۱۵٬۴۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
كار در کتابفروشى، نقطه عطفى در زندگى آذر يزدى جوان بود. او از یک سو در میان دوستان خاموش، صبح را به شب مىرساند و با آنها به حشر و نشر مىپرداخت و از سوى ديگر، چون کتابفروشى، يگانه مركز و مرجع اهل کتاب و مطالعه شده بود، برای وى فرصتى بود تا با اهل علم، تحقيق و پژوهش آشنا شود. سالها ممارست او با کتاب كه بدان بسيار عشق مىورزيد، از او فردى کتابشناس و صاحب سبک و انديشه ساخته بود. | كار در کتابفروشى، نقطه عطفى در زندگى آذر يزدى جوان بود. او از یک سو در میان دوستان خاموش، صبح را به شب مىرساند و با آنها به حشر و نشر مىپرداخت و از سوى ديگر، چون کتابفروشى، يگانه مركز و مرجع اهل کتاب و مطالعه شده بود، برای وى فرصتى بود تا با اهل علم، تحقيق و پژوهش آشنا شود. سالها ممارست او با کتاب كه بدان بسيار عشق مىورزيد، از او فردى کتابشناس و صاحب سبک و انديشه ساخته بود. | ||
== هنر نویسندگی == | |||
پس از مدت وى به «تهران» مهاجرت كرد و در «چاپخانه علمى» مشغول به كار شد. او سالها به غلطگیرى و تصحيح نمونههاى چاپى اشتغال داشت. بسيارى از انتشاراتىها و کتابفروشىهاى مهم تهران چون «[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]»، «امیر كبير»، «خاور»، «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» و... شاهد زحمات توانفرساى او بودهاند. وى همواره با خواندن و آموختن، به عطش سيرىناپذير درونى خود پاسخ مىگفت. | پس از مدت وى به «تهران» مهاجرت كرد و در «چاپخانه علمى» مشغول به كار شد. او سالها به غلطگیرى و تصحيح نمونههاى چاپى اشتغال داشت. بسيارى از انتشاراتىها و کتابفروشىهاى مهم تهران چون «[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]»، «امیر كبير»، «خاور»، «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» و... شاهد زحمات توانفرساى او بودهاند. وى همواره با خواندن و آموختن، به عطش سيرىناپذير درونى خود پاسخ مىگفت. | ||