۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '| پس از =↵| پیش از =↵}}↵↵↵'''' به '| پس از = | پیش از = }} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنم' به 'ابن م') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[طباع، عمر فاروق]] (محقق) | [[طباع، عمر فاروق]] (محقق) | ||
[[ | [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =PJA 3354* | | کد کنگره =PJA 3354* | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''الآثار الكاملة'''، دربردارندهى مجموعهاى از تأليفات [[ | '''الآثار الكاملة'''، دربردارندهى مجموعهاى از تأليفات [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|عبدالله بن مقفع]] (106 - 142ق)، در موضوعات ادبى، اخلاقى، حكمى، اجتماعى و... است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، از دو قسمت تشكيل يافته است: | کتاب، از دو قسمت تشكيل يافته است: | ||
قسمت اول، توسط محقق و شارح اثر، دكتر عمر طباع، نگارش يافته است و داراى دو فصل به نامهای «[[ | قسمت اول، توسط محقق و شارح اثر، دكتر عمر طباع، نگارش يافته است و داراى دو فصل به نامهای «[[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و آثار او» و «نگاهى به آثار [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]» است؛ | ||
قسمت دوم، متن اصلى تأليفات ششگانه [[ | قسمت دوم، متن اصلى تأليفات ششگانه [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] مىباشد كه عبارتند از: «الادب الصغير»، «الادب الكبير»، «رسالة الصحابة»، «الدرة اليتيمة في الادب»، «کتاب اليتيمة في الرسائل» و «حِكَمُ ابن المقفع». | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
فصل اول از قسمت نخست | فصل اول از قسمت نخست | ||
در این فصل از شناخت عصر [[ | در این فصل از شناخت عصر [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، شرح حال وى، زنديق بودن او، اثر فرهنگى ایرانیان و آثار [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] سخن به ميان آمده است. | ||
محقق، در خصوص بحث اول مىنويسد: نبرد«زاب» بين دو لشكر مروان بن محمد و ابومسلم خراسانى، زوال عصر اموى و قيام دولت جديد عباسى را در پى داشت. امويان خلافتشان در شام، 90 سال به طول انجاميد. در ايام خلافت خويش، به مسئله عرب و عربیت توجه خاص نمودند و خلفاى اموى گرايشهاى عربى خود را حفظ كردند، مقام اعراب را برافراشتند و آنان را نفوذ كلمه بخشيدند و كارگزاران دولتى و سرداران سپاه را تنها از ميان اعراب انتخاب میكردند و ملل غير عرب را تابع آنان مىخواندند، اما زمانى كه حكومت اموى در شام سقوط كرد و خلافت به فرزندان عباس رسيد، اوضاع دگرگون شد و این انقلاب سياسى تمام شئونات جامعه اسلامى را دچار تحول نمود. پايتخت از شام، به عراق منتقل شد. پايههاى دولت عباسى بر شانههاى ایرانیان، بهخصوص و شعوبيه بهطور عموم استوار بود. | محقق، در خصوص بحث اول مىنويسد: نبرد«زاب» بين دو لشكر مروان بن محمد و ابومسلم خراسانى، زوال عصر اموى و قيام دولت جديد عباسى را در پى داشت. امويان خلافتشان در شام، 90 سال به طول انجاميد. در ايام خلافت خويش، به مسئله عرب و عربیت توجه خاص نمودند و خلفاى اموى گرايشهاى عربى خود را حفظ كردند، مقام اعراب را برافراشتند و آنان را نفوذ كلمه بخشيدند و كارگزاران دولتى و سرداران سپاه را تنها از ميان اعراب انتخاب میكردند و ملل غير عرب را تابع آنان مىخواندند، اما زمانى كه حكومت اموى در شام سقوط كرد و خلافت به فرزندان عباس رسيد، اوضاع دگرگون شد و این انقلاب سياسى تمام شئونات جامعه اسلامى را دچار تحول نمود. پايتخت از شام، به عراق منتقل شد. پايههاى دولت عباسى بر شانههاى ایرانیان، بهخصوص و شعوبيه بهطور عموم استوار بود. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
انتشار فرهنگهاى بيگانه، موجب تعدد فرق از مشبهه و معتزله و قدريه و جبريه گرديد و هر فرقهاى برای اثبات عقايد خود چنگ به دامن فلسفه زد و از استدلالهاى آن استفاده كرد. | انتشار فرهنگهاى بيگانه، موجب تعدد فرق از مشبهه و معتزله و قدريه و جبريه گرديد و هر فرقهاى برای اثبات عقايد خود چنگ به دامن فلسفه زد و از استدلالهاى آن استفاده كرد. | ||
نيز فلسفه تصوف و طريقههاى آن و اعتقاد به تناسخ و حلول و امثال آنها از عقايد هندیان و يونانيان در ميان مسلمانان رواج يافت و [[ | نيز فلسفه تصوف و طريقههاى آن و اعتقاد به تناسخ و حلول و امثال آنها از عقايد هندیان و يونانيان در ميان مسلمانان رواج يافت و [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] در چنين دورانى كه جامعه دچار بحران و اضداد شده بود، زندگى مىكرد و در تمام این حوادث و رخدادهایى كه در جامعه روى مىداد حضور داشت، لذا تمام توان فكرى و اندوختهى علمى خود را به كار گرفت تا به اصلاح اخلاقى و اجتماعى از طريق نشر آداب و سياست بپردازد. | ||
در ادامه، محقق، به شرح حال، زندگى، آيين و مذهب [[ | در ادامه، محقق، به شرح حال، زندگى، آيين و مذهب [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و سبب كشته شدن او و نقل اقوال در این خصوص مىپردازد. | ||
محقق، در مورد پستهاى اجتماعى وى، مىنويسد: «[[ | محقق، در مورد پستهاى اجتماعى وى، مىنويسد: «[[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، زندگى دبيرى خود را در دولت بنى اميه آغاز كرد. در این ايام، بيست سال از عمرش مىگذشت. در ديوانهاى کرمان، كاتب «عمر بن هبير» شد. پس از انقلاب عباسى، به «عيسى بن على»، عموى سفاح و منصور كه والى اهواز بود، پيوست و دبير او شد و در ضمن، تعليم و تهذيب برادرزادگان او را هم به عهده گرفت.» | ||
محقق، در مورد شخصيت [[ | محقق، در مورد شخصيت [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] مىنويسد: «از حيث اخلاق و عقل و علم، به كمال بود و در سخن، سخنورى ممتاز، جوانمرد و كريم النفس بود، غمخوار نيازمندان بود و در دوستى صادق بود و همواره خود را مواظبت مىنمود كه از جادهى وفا و مروت پاى بيرون ننهد.» | ||
محقق، در خصوص نقش فرهنگى ایرانیان در عصر عباسى قائل است به اينكه ایرانیان در تمام اركان حكومت عباسى نقش اساسى داشتهاند و این نقش، منحصر به ادارهى امور اجتماعى، اخلاقى و نظامات ادارى و حكومتى نيست، بلكه آنان در تحول و شكوفايى ادب عربى، نقشى بسزا و تأثيرى بىمانند داشتهاند. | محقق، در خصوص نقش فرهنگى ایرانیان در عصر عباسى قائل است به اينكه ایرانیان در تمام اركان حكومت عباسى نقش اساسى داشتهاند و این نقش، منحصر به ادارهى امور اجتماعى، اخلاقى و نظامات ادارى و حكومتى نيست، بلكه آنان در تحول و شكوفايى ادب عربى، نقشى بسزا و تأثيرى بىمانند داشتهاند. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
سابقهى تمدن ایرانى، كوششهاى مادى و معنوى ایرانیان برای انتقال حكومت از امويان به عباسيان و آگاهى آنان از ارزش این انتقال و نداشتن اعتماد و اطمينان به اعراب شام برای تحكيم پايههاى حكومت خود و... | سابقهى تمدن ایرانى، كوششهاى مادى و معنوى ایرانیان برای انتقال حكومت از امويان به عباسيان و آگاهى آنان از ارزش این انتقال و نداشتن اعتماد و اطمينان به اعراب شام برای تحكيم پايههاى حكومت خود و... | ||
اين اسباب، باعث قدرت ایرانیان و غلبه فرهنگ ایرانى شده و یکى از ابزارهاى این غلبه فرهنگى، ترجمه كتب فارسی به عربى بود كه در رأس این مترجمان، [[ | اين اسباب، باعث قدرت ایرانیان و غلبه فرهنگ ایرانى شده و یکى از ابزارهاى این غلبه فرهنگى، ترجمه كتب فارسی به عربى بود كه در رأس این مترجمان، [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|عبدالله بن مقفع]] قرار دارد. | ||
«[[ | «[[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، آثار گرانبهایى بر جاى نهاد. از این کتابها، «خداىنامه» را در سير ملوك ایران و کتاب «آييننامه» را در عادات و آداب ایرانیان در 1000 صفحه و کتاب «التاج» را در سيرت انوشيروان و کتاب «الدرة اليتيمة» يا «اليتيمة» را در اخبار بزرگان نیکوكار و کتاب «مزدك» را از زبان پهلوى به عربى ترجمه كرد. این آثار در موضوع تاريخ و متعلقات آن مىباشد. | ||
وى، سه کتاب از كتب [[ارسطو]] را كه از يونانى به پهلوى ترجمه شده بود، از پهلوى به عربى ترجمه كرد. این آثار، عبارتند از: «قاطيغورياس» يا «مقولات عشر» و «بارىارمينياس» يا «العبارة» و نيز «أنالوطيقا» يا «تحليل قياس» و نيز ترجمه کتاب «ايساغوجى» يا «مدخل» از «فورفيوس صورى» بدو منسوب است. | وى، سه کتاب از كتب [[ارسطو]] را كه از يونانى به پهلوى ترجمه شده بود، از پهلوى به عربى ترجمه كرد. این آثار، عبارتند از: «قاطيغورياس» يا «مقولات عشر» و «بارىارمينياس» يا «العبارة» و نيز «أنالوطيقا» يا «تحليل قياس» و نيز ترجمه کتاب «ايساغوجى» يا «مدخل» از «فورفيوس صورى» بدو منسوب است. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
سخنان مربوط به والى و سلطان، در تمامى اثر پراكنده است و دربخش خاصى گردآورى نشده است. | سخنان مربوط به والى و سلطان، در تمامى اثر پراكنده است و دربخش خاصى گردآورى نشده است. | ||
روش و شيوه تأليف [[ | روش و شيوه تأليف [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] در این اثر، از نظم و پيوستگى خاصى پيروى نمىكند و مجموعهاى است از آراء و اقوال پراكنده و بدون ارتباط با یکديگر. | ||
اين اثر، بيشتر بيان كننده آراء ایرانیان در باب حكومت و روابط ميان سلطان و رعيت است. عدهاى را عقيده چنين است كه این اثر، یکى از مآخذ مهمى است كه ما را با سياست داخلى دولت ساسانى آشنا مىكند. | اين اثر، بيشتر بيان كننده آراء ایرانیان در باب حكومت و روابط ميان سلطان و رعيت است. عدهاى را عقيده چنين است كه این اثر، یکى از مآخذ مهمى است كه ما را با سياست داخلى دولت ساسانى آشنا مىكند. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
بيانى است در نقد نظام حكومتى و وجوه اصلاح آن، بر مبناى تشكيلات حكومت ایرانى. این اثر، داراى یک مقدمه و چند فصل مىباشد. مؤلف، نخست، به آماده ساختن منصور (خليفه عباسى) برای پذيرفتن مطالب رساله مىپردازد، سپس به تفصيل دردهاى اجتماعى، نواقص و نقاط ضعف را بيان مىكند و از اينكه حكام و سلاطين تا كنون در اصلاح امور اجتماع، اهتمام كافى به خرج ندادهاند، سخن مىگويد و بعد راههاى اصلاح را نشان مىدهد و آنها را طى فصولى بيان مىدارد. | بيانى است در نقد نظام حكومتى و وجوه اصلاح آن، بر مبناى تشكيلات حكومت ایرانى. این اثر، داراى یک مقدمه و چند فصل مىباشد. مؤلف، نخست، به آماده ساختن منصور (خليفه عباسى) برای پذيرفتن مطالب رساله مىپردازد، سپس به تفصيل دردهاى اجتماعى، نواقص و نقاط ضعف را بيان مىكند و از اينكه حكام و سلاطين تا كنون در اصلاح امور اجتماع، اهتمام كافى به خرج ندادهاند، سخن مىگويد و بعد راههاى اصلاح را نشان مىدهد و آنها را طى فصولى بيان مىدارد. | ||
[[ | [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، نخست، درباره سپاه و لشكر سخن مىگويد و بخش بزرگى از رساله خود را بدان اختصاص مىدهد، زيرا دولت جديد التأسيس و وسيع عباسى بدان نيازمند بوده است. محور كلام او سپاه خراسان است. او نقطه آغازين اصلاح سپاه را، وضع قانون مىداند تا برای آنها روشن شود كه چه كارهایى را بايد انجام دهند و از چه كارهایى بايد اجتناب نمايند، سپس از خليفه مىخواهد ميان سپاه و ميان ادارهى امور مالى حائل شود، زيرا متولى امر خراج شدن، به جنگاورى سپاه زيان مىرساند و آن را به ستم بر رعيت و خارج شدن از طاعت سلطان وامىدارد. | ||
آنگاه، مؤلف، راه انتخاب فرماندهان را نشان مىدهد كه بايد از ميان بهترين افراد سپاه برگزيده شوند. در پایان، اشاره مىكند كه بايد به جزئيات احوال سپاهيان آگاه بود و از اخبار و حالاتشان مطلع گرديد، زيرا این یک نوع دورانديشى است كه از بروز شر قبل از شروع آن ممانعت مىكند. | آنگاه، مؤلف، راه انتخاب فرماندهان را نشان مىدهد كه بايد از ميان بهترين افراد سپاه برگزيده شوند. در پایان، اشاره مىكند كه بايد به جزئيات احوال سپاهيان آگاه بود و از اخبار و حالاتشان مطلع گرديد، زيرا این یک نوع دورانديشى است كه از بروز شر قبل از شروع آن ممانعت مىكند. |