۱۰۶٬۲۹۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی الدین' به 'یالدین') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
== شخصیت قونوی == | == شخصیت قونوی == | ||
از جزئیات زندگی قونوی اطلاعی در دست نیست، آنچه به اجمال به آن اشاره شده این است که او در علوم مختلف عقلی و ذوقی و نقلی متبحر و صاحب نظر بوده و پس از | از جزئیات زندگی قونوی اطلاعی در دست نیست، آنچه به اجمال به آن اشاره شده این است که او در علوم مختلف عقلی و ذوقی و نقلی متبحر و صاحب نظر بوده و پس از محییالدین برجستهترین عارف و مطلعترین آنان در عرفان نظری بوده است. تألیفات او حاکی از این حقیقت است که در پارهای موارد بر ابن عربی نیز برتری داشته است و لغزشهای محییالدین در تألیفاتش و بخصوص در فتوحات المکیه کمتر در آثار قونوی دیده میشود و اگر او نبود فهم کلام محییالدین نیز برای دیگران میسر نمیشد چنانکه جامی در نفحات الانس میگوید: «مقصود شیخ در مساله وحدت وجود بر وجهی که مطابق عقل و شرع باشد جز به تتبع تحقیقات وی و فهم آن -کما ینبغی- میسر نمیشود.» . | ||
بی تردید مؤثرترین عامل در شکل گیری شخصیت علمی و عرفانی صدرالدین قونوی، رشد و تربیت او در ملازمت و مصاحبت با | بی تردید مؤثرترین عامل در شکل گیری شخصیت علمی و عرفانی صدرالدین قونوی، رشد و تربیت او در ملازمت و مصاحبت با محییالدین میباشد که از زمان ورود شیخ به قونیه آغاز و تا پایان زندگی او ادامه یافته است. در نفحات الانس آمده است: شیخ بزرگ (ابن عربی) -رضی الله عنه-در آن وقت که از بلاد مغرب متوجه روم بود در بعضی مشاهد خود به وقت ولادت وی (قونوی) استعداد و علوم و تجلیات و احوال و مقامات وی و هر چه در مدت عمر و بعد از مفارقت در برزخ و بعد از برزخ بر وی گذشت و خواهد گذشت مکاشف شد... و چون به قونیه رسید، بعد از ولادت وی و وفات پدرش، مادرش به عقد نکاح شیخ درآمد و وی در خدمت و صحبت شیخ تربیت یافت. | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
== روش قونوی در بیان مقاصد عرفانی == | == روش قونوی در بیان مقاصد عرفانی == | ||
#قونوی ساده و روان و دقیق مینویسد. با این حال کمتر کسی به عمق مطالبی که در قالب الفاظ و عبارات عرضه میکند راه مییابد. فهم کتابهای او از قبیل نصوص و الفکوک و مفتاح الغیب بدون فراگیری کتابهای درسی دیگر در عرفان نظری از قبیل [[تمهيد القواعد|تمهید القواعد]] و [[أشعة اللمعات (شرح لمعات)|اشعة اللمعات]] و شرح قیصری بر فصوص، میسر نمیباشد و از این جهت در بعضی از حوزههای درسی کتاب مصباح الانس ابن فناری را که شرح مفتاح الغیب قونوی است، کتاب نهایی عرفان به شمار میآورند. | #قونوی ساده و روان و دقیق مینویسد. با این حال کمتر کسی به عمق مطالبی که در قالب الفاظ و عبارات عرضه میکند راه مییابد. فهم کتابهای او از قبیل نصوص و الفکوک و مفتاح الغیب بدون فراگیری کتابهای درسی دیگر در عرفان نظری از قبیل [[تمهيد القواعد|تمهید القواعد]] و [[أشعة اللمعات (شرح لمعات)|اشعة اللمعات]] و شرح قیصری بر فصوص، میسر نمیباشد و از این جهت در بعضی از حوزههای درسی کتاب مصباح الانس ابن فناری را که شرح مفتاح الغیب قونوی است، کتاب نهایی عرفان به شمار میآورند. | ||
#ضمن این که قونوی اولین و مهمترین شارح افکار و اندیشههای ابن عربی است و چنانکه جامی گفته است پی بردن به حقیقت وحدت وجود در مکتب ابن عربی و فهم درست آن جز از طریق مطالعه آثار صدر الدین قونوی ممکن نمیباشد با این حال او از استقلال فکری برخوردار است و در آثار خود مطالبی را عرضه نموده که در آثار استادش، | #ضمن این که قونوی اولین و مهمترین شارح افکار و اندیشههای ابن عربی است و چنانکه جامی گفته است پی بردن به حقیقت وحدت وجود در مکتب ابن عربی و فهم درست آن جز از طریق مطالعه آثار صدر الدین قونوی ممکن نمیباشد با این حال او از استقلال فکری برخوردار است و در آثار خود مطالبی را عرضه نموده که در آثار استادش، محییالدین نمیتوان یافت. | ||
#آثار و تألیفات او نسبت به تألیفات استادش بخصوص کتاب الفتوحات المکیة از این امتیاز برخوردار است که مطالب آنها با دقت و وسواس خاصی گزینش شده و غث و سمین به هم آمیخته نشده و از مطالب بی اساس و غیر محققانه که در کتاب الفتوحات المکیة و دیگر آثار | #آثار و تألیفات او نسبت به تألیفات استادش بخصوص کتاب الفتوحات المکیة از این امتیاز برخوردار است که مطالب آنها با دقت و وسواس خاصی گزینش شده و غث و سمین به هم آمیخته نشده و از مطالب بی اساس و غیر محققانه که در کتاب الفتوحات المکیة و دیگر آثار محییالدین به چشم میخورد مبرا است. | ||
#در بیان مقاصد عرفانی تنها به زبان عربی اکتفا ننموده و از زبان فارسی که قابلیت خاصی در انعکاس مقاصد عرفانی دارد بهره گرفته و آثاری را به این زبان تألیف نموده است. علاوه بر این که آثار ارزشمندی چون لمعات عراقی و مشارق الدراری (شرح تائیه کبرای ابن فارض) که به زبان فارسی نوشته شده در واقع تقریرات بحثهای قونوی است. چنانکه شمس الدین ایکی از شاگردان صدرالدین قونوی گفته است: | #در بیان مقاصد عرفانی تنها به زبان عربی اکتفا ننموده و از زبان فارسی که قابلیت خاصی در انعکاس مقاصد عرفانی دارد بهره گرفته و آثاری را به این زبان تألیف نموده است. علاوه بر این که آثار ارزشمندی چون لمعات عراقی و مشارق الدراری (شرح تائیه کبرای ابن فارض) که به زبان فارسی نوشته شده در واقع تقریرات بحثهای قونوی است. چنانکه شمس الدین ایکی از شاگردان صدرالدین قونوی گفته است: | ||
#:«در مجلس درس شیخ ما، علما و طلبه علم حاضر میشدند، در انواع علوم سخن میگذشت و ختم مجلس بر بیتی از قصیده نظم السلوک میشد و حضرت شیخ صدر الدین بر آن به زبان عجمی سخنان و معانی لدنی میفرمود که فهم آن هیچ کس نتوانستی کرد مگر کسی که از اصحاب ذوق بودی. و گاه بودی که در روز دیگر گفتی که در آن بیت معنی دیگر بر من ظاهر شده است و معنی غریب تر و دقیق تر از پیش گفتی و بسیار میفرمود که صوفی میباید که این قصیده را یاد گیرد و با کسی که فهم آن کند معانی آن را شرح کند» و همو میگوید: «شیخ سعدالدین (فرغانی) تمام همت خود را صرف شرح قصیده به فارسی کرد و به امر شیخ برای آنکه نفع آن عام باشد آن را به عربی شرح کرد و آن همه از برکات شیخ ما صدر الدین است. | #:«در مجلس درس شیخ ما، علما و طلبه علم حاضر میشدند، در انواع علوم سخن میگذشت و ختم مجلس بر بیتی از قصیده نظم السلوک میشد و حضرت شیخ صدر الدین بر آن به زبان عجمی سخنان و معانی لدنی میفرمود که فهم آن هیچ کس نتوانستی کرد مگر کسی که از اصحاب ذوق بودی. و گاه بودی که در روز دیگر گفتی که در آن بیت معنی دیگر بر من ظاهر شده است و معنی غریب تر و دقیق تر از پیش گفتی و بسیار میفرمود که صوفی میباید که این قصیده را یاد گیرد و با کسی که فهم آن کند معانی آن را شرح کند» و همو میگوید: «شیخ سعدالدین (فرغانی) تمام همت خود را صرف شرح قصیده به فارسی کرد و به امر شیخ برای آنکه نفع آن عام باشد آن را به عربی شرح کرد و آن همه از برکات شیخ ما صدر الدین است. |