۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن حجر عسقلانى' به 'ابن حجر عسقلانى') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن كثير' به 'ابن كثير') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
تاريخ ورود ابن هشام به مصر معلوم نيست، اما مىدانيم كه وى در اينجا كه آخرين منزل سفرهاى علمى او بود (قس: سقا، همانجا)، مقيم شد و تا پايان عمر در مصر زيست (قفطى، ذهبى، همانجاها). ابن هشام مىبايست پيش از ورود به مصر از بكائى استماع كرده باشد، زيرا وى در مصر سيره را روايت مىكرد. از گروه بسيارى كه در مجلس حديث ابن هشام حضور مىيافتند، تنها نام برخى به جا مانده است (نك: قاضى عياض، 134/3، 136) كه برجستهترين آنان عبد الرحيم بن برقى راوى سيره در مصر است (همو، 84/3؛ابن خير، 233-236؛ياقوت، 574/1؛ذهبى، 48/13). | تاريخ ورود ابن هشام به مصر معلوم نيست، اما مىدانيم كه وى در اينجا كه آخرين منزل سفرهاى علمى او بود (قس: سقا، همانجا)، مقيم شد و تا پايان عمر در مصر زيست (قفطى، ذهبى، همانجاها). ابن هشام مىبايست پيش از ورود به مصر از بكائى استماع كرده باشد، زيرا وى در مصر سيره را روايت مىكرد. از گروه بسيارى كه در مجلس حديث ابن هشام حضور مىيافتند، تنها نام برخى به جا مانده است (نك: قاضى عياض، 134/3، 136) كه برجستهترين آنان عبد الرحيم بن برقى راوى سيره در مصر است (همو، 84/3؛ابن خير، 233-236؛ياقوت، 574/1؛ذهبى، 48/13). | ||
ابن هشام در ادب و شعر نيز دستى توانا داشت و در اين زمينه پيشواى بلامنازع مصر به شمار مىآمد. شايد به همين سبب بود كه هنگام ورود شافعى در 198 ق814/ م به مصر (اسنوى، 12/1؛قاضى عياض، 382/1)، ابن هشام در ديدار از او درنگ كرد، اما چون يكديگر را ملاقات كردند، به انشاد شعر براى هم پرداختند و ابن هشام پس از اين ديدار شافعى را ستود (ذهبى، 429/ | ابن هشام در ادب و شعر نيز دستى توانا داشت و در اين زمينه پيشواى بلامنازع مصر به شمار مىآمد. شايد به همين سبب بود كه هنگام ورود شافعى در 198 ق814/ م به مصر (اسنوى، 12/1؛قاضى عياض، 382/1)، ابن هشام در ديدار از او درنگ كرد، اما چون يكديگر را ملاقات كردند، به انشاد شعر براى هم پرداختند و ابن هشام پس از اين ديدار شافعى را ستود (ذهبى، 429/10؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، 294/10). توجه ابن هشام را به نسب، ادب، لغت و فصاحت مىتوان در آنچه او از امتيازات شافعى دانسته، ملاحظه كرد (نك: قاضى عياض، 388/1؛ابن حجر، 96). جز لغت آنچه از دانش او در سيره بازتاب يافته، عموما به احاطۀ وى در نسبشناسى و شناخت گويندگان اشعار بازمىگردد. با اينهمه، به نظر مصححان سيره، وى اشعارى از ابن اسحاق نقل كرده كه آشكارا مجعول و سست است و نتوانسته دربارۀ آنها نظرى قطعى ابراز كند (سقا، «ف-ص» )، گر چه ابن هشام خود به تأكيد گفته كه از آوردن چنين اشعارى خوددارى كرده است (السيرة، 4/1). وى بنا بر گفتۀ سهيلى (همانجا) در 213 ق در گذشت، اما قفطى و ذهبى (همانجاها) نظر سهيلى را مردود دانسته و 218 ق را اختيار كردهاند. قمى (452/1) مرثيۀ ابن نباته در مرگ جمال الدين عبد اللّه ابن هشام (نك: ابن نباته، 466) را به خطا رثاى شاعر در حق اين ابن هشام دانسته است. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
1. السيرة النبوية (ه. م) كه معمولا سيرة ابن هشام نيز خوانده مىشود (نك: قفطى، 212/2؛ابن خلكان، 177/ | 1. السيرة النبوية (ه. م) كه معمولا سيرة ابن هشام نيز خوانده مىشود (نك: قفطى، 212/2؛ابن خلكان، 177/3؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، همانجا). متن سيره به صورتى كه در چاپهاى مختلف مشاهده مىشود، به ابواب و فصول تقسيم نشده است و عنوانهايى هم كه بعدها به بخشهاى مختلف آن دادهاند، تنها بازگو كنندۀ وقايع بخشهاست و آنها را به يكديگر پيوند نمىدهد. اين کتاب همواره مورد توجه و استفادۀ مسلمانان بوده است. | ||
2. التيجان فى ملوك حمير كه از آن با نام التيجان لمعرفة ملوك الزمان فى اخبار قحطان (/299 GAS, I )، يا شرح انساب حمير و ملوكها (قفطى، ابن خلكان، همانجاها) نيز ياد مىشود. بخشى از اخبار اين کتاب هم از طريق بكائى و ابن اسحاق روايت شده است (نك: ص 75، 84، 137، 185، 222، 303)، اما پايۀ روايت آن بر احاديث اسد بن موسى قرار دارد. بنا بر اين، التيجان را بايد حاصل دوران اقامت ابن هشام در مصر دانست (قس: ذهبى، 162/10-163). اين اثر نه از نظر مطالعۀ زندگى ابن هشام-مثلا در رجال حديث او و نحوۀ نگرش وى به تاريخ-و نه مستقلا چنانكه بايد مورد بررسى قرار نگرفته است (قس: GAS، همانجا). اهميت و ويژگى التيجان در اين است كه ميان حوادث تاريخى و قصص دينى، خرافه و اسطوره جمع كرده است و از نظر پيدايش و شيوۀ روايت قصۀ عربى در خور توجه است (مقالح، 7-8). التيجان به لحاظ احتوا بر حكايات مربوط به پيدايش زبان عربى و فارسى (ص 43، 106، 107) و همچنين شهرها، نژادها و پادشاهان ايرانى (ص 114، 232-237، 245-246، 251، 315-317) نيز منبع قابل مطالعهاى است. اين اثر يك بار به كوشش فريتس كرنكو F .Krenkow در حيدر آباد (1347 ق) و بار ديگر به كوشش عبد العزيز مقالح در صنعا (1979 م) به چاپ رسيده است. | 2. التيجان فى ملوك حمير كه از آن با نام التيجان لمعرفة ملوك الزمان فى اخبار قحطان (/299 GAS, I )، يا شرح انساب حمير و ملوكها (قفطى، ابن خلكان، همانجاها) نيز ياد مىشود. بخشى از اخبار اين کتاب هم از طريق بكائى و ابن اسحاق روايت شده است (نك: ص 75، 84، 137، 185، 222، 303)، اما پايۀ روايت آن بر احاديث اسد بن موسى قرار دارد. بنا بر اين، التيجان را بايد حاصل دوران اقامت ابن هشام در مصر دانست (قس: ذهبى، 162/10-163). اين اثر نه از نظر مطالعۀ زندگى ابن هشام-مثلا در رجال حديث او و نحوۀ نگرش وى به تاريخ-و نه مستقلا چنانكه بايد مورد بررسى قرار نگرفته است (قس: GAS، همانجا). اهميت و ويژگى التيجان در اين است كه ميان حوادث تاريخى و قصص دينى، خرافه و اسطوره جمع كرده است و از نظر پيدايش و شيوۀ روايت قصۀ عربى در خور توجه است (مقالح، 7-8). التيجان به لحاظ احتوا بر حكايات مربوط به پيدايش زبان عربى و فارسى (ص 43، 106، 107) و همچنين شهرها، نژادها و پادشاهان ايرانى (ص 114، 232-237، 245-246، 251، 315-317) نيز منبع قابل مطالعهاى است. اين اثر يك بار به كوشش فريتس كرنكو F .Krenkow در حيدر آباد (1347 ق) و بار ديگر به كوشش عبد العزيز مقالح در صنعا (1979 م) به چاپ رسيده است. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
ابراهيم، محمد ابو الفضل، حاشيه بر انباء الرواة (نك: قفطى در همين مآخذ) ؛[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، احمد بن على، توالى التأسيس، به كوشش ابو الفداء عبد الله قاضى، بيروت، 1406 ق1986/ م؛ابن خلكان، وفيات: ابن خير، محمد، فهرسة، به كوشش فرانسيسكو كودرا، بغداد، 1963 | ابراهيم، محمد ابو الفضل، حاشيه بر انباء الرواة (نك: قفطى در همين مآخذ) ؛[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]]، احمد بن على، توالى التأسيس، به كوشش ابو الفداء عبد الله قاضى، بيروت، 1406 ق1986/ م؛ابن خلكان، وفيات: ابن خير، محمد، فهرسة، به كوشش فرانسيسكو كودرا، بغداد، 1963 م؛[[ابنکثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، البداية؛ابن نباته، محمد بن محمد ديوان، قاهره، 1323 ق1905/ م؛ابن هشام، عبد الملك، التيجان، به كوشش عبد العزيز مقالح، صنعا، 1979 م؛همو، السيرة النبوية، به كوشش مصطفى سقا و ديگران، قاهره، 1355 ق/ 1936 م؛اسنوى، عبد الرحيم، طبقات الشافعية، به كوشش عبد الله جبورى، بغداد، 1390 ق 1970/ م؛خشنى، ابوذر بن محمد، شرح السيرة النبوية، قاهره، 1329 ق؛ذهبى، محمد بن احمد، سير اعلام النبلاء، به كوشش شعيب ارنؤوط و ديگران، بيروت، 1405 ق1985/ م؛سقا، مصطفى، مقدمه بر السيرة (نك: ابن هشام در همين مآخذ) ؛سهيلى، عبد الرحمن، الروض الانف، به كوشش عبد الرحمن وكيل، قاهره، 1387 ق؛قاضى عياض، ترتيب المدارك، به كوشش احمد بكير محمود، بيروت/طرابلس، 1387 ق1967/ م؛قفطى، على بن يوسف، انباه الرواة، به كوشش محمد ابو الفضل ابراهيم، قاهره، 1371 ق/ 1952 م؛قمى، عباس، الكنى و الالقاب، تهران، 1397 ق؛مقالح، عبد العزيز، مقدمه بر التيجان (نك: ابن هشام در همين مآخذ)، مهدوى، اصغر، مقدمه بر خلاصۀ سيرت رسول اللّه، تلخيص شرف الدين محمد بن عبد اللّه، تهران، 1368 ش؛ياقوت، بلدان؛نيز: GAS | ||
شرح حال ابن هشام از دائرة المعارف بزرگ اسلامى ج 5 | شرح حال ابن هشام از دائرة المعارف بزرگ اسلامى ج 5 |
ویرایش