «انه سیحصل الفضل و یکون له شان فی العلم» و چنان شد که او گفت. | ||
#[[اکملالدین محمد بن محمد بن محمود]]، از اکابر فقهای حنفیه و متبحر در علم حدیث و نحو و لغت و صرف و معانی و بیان و صاحب تالیفاتی چون «الانوار» در اصول و «حاشیه بر کشاف زمخشری» و «شرح اصول بزدوی» و «شرح الفیه ابن معط» و «شرح تجرید خواجه نصیر طوسی». اکملالدین در سال ۷۸۶ ه. ق در سن هفتاد و شش سالگی درگذشت. | #[[اکملالدین محمد بن محمد بن محمود]]، از اکابر فقهای حنفیه و متبحر در علم حدیث و نحو و لغت و صرف و معانی و بیان و صاحب تالیفاتی چون «الانوار» در اصول و «حاشیه بر کشاف زمخشری» و «شرح اصول بزدوی» و «شرح الفیه ابن معط» و «شرح تجرید خواجه نصیر طوسی». اکملالدین در سال ۷۸۶ ه. ق در سن هفتاد و شش سالگی درگذشت. | ||
#از شخصی به نام شیخ حمید شیخ الحاج بیرام به عنوان استاد او در تصوف یاد شده است. | #از شخصی به نام شیخ حمید شیخ الحاج بیرام به عنوان استاد او در تصوف یاد شده است. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
=== برکات سفر حج === | === برکات سفر حج === | ||
شمسالدین فناری در سال ۸۳۳ ه. ق به سفر حج رفت و در مسیر حج به قاهره وارد شد، آنجا علما و فضلا جمع شدند تا از محضرش کسب فیض نمایند، (ابن حجر میگوید هنگامی که | شمسالدین فناری در سال ۸۳۳ ه. ق به سفر حج رفت و در مسیر حج به قاهره وارد شد، آنجا علما و فضلا جمع شدند تا از محضرش کسب فیض نمایند، (ابن حجر میگوید هنگامی که شمسالدین فناری به مصر آمد به دست خود اجازهای برای من نوشت.) میگویند این حج که در سالهای آخر عمر او انجام شد به شکرانه عافیت یافتن از بیماری و به دست آوردن مجدد بینایی بوده است. | ||
=== فرزندان === | === فرزندان === | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
#مقدمة الصلوة، رسالهای است کوچک مشتمل بر مسائل ضروری در صلوة که شروحی نیز بر آن نوشته شده است. در مؤلف آن اختلاف است. صاحب کشف الظنون انتساب آن را به ابن حمزه فناری صحیح دانسته است. | #مقدمة الصلوة، رسالهای است کوچک مشتمل بر مسائل ضروری در صلوة که شروحی نیز بر آن نوشته شده است. در مؤلف آن اختلاف است. صاحب کشف الظنون انتساب آن را به ابن حمزه فناری صحیح دانسته است. | ||
#اسئلة العلامة، مؤلف الشقائق النعمانیة در مورد این رساله گوید: «و رایت للمولی الفناری عشرین قطعة منظومة کل قطعة منها مسالة من فن مستقل و غیر اسماء تلک الفنون بطریق الالغاز امتحانا لفضلاء دهره و لم یقدروا علی تعیین فنونها فضلا عن حل مسائلها علی انه قال فی خطبة تلک الرسالة و ذلک عجالة یوم مما تبصرون، و شرح هذه الرسالة ابنه محمدشاه و عین اسامی الفنون و بین المناسبة فیما ذکره من الالغازات و حل مشکلات مسائلها و نظم عقیب کل قطعة منها قطعة اخری قال فی بعضها قلت مؤکدا و فی بعضها قلت مجیبا و اتی باحسن الاجوبة.» | #اسئلة العلامة، مؤلف الشقائق النعمانیة در مورد این رساله گوید: «و رایت للمولی الفناری عشرین قطعة منظومة کل قطعة منها مسالة من فن مستقل و غیر اسماء تلک الفنون بطریق الالغاز امتحانا لفضلاء دهره و لم یقدروا علی تعیین فنونها فضلا عن حل مسائلها علی انه قال فی خطبة تلک الرسالة و ذلک عجالة یوم مما تبصرون، و شرح هذه الرسالة ابنه محمدشاه و عین اسامی الفنون و بین المناسبة فیما ذکره من الالغازات و حل مشکلات مسائلها و نظم عقیب کل قطعة منها قطعة اخری قال فی بعضها قلت مؤکدا و فی بعضها قلت مجیبا و اتی باحسن الاجوبة.» | ||
#انموذج العلوم فی مئة مسالة من مئة فن، بعضی این رساله را از محمدشاه فرزند | #انموذج العلوم فی مئة مسالة من مئة فن، بعضی این رساله را از محمدشاه فرزند شمسالدین فناری دانستهاند. | ||
#اسامی الفنون، منظوم است و فرزند مؤلف، محمدشاه آن را شرح کرده است. | #اسامی الفنون، منظوم است و فرزند مؤلف، محمدشاه آن را شرح کرده است. | ||
#رسالهای در مناقب شیخ بهاءالدین نقشبندی، مؤسس طریقت نقشبندیه و مؤلف کتاب دلیل العاشقین در تصوف، متوفای سال ۷۹۰ یا ۷۹۱ ه. ق (از مریدان مشهور او خواجه علاء الدین و خواجه محمد پارسا میباشند.) | #رسالهای در مناقب شیخ بهاءالدین نقشبندی، مؤسس طریقت نقشبندیه و مؤلف کتاب دلیل العاشقین در تصوف، متوفای سال ۷۹۰ یا ۷۹۱ ه. ق (از مریدان مشهور او خواجه علاء الدین و خواجه محمد پارسا میباشند.) |