پرش به محتوا

حرالی، علی بن احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ت' به 'ابن‌ ت'
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ق' به 'ابن‌ ق')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ت' به 'ابن‌ ت')
خط ۵۴: خط ۵۴:


==ویژگی‌های علمی حرالی==
==ویژگی‌های علمی حرالی==
حرّالى در علم نیز سرآمد روزگار و صاحب دانش‌های گوناگون بود، تا جایی که عده‌اى که او را نمی‌شناختند، در تسلط او بر چنین دایره گسترده‌اى از علوم تردید می‌کردند. بنابه گفته ذهبى، شیخ شرف‌الدین ابن‌ البارزى منزلت رفیع علمى وى را ستوده و از او به بزرگى یاد کرده است. زبیدى هم وى را مدرّس یازده علم و از عجایب روزگار در فهم و استنباط حقایق معرفى کرده است. وى علاوه بر اینکه در زمره مفسران به شمار می‌آید، در اصول، کلام، طبیعیات، الهیات، منطق و فلسفه چنان تسلطى داشت که هنگام تدریس کتاب النجاة شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا، به بعضى آراى او اشکال می‌گرفت و با استدلال آنها را نقض می‌کرد. حرّالى در ادب نیز دستى داشت و از ذوق شعرى نیز بهره‌مند بود. در علم و عمل به تصوف، حرّالى از پیشوایان محسوب می‌شود و با اینکه غبرینى از تألیفات روان و قابل‌فهم او در این موضوع خبر داده، تنها گوشه‌اى از کلمات پرمعناى او در بعضى کتاب‌ها نقل شده است. نکته عجیب و مبهم در تصوف وى آن است که با وجود هم‌عصری با ابن‌ عربى، هیچ‌یک از منابع به دیدار او با ابن‌ عربى، چه در مشرق و چه در مغرب، اشاره‌اى نکرده‌اند. گرچه حرّالى از پیروان مذهب او دانسته شده و به همین سبب ذهبى و استادش ابن‌تیمیه، بنابر مشى خود در ایراد بر این طائفه، بر او و تفسیرش اشکال کرده‌اند. ورود در جرگه متصوفه حرّالى را وارد عرصه علم اسرار حروف کرد و تا آنجا پیش رفت که مدعى شد زمان خروج دجّال و طلوع خورشید از مغرب را استخراج کرده است. ذهبى او را به دلیل چنین ادعایى از جُهّال و امثال دجّال شمرده است، ولى در تبحر او در علم حروف نباید از این مهم غافل ماند که ابوالعباس بونى در این علم، از شاگردان او بوده است. از راویان دیگر حرّالى، قاضى ابو فارس‌ بن کحیلا (متوفى 685) است، ضمناً شیخ ابوعبداللّه سَلاوى، معروف به خدیم‌المشایخ، مدتى در مشرق خادم او بوده و قسمت عمده‌اى از کرامات و اکثر تألیفات حرّالى از طریق او به دیگران انتقال یافته است. ابن‌ رشید از بدخطى و عدم رعایت دقیق نکات اعرابى توسط سلاوى، انتقاد کرده است. این بدخطى باعث شده است که در ضبط اسامى نتوان چندان به او اعتماد کرد.
حرّالى در علم نیز سرآمد روزگار و صاحب دانش‌های گوناگون بود، تا جایی که عده‌اى که او را نمی‌شناختند، در تسلط او بر چنین دایره گسترده‌اى از علوم تردید می‌کردند. بنابه گفته ذهبى، شیخ شرف‌الدین ابن‌ البارزى منزلت رفیع علمى وى را ستوده و از او به بزرگى یاد کرده است. زبیدى هم وى را مدرّس یازده علم و از عجایب روزگار در فهم و استنباط حقایق معرفى کرده است. وى علاوه بر اینکه در زمره مفسران به شمار می‌آید، در اصول، کلام، طبیعیات، الهیات، منطق و فلسفه چنان تسلطى داشت که هنگام تدریس کتاب النجاة شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا، به بعضى آراى او اشکال می‌گرفت و با استدلال آنها را نقض می‌کرد. حرّالى در ادب نیز دستى داشت و از ذوق شعرى نیز بهره‌مند بود. در علم و عمل به تصوف، حرّالى از پیشوایان محسوب می‌شود و با اینکه غبرینى از تألیفات روان و قابل‌فهم او در این موضوع خبر داده، تنها گوشه‌اى از کلمات پرمعناى او در بعضى کتاب‌ها نقل شده است. نکته عجیب و مبهم در تصوف وى آن است که با وجود هم‌عصری با ابن‌ عربى، هیچ‌یک از منابع به دیدار او با ابن‌ عربى، چه در مشرق و چه در مغرب، اشاره‌اى نکرده‌اند. گرچه حرّالى از پیروان مذهب او دانسته شده و به همین سبب ذهبى و استادش ابن‌ تیمیه، بنابر مشى خود در ایراد بر این طائفه، بر او و تفسیرش اشکال کرده‌اند. ورود در جرگه متصوفه حرّالى را وارد عرصه علم اسرار حروف کرد و تا آنجا پیش رفت که مدعى شد زمان خروج دجّال و طلوع خورشید از مغرب را استخراج کرده است. ذهبى او را به دلیل چنین ادعایى از جُهّال و امثال دجّال شمرده است، ولى در تبحر او در علم حروف نباید از این مهم غافل ماند که ابوالعباس بونى در این علم، از شاگردان او بوده است. از راویان دیگر حرّالى، قاضى ابو فارس‌ بن کحیلا (متوفى 685) است، ضمناً شیخ ابوعبداللّه سَلاوى، معروف به خدیم‌المشایخ، مدتى در مشرق خادم او بوده و قسمت عمده‌اى از کرامات و اکثر تألیفات حرّالى از طریق او به دیگران انتقال یافته است. ابن‌ رشید از بدخطى و عدم رعایت دقیق نکات اعرابى توسط سلاوى، انتقاد کرده است. این بدخطى باعث شده است که در ضبط اسامى نتوان چندان به او اعتماد کرد.