پرش به محتوا

ترجمه تفسیر طبری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ مقفع، عبدالله بن دادویه' به 'ابن مقفع، عبدالله بن دادویه'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌م' به 'ابن‌ م')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ مقفع، عبدالله بن دادویه' به 'ابن مقفع، عبدالله بن دادویه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۷: خط ۴۷:
اگر لفظ ترجمه در مقدمه كتاب نابجا يا به معناى تفسير به كار رفته باشد، اين كتاب ترجمه تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]؛ يعنى ترجمه «[[جامع البيان]]» نمى‌تواند باشد؛ زيرا با مقايسه داستان‌ها و روايات بسيارى در اين دو كتاب، درمى‌يابيم كه ميان آن دو هيچ شباهتى وجود ندارد و وجه اشتراكشان همان وجه اشتراك همه تفاسير است.<ref>براى تفصيل، ر.ک: آذرنوش، 1375ش، ص50-54؛ همو، 1370ش، ص551-555</ref>
اگر لفظ ترجمه در مقدمه كتاب نابجا يا به معناى تفسير به كار رفته باشد، اين كتاب ترجمه تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]؛ يعنى ترجمه «[[جامع البيان]]» نمى‌تواند باشد؛ زيرا با مقايسه داستان‌ها و روايات بسيارى در اين دو كتاب، درمى‌يابيم كه ميان آن دو هيچ شباهتى وجود ندارد و وجه اشتراكشان همان وجه اشتراك همه تفاسير است.<ref>براى تفصيل، ر.ک: آذرنوش، 1375ش، ص50-54؛ همو، 1370ش، ص551-555</ref>


همچنين مؤلفان اين تفسير - كه بهتر است آن را «ترجمه و تفسير رسمى» بخوانيم - بارها به استفاده از آثار [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] (تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]) اشاره كرده‌اند؛ مجموعا سيزده بار به او ارجاع داده شده و در چهار مورد چنان است كه گويى به‌راستى تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] را ترجمه كرده‌اند؛ اما گاه خود عبارت اين پندار را نقض مى‌كند؛ مثلاًدر داستان خضر مى‌گويند كه [[ابن‌ مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و اصمعى آن حكايت را در كتاب سِيَر آورده‌اند؛ اما [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] در اين كتاب آن را به وجه ديگرى نقل كرده و ما اين را از كتاب سِيَر بيرون آورده‌ايم.<ref>[[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، ج2، ص400</ref>در مجموع مى‌توان گفت كه اين اثر نه ترجمه تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و نه كتاب معيّن ديگرى است، بلكه دو اثر [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]: تاريخ و تفسير، از منابع اصلى مؤلفان بوده و درعين‌حال ايشان از كتاب‌هاى متعدد ديگرى نيز بهره گرفته‌اند.
همچنين مؤلفان اين تفسير - كه بهتر است آن را «ترجمه و تفسير رسمى» بخوانيم - بارها به استفاده از آثار [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] (تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]) اشاره كرده‌اند؛ مجموعا سيزده بار به او ارجاع داده شده و در چهار مورد چنان است كه گويى به‌راستى تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] را ترجمه كرده‌اند؛ اما گاه خود عبارت اين پندار را نقض مى‌كند؛ مثلاًدر داستان خضر مى‌گويند كه [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و اصمعى آن حكايت را در كتاب سِيَر آورده‌اند؛ اما [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] در اين كتاب آن را به وجه ديگرى نقل كرده و ما اين را از كتاب سِيَر بيرون آورده‌ايم.<ref>[[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، ج2، ص400</ref>در مجموع مى‌توان گفت كه اين اثر نه ترجمه تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و نه كتاب معيّن ديگرى است، بلكه دو اثر [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]: تاريخ و تفسير، از منابع اصلى مؤلفان بوده و درعين‌حال ايشان از كتاب‌هاى متعدد ديگرى نيز بهره گرفته‌اند.


نكته مهم ديگر آنكه مؤلفان كتاب ظاهرا هيچ‌گاه منابع خود را دقيقا ترجمه نمى‌كرده‌اند، بلكه مفهوم روايت يا داستان را گرفته، به ميل خود بازنويسى مى‌كرده‌اند. [[یغمایی‏، حبیب|حبيب يغمايى]]، مصحح كتاب، هنگام چاپ آن در 1339ش، سيزده نسخه (تقريبا همه ناقص) را شناسايى كرده بود.<ref>[[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، ج1، مقدمه يغمائى، ص6-11</ref>، بااين‌همه، هنوز نسخه‌هاى متعدد ديگرى در ایران و خارج از ایران موجود است، اما چون همه آنها ناقصند و آغاز و انجامشان افتاده است و چون ناسخان متن را غالباً  دست‌كارى كرده‌اند، بازشناسى آنها آسان نيست.<ref>براى نمونه‌هایى از آنها، ر.ک: آذرنوش، 1375ش، ص63، 69، 73</ref>هيچ‌يك از اين نسخه‌ها بيانگر متن كهن تدوين‌شده در ماوراءالنهر نمى‌تواند باشد.
نكته مهم ديگر آنكه مؤلفان كتاب ظاهرا هيچ‌گاه منابع خود را دقيقا ترجمه نمى‌كرده‌اند، بلكه مفهوم روايت يا داستان را گرفته، به ميل خود بازنويسى مى‌كرده‌اند. [[یغمایی‏، حبیب|حبيب يغمايى]]، مصحح كتاب، هنگام چاپ آن در 1339ش، سيزده نسخه (تقريبا همه ناقص) را شناسايى كرده بود.<ref>[[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]، ج1، مقدمه يغمائى، ص6-11</ref>، بااين‌همه، هنوز نسخه‌هاى متعدد ديگرى در ایران و خارج از ایران موجود است، اما چون همه آنها ناقصند و آغاز و انجامشان افتاده است و چون ناسخان متن را غالباً  دست‌كارى كرده‌اند، بازشناسى آنها آسان نيست.<ref>براى نمونه‌هایى از آنها، ر.ک: آذرنوش، 1375ش، ص63، 69، 73</ref>هيچ‌يك از اين نسخه‌ها بيانگر متن كهن تدوين‌شده در ماوراءالنهر نمى‌تواند باشد.