پرش به محتوا

حديث الراية (عصری بانی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ع' به 'ابن‌ ع')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس' به 'ابن عباس، عبدالله بن عباس')
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
او پس از تعریف رایت به عَلَم (پرچم) و عقاب از [[الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية|صحاح جوهری]]، مقاييس اللغة ابن فارس و لسان العرب در لغت، می‌گوید: به نظر [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر]]، رایت در عبارت «لأعطينّ الراية غداً رجلاً يحبه الله و رسوله و يحب الله و رسوله، يفتح‌الله عليه» از حدیث رایت، یعنی عَلَم<ref>ر.ک: همان، ص10-11</ref>
او پس از تعریف رایت به عَلَم (پرچم) و عقاب از [[الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية|صحاح جوهری]]، مقاييس اللغة ابن فارس و لسان العرب در لغت، می‌گوید: به نظر [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر]]، رایت در عبارت «لأعطينّ الراية غداً رجلاً يحبه الله و رسوله و يحب الله و رسوله، يفتح‌الله عليه» از حدیث رایت، یعنی عَلَم<ref>ر.ک: همان، ص10-11</ref>


او سپس به معرفی طُرُق و الفاظ حدیث می‌پردازد و متن روایات سلمة بن اکوع و سهل بن سعد هر دو از [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]، سعد بن ابی‌وقاص و ابوهریرة هر دو از [[صحيح مسلم]]، جابر بن عبدالله انصاری از الصغیر طبرانی، [[ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] از مستدرک حاکم و ابوسعید خدری از مسند [[ابن ابی‌یعلی، محمد بن ابی‌یعلی|ابویعلی]] را ذکر می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص11-26</ref>
او سپس به معرفی طُرُق و الفاظ حدیث می‌پردازد و متن روایات سلمة بن اکوع و سهل بن سعد هر دو از [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]]، سعد بن ابی‌وقاص و ابوهریرة هر دو از [[صحيح مسلم]]، جابر بن عبدالله انصاری از الصغیر طبرانی، [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] از مستدرک حاکم و ابوسعید خدری از مسند [[ابن ابی‌یعلی، محمد بن ابی‌یعلی|ابویعلی]] را ذکر می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص11-26</ref>


بانی در قسمت دلالات روایت می‌نویسد: ویژگی حدیث رایت در کثرت طرق، تقارب الفاظ و اتفاق شیخین (بخاری و مسلم) در اخراج آن است. همچنین تعدد مضامین و تنوع دلالتش تا بدانجاست که بعضی از اهل سنت به این امر اعتراف کرده‌اند. برخی از مواردی که به آن اعتراف کرده‌اند، عبارت است از:
بانی در قسمت دلالات روایت می‌نویسد: ویژگی حدیث رایت در کثرت طرق، تقارب الفاظ و اتفاق شیخین (بخاری و مسلم) در اخراج آن است. همچنین تعدد مضامین و تنوع دلالتش تا بدانجاست که بعضی از اهل سنت به این امر اعتراف کرده‌اند. برخی از مواردی که به آن اعتراف کرده‌اند، عبارت است از: