پرش به محتوا

فتح الملك العلي بصحة حديث باب مدينة العلم علي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ع' به 'ابن‌ ع'
جز (جایگزینی متن - '↵↵↵\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به ' {{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ع' به 'ابن‌ ع')
خط ۵۵: خط ۵۵:


ابن صدیق در مسلک چهارم در پی اثبات این مطلب است که حتی اگر تابعان عبدالسلام در روایتش را هم نادیده بگیریم، این حدیث دارای شواهد معنوی‌ای است که آن را تصحیح می‌کنند. وی برخی از آن شواهد و همچنین برخی از رجال صحیحین را که اهل سنت روایات آنان را صحیح می‌دانند، ذکر می‌کند و البته برخی اقوال در جرح آن راویان را هم می‌آورد.
ابن صدیق در مسلک چهارم در پی اثبات این مطلب است که حتی اگر تابعان عبدالسلام در روایتش را هم نادیده بگیریم، این حدیث دارای شواهد معنوی‌ای است که آن را تصحیح می‌کنند. وی برخی از آن شواهد و همچنین برخی از رجال صحیحین را که اهل سنت روایات آنان را صحیح می‌دانند، ذکر می‌کند و البته برخی اقوال در جرح آن راویان را هم می‌آورد.
وی در مسلک پنجم، متذکر می‌شود که این حدیث غیر از روایت [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] که در مقدمه و مسلک اول از آن سخن گفته، از دو طریق دیگر هم نقل شده که عبارتند از روایت علی(ع) از چهار طریق و همچنین روایت جابر بن عبدالله انصاری.
وی در مسلک پنجم، متذکر می‌شود که این حدیث غیر از روایت [[ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] که در مقدمه و مسلک اول از آن سخن گفته، از دو طریق دیگر هم نقل شده که عبارتند از روایت علی(ع) از چهار طریق و همچنین روایت جابر بن عبدالله انصاری.
در مسلک ششم می‌گوید: هم حدیث [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و هم دو روایت دیگر از علی(ع) و جابر، صحیح هستند و تنصیص [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] بر صحت روایت باب العلم را می‌آورد.
در مسلک ششم می‌گوید: هم حدیث [[ابن‌ عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و هم دو روایت دیگر از علی(ع) و جابر، صحیح هستند و تنصیص [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] بر صحت روایت باب العلم را می‌آورد.


ابن صدیق در مسلک هفتم در پی اثبات این نکته است که حتی اگر مانند علائی و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] قائل به حسن روایت شویم اما در مواردی مانند این روایت که شواهد و قرائن قوی‌ای بر آن وجود دارد باید حکم به صحت حدیث کرد.
ابن صدیق در مسلک هفتم در پی اثبات این نکته است که حتی اگر مانند علائی و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] و [[سخاوی، محمد بن عبدالرحمن|سخاوی]] قائل به حسن روایت شویم اما در مواردی مانند این روایت که شواهد و قرائن قوی‌ای بر آن وجود دارد باید حکم به صحت حدیث کرد.