۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنس' به 'ابن س') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن سینا، حسین بن عبدالله' به 'ابن سینا، حسین بن عبدالله') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
جلد سوم، مباحث استصحاب، تعادل و تراجيح، اجتهاد و تقليد، قاعده فراغ و تجاوز، أصالة الصحة و قاعده يد را در بر دارد. | جلد سوم، مباحث استصحاب، تعادل و تراجيح، اجتهاد و تقليد، قاعده فراغ و تجاوز، أصالة الصحة و قاعده يد را در بر دارد. | ||
شارح، به دليل آشنايى با فلسفه اسلامى و تدريس آن، در اصول نيز مبانى فلسفى را به پيروى از استادش گسترش داده است. بنا بر اين، كتاب، داراى متنى سنگين و فشرده است و مملو از نظريات بزرگان فلسفه اسلامى نظير [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]، [[ | شارح، به دليل آشنايى با فلسفه اسلامى و تدريس آن، در اصول نيز مبانى فلسفى را به پيروى از استادش گسترش داده است. بنا بر اين، كتاب، داراى متنى سنگين و فشرده است و مملو از نظريات بزرگان فلسفه اسلامى نظير [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]] [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] و [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزوارى]] مىباشد. | ||
مباحث عقلى كتاب، نظير موضوع علم اصول، طلب و اراده، بحث ضد، بحث وضع، معنى حروف، تبديل امتثال، حسن و قبح عقلى و به خصوص مبحث مشتق، آميختهاى از اصول و فلسفه است. | مباحث عقلى كتاب، نظير موضوع علم اصول، طلب و اراده، بحث ضد، بحث وضع، معنى حروف، تبديل امتثال، حسن و قبح عقلى و به خصوص مبحث مشتق، آميختهاى از اصول و فلسفه است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
از طرفى بحث حجيت ظن، داراى مباحث كلامى وسيعى است. شارح، در ابتداى ورود، اينطور مىفرمايد: «لا بأس بعطف عنان الكلام إلى بيان حقيقة الأحكام العقلية المتداولة في الكتب الكلامية و الأصولية». | از طرفى بحث حجيت ظن، داراى مباحث كلامى وسيعى است. شارح، در ابتداى ورود، اينطور مىفرمايد: «لا بأس بعطف عنان الكلام إلى بيان حقيقة الأحكام العقلية المتداولة في الكتب الكلامية و الأصولية». | ||
در ادامه نيز، نظريات [[ | در ادامه نيز، نظريات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، مرحوم لاهيجى، علامه قطبالدين و ديگر بزرگان را در حدود يازده صفحه از كتاب مطرح مىفرمايد و در انتها، مىفرمايد: من، به ادنى مناسبت، وارد اين بحث شدم. | ||
اين نحوه مطرح كردن بحثهاى فلسفى، نشان از ذوق فلسفى و كلامى مصنف براى بررسى مباحث اصولى دارد. | اين نحوه مطرح كردن بحثهاى فلسفى، نشان از ذوق فلسفى و كلامى مصنف براى بررسى مباحث اصولى دارد. |