۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به '{{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنس' به 'ابن س') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
#نویسنده به نقل از آثار ابن سينا، بحثهاى متعددى از او در مورد عقل و انواع آن نقل كرده<ref>همان، ص722-746</ref> و از جمله چنين آورده است كه: عقل، اسم مشتركى براى چند معنا است؛ بهعنوان مثال عقل گفته مىشود براى صحت فطرت اولى انسان و تعريفش آن است كه قوهاى است كه بهوسيله آن بين امور خوب و بد تفكيك مىكند و همچنين به حكمهاى كلى كه انسان با تجربه به دست مىآورد، عقل گفته مىشود و..<ref>همان، ص722</ref> | #نویسنده به نقل از آثار ابن سينا، بحثهاى متعددى از او در مورد عقل و انواع آن نقل كرده<ref>همان، ص722-746</ref> و از جمله چنين آورده است كه: عقل، اسم مشتركى براى چند معنا است؛ بهعنوان مثال عقل گفته مىشود براى صحت فطرت اولى انسان و تعريفش آن است كه قوهاى است كه بهوسيله آن بين امور خوب و بد تفكيك مىكند و همچنين به حكمهاى كلى كه انسان با تجربه به دست مىآورد، عقل گفته مىشود و..<ref>همان، ص722</ref> | ||
#نویسنده به نقل از آثار ابن سينا مطالبى را در مورد وحدت آورده و با بيان اين مطلب كه: «... وحدت همان است كه بهوسيله آن بر هر چيزى گفته مىشود كه «يكى است» و آن همان معناى اين مطلب است كه چيزى از نظر عقلى غير قابل قسمت است»، افزوده است: «... وحدت، همانند وجود از اسامى مشكّك است...»<ref>همان، ص1303</ref> | #نویسنده به نقل از آثار ابن سينا مطالبى را در مورد وحدت آورده و با بيان اين مطلب كه: «... وحدت همان است كه بهوسيله آن بر هر چيزى گفته مىشود كه «يكى است» و آن همان معناى اين مطلب است كه چيزى از نظر عقلى غير قابل قسمت است»، افزوده است: «... وحدت، همانند وجود از اسامى مشكّك است...»<ref>همان، ص1303</ref> | ||
#عنوان «موسوعة مصطلحات ابن سينا (ال[[ | #عنوان «موسوعة مصطلحات ابن سينا (ال[[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]])»، چنين القا مىكند كه در اين اثر فقط اصطلاحات نوشته شده و بلكه كتاب حاضر فرهنگ اصطلاحات خاصّ ابن سينا است؛ درحالىكه چنين نيست و همه واژههاى بحثشده در اين اثر، به معنى دقيق كلمه اصطلاح نيستند، بلكه بسيارى از آنها، كلماتى عامّ هستند كه در نوشتههاى دانشمندان ديگر و همچنين در آثار ابن سينا هم مطرح شدهاند و افزون بر آنكه بسيارى از اصطلاحات ذكرشده در اينجا، هيچ اختصاصى به ابن سينا ندارند و داراى بار معنايى خاصى در آثار ايشان نيسند؛ بهطور مثال، «آفة الشمّ» كه در اين كتاب آمده<ref>همان، ص129</ref>، هرچند واقعاً اصطلاحى پزشکى است، ولى اصطلاح خاصّ ابن سينا نيست و هيچ ويژگى معنايى براى آن در مطالب ابن سينا نيست كه در آثار ديگران ذكر نشده باشد و از اين قبيل فراوان است و در بسيارى از موارد اساساً آنچه ذكر شده، لغتى بيش نيست و هيچ معناى اصطلاحى ويژهاى در علوم اسلامى ندارد؛ بهعنوان مثال «شاعر و مصور» فقط واژهاى است كه ابن سينا هم آن را بهمناسبتى استفاده كرده است<ref>ر.ک: همان، ص561</ref> | ||
#شايان ذكر است كه نویسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار ابن سينا بهصورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمعبندى و نتيجهگيرى از مطالب نپرداخته است. البته در يك مورد، نوآورى از ايشان مشاهده شد و آن عبارت از نمودارى است كه نویسنده براى نمايش دوگانگى تقسيمات لفظ در نظر ابن سينا ترسيم كرده است. بنا بر اين تقسيمات متقابل، لفظ در نظر ابن سينا، يا مفرد است يا مركب، يا جزئى يا كلى، يا عرضى (غير مقوم) و يا ذاتى (مقوم) و يا مفارق يا لازم<ref>همان، ص XXII ص</ref> | #شايان ذكر است كه نویسنده به گردآورى و تدوين و تنظيم مباحث آثار ابن سينا بهصورت الفبايى پرداخته و هدف بالاترى براى خودش تعريف نكرده و فعاليت علمى ديگرى بيش از اين انجام نداده و به جمعبندى و نتيجهگيرى از مطالب نپرداخته است. البته در يك مورد، نوآورى از ايشان مشاهده شد و آن عبارت از نمودارى است كه نویسنده براى نمايش دوگانگى تقسيمات لفظ در نظر ابن سينا ترسيم كرده است. بنا بر اين تقسيمات متقابل، لفظ در نظر ابن سينا، يا مفرد است يا مركب، يا جزئى يا كلى، يا عرضى (غير مقوم) و يا ذاتى (مقوم) و يا مفارق يا لازم<ref>همان، ص XXII ص</ref> | ||