پرش به محتوا

تاریخ رویان: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'ابن‌ا' به 'ابن‌ ا'
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌ا' به 'ابن‌ ا')
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''تاریخ رویان'''، تألیف (764ق) [[اولیاء‌الله، محمد بن حسن|اولیاءالله آملى]] به زبان فارسی است. این اثر پس از [[تاريخ طبرستان|تاریخ طبرستان ابن‌اسفندیار]]، مهم‌ترین كتاب تاریخ این سرزمین است. مؤلف این كتاب با قلمى توانا و نثرى محكم و فصیح و عباراتى شیرین و دلچسب، سوانح ناحیه رویان را از قدیمى‌ترین ایام تا سال 764ق نوشته است. اهمیت این كتاب بدین لحاظ است كه تعدادى از لغات قدیمى فارسی و آداب و سنن قدیمى مازندران و رویان را براى ما زنده نگاه داشته است.
'''تاریخ رویان'''، تألیف (764ق) [[اولیاء‌الله، محمد بن حسن|اولیاءالله آملى]] به زبان فارسی است. این اثر پس از [[تاريخ طبرستان|تاریخ طبرستان ابن‌ اسفندیار]]، مهم‌ترین كتاب تاریخ این سرزمین است. مؤلف این كتاب با قلمى توانا و نثرى محكم و فصیح و عباراتى شیرین و دلچسب، سوانح ناحیه رویان را از قدیمى‌ترین ایام تا سال 764ق نوشته است. اهمیت این كتاب بدین لحاظ است كه تعدادى از لغات قدیمى فارسی و آداب و سنن قدیمى مازندران و رویان را براى ما زنده نگاه داشته است.


== ساختار==
== ساختار==
خط ۳۷: خط ۳۷:
ابواب اول و دوم با ذكر چگونگى عمارت رویان بنا به گزارش بهاءالدین محمد كاتب در كتاب تاریخ طبرستان آغاز شده است. سپس به شرح حكومت شاه فیروز بن یزجرد كه اولین حاكم رویان به شمار مى‌رود و نزاع او با پادشاه هیاطله پرداخته شده است.
ابواب اول و دوم با ذكر چگونگى عمارت رویان بنا به گزارش بهاءالدین محمد كاتب در كتاب تاریخ طبرستان آغاز شده است. سپس به شرح حكومت شاه فیروز بن یزجرد كه اولین حاكم رویان به شمار مى‌رود و نزاع او با پادشاه هیاطله پرداخته شده است.


در باب سوم، نویسنده به استیلاى نواب، خلفا، سادات علوى بر این سرزمین مى‌پردازد. او با این‌كه مقدارى از كتاب خود را، از تاریخ طبرستان ابن‌اسفندیار نقل كرده است، مطالب آن كتاب را به دقت مورد بررسى و تجزیه و تحلیل قرار مى‌دهد و تأكید مى‌كند كه در عهد خلافت، هیچ فردى از جانب خلفاى راشدین بر طبرستان حكومت نكرده است و آنچه در كتاب تاریخ طبرستان آمده مبنى بر این كه در ایام خلافت عمر بن خطاب، امام حسن بن على(ع) و عبداللّه بن عمر و مالك اشتر و قثم بن عباس به طبرستان آمده‌اند، واقعیت ندارد. در كتب تاریخ كه از جانب علماء به نگارش درآمده سال‌هاى عمر ائمه(ع) را تعیین كرده‌اند كه در سال‌هاى مختلف در كجا بوده و به چه كارى اشتغال داشته‌اند. در هیچ منبعى نیامده كه امام حسن بن على(ع) از طبرستان گذر كرده و به این منطقه سفر نموده است.
در باب سوم، نویسنده به استیلاى نواب، خلفا، سادات علوى بر این سرزمین مى‌پردازد. او با این‌كه مقدارى از كتاب خود را، از تاریخ طبرستان ابن‌ اسفندیار نقل كرده است، مطالب آن كتاب را به دقت مورد بررسى و تجزیه و تحلیل قرار مى‌دهد و تأكید مى‌كند كه در عهد خلافت، هیچ فردى از جانب خلفاى راشدین بر طبرستان حكومت نكرده است و آنچه در كتاب تاریخ طبرستان آمده مبنى بر این كه در ایام خلافت عمر بن خطاب، امام حسن بن على(ع) و عبداللّه بن عمر و مالك اشتر و قثم بن عباس به طبرستان آمده‌اند، واقعیت ندارد. در كتب تاریخ كه از جانب علماء به نگارش درآمده سال‌هاى عمر ائمه(ع) را تعیین كرده‌اند كه در سال‌هاى مختلف در كجا بوده و به چه كارى اشتغال داشته‌اند. در هیچ منبعى نیامده كه امام حسن بن على(ع) از طبرستان گذر كرده و به این منطقه سفر نموده است.


در ادامه این باب به مسجدى كه در شهر آمل به مالك اشتر منتسب است، اشاره كرده و متذكر مى‌شود كه این مسجد توسط جماعت مالكیه كه به امامت مالك اشتر معتقدند، بنا نهاده شده است؛ لذا این مسجد نیز به مالكیه منتسب است نه مالك اشتر.
در ادامه این باب به مسجدى كه در شهر آمل به مالك اشتر منتسب است، اشاره كرده و متذكر مى‌شود كه این مسجد توسط جماعت مالكیه كه به امامت مالك اشتر معتقدند، بنا نهاده شده است؛ لذا این مسجد نیز به مالكیه منتسب است نه مالك اشتر.