۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ رسائل طیف الخیال فی الجد و الهزل را به رسائل طيف الخيال في الجد و الهزل منتقل کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'سيد مرتضى' به 'سيد مرتضى') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
كتاب با مقدمه محقق، آغاز و مطالب در قالب سه كتاب، عرضه شده است. | كتاب با مقدمه محقق، آغاز و مطالب در قالب سه كتاب، عرضه شده است. | ||
محقق در گردآورى كتب، ترتيب زمانى و محتوايى مطالب را رعايت كرده است؛ بهگونهاى كه ابتدا كتاب شريف مرتضى را و سپس دو كتاب ديگر را كه به تقليد از كتاب سيد مرتضى نگارش يافتهاند، آورده است. | محقق در گردآورى كتب، ترتيب زمانى و محتوايى مطالب را رعايت كرده است؛ بهگونهاى كه ابتدا كتاب شريف مرتضى را و سپس دو كتاب ديگر را كه به تقليد از كتاب [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] نگارش يافتهاند، آورده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
كتاب اول، «طيف الخيال» اثر شريف مرتضى مىباشد. اين اثر، كتابى فنى است كه موضوع اصلى آن، اشعار عرب مىباشد. | كتاب اول، «طيف الخيال» اثر شريف مرتضى مىباشد. اين اثر، كتابى فنى است كه موضوع اصلى آن، اشعار عرب مىباشد. | ||
اين كتاب در حقيقت نوعى نقد عملى شعر است كه سيد مرتضى با كالبدشكافى اشعارى از شاعران بزرگ عرب و برادرش شريف رضى و اشعار خودش، به بررسى نحوه تخيل آنان مىپردازد. او مىگويد: «... چشم در حالت بيدارى، سبب و علت تخيل و تصور است؛ تااينكه آن خيال و صورت به زيباترين شكل در درون ضمير نقش بگيرد و اگر چنان حالت در بيدارى نباشد، پس فريب تخيل است كه مىتواند در عالم خواب چنان حالتى را زنده كند. پس فريبندگى خيال، عامل و سبب ملاقات و زيارت آن چيزى خواهد بود كه شخص به دنبال آن است. پس دل و قلب است كه خود عامل تخيل است و مىتواند در مقابل ديدگان، تصويرى را مجسم كند كه در حقيقت وجود ندارد...»؛ به بيان ديگر، صور خيال، در ضمير ناخودآگاه شاعر ساخته مىشود و عامل اصلى آن سوابق ذهنى و اطلاعاتى او، از محيط پيرامون خويش است (فرزاد، نازنين، 1382، ص30-31). | اين كتاب در حقيقت نوعى نقد عملى شعر است كه [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] با كالبدشكافى اشعارى از شاعران بزرگ عرب و برادرش شريف رضى و اشعار خودش، به بررسى نحوه تخيل آنان مىپردازد. او مىگويد: «... چشم در حالت بيدارى، سبب و علت تخيل و تصور است؛ تااينكه آن خيال و صورت به زيباترين شكل در درون ضمير نقش بگيرد و اگر چنان حالت در بيدارى نباشد، پس فريب تخيل است كه مىتواند در عالم خواب چنان حالتى را زنده كند. پس فريبندگى خيال، عامل و سبب ملاقات و زيارت آن چيزى خواهد بود كه شخص به دنبال آن است. پس دل و قلب است كه خود عامل تخيل است و مىتواند در مقابل ديدگان، تصويرى را مجسم كند كه در حقيقت وجود ندارد...»؛ به بيان ديگر، صور خيال، در ضمير ناخودآگاه شاعر ساخته مىشود و عامل اصلى آن سوابق ذهنى و اطلاعاتى او، از محيط پيرامون خويش است (فرزاد، نازنين، 1382، ص30-31). | ||
سيد مرتضى در باب شباهت مضامين شعرى شاعران مختلف، نظرى جالب ايراد كرده است. او مىگويد: هركس كه شعرى مىسرايد و به ساختن چكامهاى دست مىزند، در واقع از ديگرى پيروى نمىكند؛ ولى ممكن است حاصل انديشه او نظير سخنى باشد كه پيش از وى كسى به ساختن آن دست زده باشد؛ اگرچه ممكن است نظير او را در شعر شاعرى ديگر بتوان پيدا كرد و اين توارد، مانع از آن نخواهد بود كه فضل متقدم، خدشهدار شود؛ زيرا شاعر متأخر در پرداختن به آن عبارت، از كسى پيروى نكرده و مفهومى را از ديگرى ندزديده و نادانسته و ناآگاهانه به ساختن عبارتى دست زده است كه پيش از وى، ديگران نيز به آن انديشه رسيده بودهاند. در واقع عبارتها، حاصل انديشه و ذهن انسانى است و ممكن است يك نوع تصور و تخيل در ذهن افراد گوناگون، در زمانهاى مختلف يا همزمان، خلق و ايجاد شود (همان، ص31). | [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در باب شباهت مضامين شعرى شاعران مختلف، نظرى جالب ايراد كرده است. او مىگويد: هركس كه شعرى مىسرايد و به ساختن چكامهاى دست مىزند، در واقع از ديگرى پيروى نمىكند؛ ولى ممكن است حاصل انديشه او نظير سخنى باشد كه پيش از وى كسى به ساختن آن دست زده باشد؛ اگرچه ممكن است نظير او را در شعر شاعرى ديگر بتوان پيدا كرد و اين توارد، مانع از آن نخواهد بود كه فضل متقدم، خدشهدار شود؛ زيرا شاعر متأخر در پرداختن به آن عبارت، از كسى پيروى نكرده و مفهومى را از ديگرى ندزديده و نادانسته و ناآگاهانه به ساختن عبارتى دست زده است كه پيش از وى، ديگران نيز به آن انديشه رسيده بودهاند. در واقع عبارتها، حاصل انديشه و ذهن انسانى است و ممكن است يك نوع تصور و تخيل در ذهن افراد گوناگون، در زمانهاى مختلف يا همزمان، خلق و ايجاد شود (همان، ص31). | ||
به بيان ديگر سيد | به بيان ديگر [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، در نقد تطبيقى خود در مسئله توارد، به تجربيات مشترك، معتقد است و بسيارى از آنچه را كه به سرقات ادبى شهرت دارد، نمىپذيرد و شاعر را بىگناه مىداند (همان). | ||
سيد مرتضى در جايى ديگر از رساله «طيف الخيال»، بيشتر فرمگرا است و بر شكل ارائه، تاكيد دارد و فرم را اصل شعر قرار مىدهد و اصالت را به شيوه ارائه مىدهد و نه به خود مضمون. از اين جهت، او را مىتوان تا حدى صورتگرا دانست؛ زيرا مضمون و تم در شعر، امرى مابعدى است و همين نكته است كه شعر را از نظم، جدا مىكند: «... هرگاه كسى معنى رايج و متداولى را به نيكوترين و رساترين و زيباترين شكل آن درآورد، در واقع او را اولين مبتكر و خلاق آن معنى مىتوان گفت. اگرچه پيش از وى، معنى متداول به شكلهاى ديگرى نيز در شعر شاعران به كار رفته باشد. پس لذت بردن از عبارتهاى شعرى، بيشتر از لذت موجود در معنى اشعار است و به تعبير ديگر، شيرينى لفظ بر معنى برترى دارد» (همان). | [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در جايى ديگر از رساله «طيف الخيال»، بيشتر فرمگرا است و بر شكل ارائه، تاكيد دارد و فرم را اصل شعر قرار مىدهد و اصالت را به شيوه ارائه مىدهد و نه به خود مضمون. از اين جهت، او را مىتوان تا حدى صورتگرا دانست؛ زيرا مضمون و تم در شعر، امرى مابعدى است و همين نكته است كه شعر را از نظم، جدا مىكند: «... هرگاه كسى معنى رايج و متداولى را به نيكوترين و رساترين و زيباترين شكل آن درآورد، در واقع او را اولين مبتكر و خلاق آن معنى مىتوان گفت. اگرچه پيش از وى، معنى متداول به شكلهاى ديگرى نيز در شعر شاعران به كار رفته باشد. پس لذت بردن از عبارتهاى شعرى، بيشتر از لذت موجود در معنى اشعار است و به تعبير ديگر، شيرينى لفظ بر معنى برترى دارد» (همان). | ||
براى اثبات نظر سيد مرتضى مىتوان مضامين و تصويرهايى را مطالعه كرد كه حافظ شيرازى از شاعران پيش از خود، وام ستانده و آنها را به نيكوترين صورت در غزليات خودش آورده است (همان). | براى اثبات نظر [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] مىتوان مضامين و تصويرهايى را مطالعه كرد كه حافظ شيرازى از شاعران پيش از خود، وام ستانده و آنها را به نيكوترين صورت در غزليات خودش آورده است (همان). | ||
اين كتاب كه نشاندهنده رويكرد نقد شعر، در سدههاى چهارم و پنجم هجرى است، براى پژوهشگر ادبيات، بسيار سودمند است؛ زيرا اعراب كه با شعر مىزيستند و با شعر مىمردند، نقد شعر آنان بسى پراهميت است، بهويژه كه نقاد، خود، نيز يكى از شاعران و علماى بلاغت در ادب روزگار خويش است. همچنين موضوع اصلى كتاب كه گستره خيال است، مىتواند از ديدگاه نقد اجتماعى و تحولات سياسى و اجتماعى و حتى اقتصادى كه در زندگى شاعر عرب رخ داده است، قابل اعتنا باشد و ما را در شناخت هرچه بيشتر شعر عرب يارى كند (همان). | اين كتاب كه نشاندهنده رويكرد نقد شعر، در سدههاى چهارم و پنجم هجرى است، براى پژوهشگر ادبيات، بسيار سودمند است؛ زيرا اعراب كه با شعر مىزيستند و با شعر مىمردند، نقد شعر آنان بسى پراهميت است، بهويژه كه نقاد، خود، نيز يكى از شاعران و علماى بلاغت در ادب روزگار خويش است. همچنين موضوع اصلى كتاب كه گستره خيال است، مىتواند از ديدگاه نقد اجتماعى و تحولات سياسى و اجتماعى و حتى اقتصادى كه در زندگى شاعر عرب رخ داده است، قابل اعتنا باشد و ما را در شناخت هرچه بيشتر شعر عرب يارى كند (همان). | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
موضوع كتاب درباره شعبهاى از دانش ادبى با عنوان «طيف الخيال»است؛ سيرى رؤياگونه و ساختن داستانى خيالى همراه با نثر و نظمى متناسب از آنچه در خيال مىگذرد و ناگهان بيدار شدن و متوجه شدن آنكه همه چيز خيالى بوده است (ر.ك: جعفريان، رسول، ص34). | موضوع كتاب درباره شعبهاى از دانش ادبى با عنوان «طيف الخيال»است؛ سيرى رؤياگونه و ساختن داستانى خيالى همراه با نثر و نظمى متناسب از آنچه در خيال مىگذرد و ناگهان بيدار شدن و متوجه شدن آنكه همه چيز خيالى بوده است (ر.ك: جعفريان، رسول، ص34). | ||
اربلى در اين كتاب، به تقليد از سيد | اربلى در اين كتاب، به تقليد از [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، در «طيف الخيال» دست زده و در بسيار جاها در وصف طيف، درازى شب عاشقان، رنج شبزندهدارى و كوتاهى شب وصال با نظم و نثر راه او را پيموده و همچون او، پارهاى از شعر ابوتمام طائى و بحترى را آورده است (ناجى، محمدرضا، 1377، ج7، ص433). | ||
اين كتاب، گردشى علمى در عالم خيال كه مؤلف در آن، ميان اسلوب «مقامهنويسى» و اسلوب «طيف الخيال» جمع كرده و گوشه چشمى به «رسالة الغفران» معرى دارد. اگرچه بيشتر كتاب، گزيدههايى از قطعههاى شعرى و ابيات شعر است، اما مؤلف اين گزيدهها را با اسلوب سنگين صناعى، ربط داده است كه توان و زيبايى از آن، نمودار است. اين كتاب به كوشش عبدالله جبورى در بغداد در سال 1388ق به چاپ رسيده است (ر.ك: همان). | اين كتاب، گردشى علمى در عالم خيال كه مؤلف در آن، ميان اسلوب «مقامهنويسى» و اسلوب «طيف الخيال» جمع كرده و گوشه چشمى به «رسالة الغفران» معرى دارد. اگرچه بيشتر كتاب، گزيدههايى از قطعههاى شعرى و ابيات شعر است، اما مؤلف اين گزيدهها را با اسلوب سنگين صناعى، ربط داده است كه توان و زيبايى از آن، نمودار است. اين كتاب به كوشش عبدالله جبورى در بغداد در سال 1388ق به چاپ رسيده است (ر.ك: همان). | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش