۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنا' به 'ابن ا') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد' به 'ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
گروهى نيز نزد وى دانش آموختند كه مشهورترين آنها اينانند: ابوبكر خوارزمى، معافى بن زكريا نهروانى و عبدالمنعم بن غليون. نيز گفتهاند كه ابوالحسين نصيبى کتاب آل او را نزد خود وى خوانده است و قاضى حلب صالح بن جعفر بن عبدالوهاب و ابواحمد عبدالله بن عدى از وى روايت كردهاند و سعيد بن سعيد فارقى نحوى از وى حديث شنيده است. | گروهى نيز نزد وى دانش آموختند كه مشهورترين آنها اينانند: ابوبكر خوارزمى، معافى بن زكريا نهروانى و عبدالمنعم بن غليون. نيز گفتهاند كه ابوالحسين نصيبى کتاب آل او را نزد خود وى خوانده است و قاضى حلب صالح بن جعفر بن عبدالوهاب و ابواحمد عبدالله بن عدى از وى روايت كردهاند و سعيد بن سعيد فارقى نحوى از وى حديث شنيده است. | ||
چنانكه در فهرست استادان ابن خالویه ملاحظه مىشود، وى در هر دو مكتب نحوى بصره و كوفه به تحصيل پرداخت، اما خود در شمار نسل بعدى نحویان بغداد كه دو مكتب را به هم آمیختند و تا حدودى از یکسونگرىهاى نمايندگان دو مكتب فراتر رفتند، قرار دارد. او كه در مركز تحولات و مجادلات ادبى سده 4ق، جاى داشت، به لحاظ گستردگى دانش خود در رشتههاى گوناگون ادب داراى اعتبار ویژهاى بود؛ چندانكه ابن قارح - كه مىدانيم نامهاش به ابوالعلاء معرى انگیزه تحرير رسالة الغفران گرديد - برای اثبات بزرگى خود به شاگردى نزد ابن خالویه باليده است. این اعتبار علمى و ادبى تا قرنها پس از مرگ او نيز باقى ماند؛ چنانكه تقريباً همه منابع پس از وى چيرهدستى او را در نحو و ادب ستوده و او را یکى از نخبههاى روزگار معرفى كردهاند. [[ذهبى]] او را «شيخ العربية» نامیده و [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو دانى]] وى را دانا به زبان عربى، حافظ لغت، بصير در قرائت و ثقه در حديث دانسته است. [[ | چنانكه در فهرست استادان ابن خالویه ملاحظه مىشود، وى در هر دو مكتب نحوى بصره و كوفه به تحصيل پرداخت، اما خود در شمار نسل بعدى نحویان بغداد كه دو مكتب را به هم آمیختند و تا حدودى از یکسونگرىهاى نمايندگان دو مكتب فراتر رفتند، قرار دارد. او كه در مركز تحولات و مجادلات ادبى سده 4ق، جاى داشت، به لحاظ گستردگى دانش خود در رشتههاى گوناگون ادب داراى اعتبار ویژهاى بود؛ چندانكه ابن قارح - كه مىدانيم نامهاش به ابوالعلاء معرى انگیزه تحرير رسالة الغفران گرديد - برای اثبات بزرگى خود به شاگردى نزد ابن خالویه باليده است. این اعتبار علمى و ادبى تا قرنها پس از مرگ او نيز باقى ماند؛ چنانكه تقريباً همه منابع پس از وى چيرهدستى او را در نحو و ادب ستوده و او را یکى از نخبههاى روزگار معرفى كردهاند. [[ذهبى]] او را «شيخ العربية» نامیده و [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو دانى]] وى را دانا به زبان عربى، حافظ لغت، بصير در قرائت و ثقه در حديث دانسته است. [[ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] او را از بزرگان لغت و ابن قفطى و [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] وى را يگانه زمان و پيشوا در علوم زبانى معرفى كردهاند. تنها دلجى او را در نحو ضعيف دانسته است. گرچه [[ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] توانايى او را در نحو همانند دانش وى در لغت ندانسته، اما برخى از محققان معاصر این گفته را نيز ستمى مىدانند كه [[ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] بر وى روا داشته است. | ||
==علل اشتهار ابن خالویه== | ==علل اشتهار ابن خالویه== |