پرش به محتوا

تفسیر مقاتل بن سلیمان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ع' به 'ابن‌ ع')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۵: خط ۷۵:
قرائت لفظى: نخستين وظيفه‌اى كه مقاتل در قرائت قرآن (تبيين قرآن) بر عهده مى‌گيرد، توضيح لفظى يا كلمه به كلمه واژگان قرآنى است. مقاتل با اين كار در حقيقت ترجمه‌اى از قرآن به يك زبان عربى دوم، كه البته آسان‌تر است، به دست مى‌دهد. اين ترجمه احتمالا براى مردمان غير عرب، به‌ويژه ايرانيان فراهم آمده است». در اين بخش، مقاتل قواعدى را در بيان الفاظ ارائه مى‌دهد. دكتر شحاته در جلد 5، ص58، تعدادى از آنها را برمى‌شمرد و معتقد است به 248 مورد مى‌رسند، از آن جمله‌اند در جلد 1، ص96، ذيل آيه 30 سوره بقره در معناى ''' «بحمد ربهم» '''؛ يعنى «بأمر ربهم» و ص458 ذيل آيه 10 سوره مائده ''' «الجحيم» '''؛ يعنى «ما عظم من النار». ايشان معتقدند احاطه مقاتل بر اين كليات، تفسير او را از ديگران در جنبه قرآن به قرآن ممتاز نموده است.
قرائت لفظى: نخستين وظيفه‌اى كه مقاتل در قرائت قرآن (تبيين قرآن) بر عهده مى‌گيرد، توضيح لفظى يا كلمه به كلمه واژگان قرآنى است. مقاتل با اين كار در حقيقت ترجمه‌اى از قرآن به يك زبان عربى دوم، كه البته آسان‌تر است، به دست مى‌دهد. اين ترجمه احتمالا براى مردمان غير عرب، به‌ويژه ايرانيان فراهم آمده است». در اين بخش، مقاتل قواعدى را در بيان الفاظ ارائه مى‌دهد. دكتر شحاته در جلد 5، ص58، تعدادى از آنها را برمى‌شمرد و معتقد است به 248 مورد مى‌رسند، از آن جمله‌اند در جلد 1، ص96، ذيل آيه 30 سوره بقره در معناى ''' «بحمد ربهم» '''؛ يعنى «بأمر ربهم» و ص458 ذيل آيه 10 سوره مائده ''' «الجحيم» '''؛ يعنى «ما عظم من النار». ايشان معتقدند احاطه مقاتل بر اين كليات، تفسير او را از ديگران در جنبه قرآن به قرآن ممتاز نموده است.


پل نويا مى‌نويسد: «در تفسير مقاتل، قرائت (تبيين كلمات) با توجه به سياق كلام كه معنى كلمه را براى مقاتل روشن مى‌كند، صورت مى‌گيرد و اين معنا در ترجمه بازگردانده مى‌شود. مقاتل برخلاف [[ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] هيچ‌گاه از بستر كلام قرآن خارج نمى‌شود، تا كلمه‌اى را مثلاًبا توجه به استعمالات اعراب در اشعار ما قبل اسلام توضيح دهد، بلكه بيشتر براى روشن كردن معنى كلمه از سياق كلام قرآنى مدد مى‌گيرد.
پل نويا مى‌نويسد: «در تفسير مقاتل، قرائت (تبيين كلمات) با توجه به سياق كلام كه معنى كلمه را براى مقاتل روشن مى‌كند، صورت مى‌گيرد و اين معنا در ترجمه بازگردانده مى‌شود. مقاتل برخلاف [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] هيچ‌گاه از بستر كلام قرآن خارج نمى‌شود، تا كلمه‌اى را مثلاًبا توجه به استعمالات اعراب در اشعار ما قبل اسلام توضيح دهد، بلكه بيشتر براى روشن كردن معنى كلمه از سياق كلام قرآنى مدد مى‌گيرد.


البته مقاتل از اين معنا غافل نمى‌ماند كه كلماتى را كه منشأ عربى ندارند يا مأخوذ از يك لهجه غير قريشى‌اند، مشخص كند (در نظر مقاتل برخلاف مفسران بعدى قبول وجود كلمات غير عربى در قرآن مشكلى ايجاد نمى‌كند)، ولى او هيچ‌گاه از خود متن قرآن منفك نمى‌شود و به يمن همين روش تحليل لفظى است كه ترجمه‌اش بسيار قابل انعطاف از كار درمى‌آيد و همه تفاوت‌هاى ظريف معنايى را كه يك كلمه در سياق‌هاى مختلف كلام به خود مى‌گيرد، منعكس مى‌كند؛ بنابراین، ترجمه مقاتل خود را تا سطح يك تفسير حقيقى ارتقا مى‌دهد. براى نمونه به ترجمه احسان توجه كنيد: در آيه 90، سوره نحل: ''' «إن الله يأمر بالعدل و الإحسان» '''، مقاتل، عدل را به «توحيد» و احسان را به «بخشايش ديگران» ترجمه مى‌كند و در سوره الرحمن، آيه 60: ''' «هل جزاء الإحسان إلاّ الإحسان» '''، اين چنين ترجمه مى‌كند: «آيا پاداش اهل «توحيد» در آن جهان چيزى جز بهشت است». هيچ‌يك از اين ترجمه‌ها لفظى نيست، ولى مقاتل غالباً  از قرائت لفظى فراتر مى‌رود و در ترجمه، بار معنايى نمادينى را كه يك واژه در سياق كلام بر دوش دارد، مطمح نظر قرار مى‌دهد. اگر «احسان» به معناى «عفو» است، به سبب آن است كه عمل بخشايش در حقيقت نماد بزرگ‌ترين «احسانى» است كه مى‌توان به ديگران كرد».
البته مقاتل از اين معنا غافل نمى‌ماند كه كلماتى را كه منشأ عربى ندارند يا مأخوذ از يك لهجه غير قريشى‌اند، مشخص كند (در نظر مقاتل برخلاف مفسران بعدى قبول وجود كلمات غير عربى در قرآن مشكلى ايجاد نمى‌كند)، ولى او هيچ‌گاه از خود متن قرآن منفك نمى‌شود و به يمن همين روش تحليل لفظى است كه ترجمه‌اش بسيار قابل انعطاف از كار درمى‌آيد و همه تفاوت‌هاى ظريف معنايى را كه يك كلمه در سياق‌هاى مختلف كلام به خود مى‌گيرد، منعكس مى‌كند؛ بنابراین، ترجمه مقاتل خود را تا سطح يك تفسير حقيقى ارتقا مى‌دهد. براى نمونه به ترجمه احسان توجه كنيد: در آيه 90، سوره نحل: ''' «إن الله يأمر بالعدل و الإحسان» '''، مقاتل، عدل را به «توحيد» و احسان را به «بخشايش ديگران» ترجمه مى‌كند و در سوره الرحمن، آيه 60: ''' «هل جزاء الإحسان إلاّ الإحسان» '''، اين چنين ترجمه مى‌كند: «آيا پاداش اهل «توحيد» در آن جهان چيزى جز بهشت است». هيچ‌يك از اين ترجمه‌ها لفظى نيست، ولى مقاتل غالباً  از قرائت لفظى فراتر مى‌رود و در ترجمه، بار معنايى نمادينى را كه يك واژه در سياق كلام بر دوش دارد، مطمح نظر قرار مى‌دهد. اگر «احسان» به معناى «عفو» است، به سبب آن است كه عمل بخشايش در حقيقت نماد بزرگ‌ترين «احسانى» است كه مى‌توان به ديگران كرد».