۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علامه حلى' به 'علامه حلى') |
جز (جایگزینی متن - 'شيخ طوسى' به 'شيخ طوسى') |
||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
هدنه در لغت به معنى سكون است و در اصطلاح به معنى صلح موقت بين مسلمين و گروهى از كافران حربى مىباشد. از هدنه به موادعه و معاهده نيز تعبير مىشود كه حكايت از ناپايدارى آن دارد. | هدنه در لغت به معنى سكون است و در اصطلاح به معنى صلح موقت بين مسلمين و گروهى از كافران حربى مىباشد. از هدنه به موادعه و معاهده نيز تعبير مىشود كه حكايت از ناپايدارى آن دارد. | ||
شيخ طوسى در مبسوط هدنه و مهادنه را به يك معنا دانسته كه عبارت است از كنار گذاشتن جنگ و رها كردن نبرد تا مدتى مشخص. | [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در مبسوط هدنه و مهادنه را به يك معنا دانسته كه عبارت است از كنار گذاشتن جنگ و رها كردن نبرد تا مدتى مشخص. | ||
[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] نيز در تذكره كلمات مهادنه، موادعه و معاهده را واژههايى مترادف مىداند. | [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] نيز در تذكره كلمات مهادنه، موادعه و معاهده را واژههايى مترادف مىداند. | ||
| خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
فقها قدر متيقنى را نيز در جواز و عدم جواز هدنه از نظر زمانى تعيين نمودهاند كه از آن جمله مدت چهار ماه است كه در صورت نيرومند بودن مسلمانان جايز دانستهاند. | فقها قدر متيقنى را نيز در جواز و عدم جواز هدنه از نظر زمانى تعيين نمودهاند كه از آن جمله مدت چهار ماه است كه در صورت نيرومند بودن مسلمانان جايز دانستهاند. | ||
مرحوم شيخ طوسى نيز بر اين مطلب به آيه 2 سوره توبه استدلال نموده كه مىفرمايد: '''«فسيحوا فى الأرض أربعة أشهر»'''. | مرحوم [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نيز بر اين مطلب به آيه 2 سوره توبه استدلال نموده كه مىفرمايد: '''«فسيحوا فى الأرض أربعة أشهر»'''. | ||
شايد لزوم شرط بودن مصلحت در اين صورت نيز متصور باشد، البته صاحب جواهر در استدلال به اين آيه مناقشه كرده و فرمودهاند: مشخصاً آيه در باره مهلت دادن به مشركانى است كه با آنان پيمانى بسته شده بود، آن هم به زبان وعيد و تهديد. | شايد لزوم شرط بودن مصلحت در اين صورت نيز متصور باشد، البته صاحب جواهر در استدلال به اين آيه مناقشه كرده و فرمودهاند: مشخصاً آيه در باره مهلت دادن به مشركانى است كه با آنان پيمانى بسته شده بود، آن هم به زبان وعيد و تهديد. | ||
در مورد حد اكثر زمان مهادنه نيز نظرياتى وجود دارد؛ محقق حلى در شرايع و [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] در منتهى و تذكرة يك سال را نهايت زمان ممكن براى جواز مهادنه شمردهاند، لكن نظر شيخ طوسى در مبسوط خلاف آن مىباشد. | در مورد حد اكثر زمان مهادنه نيز نظرياتى وجود دارد؛ محقق حلى در شرايع و [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] در منتهى و تذكرة يك سال را نهايت زمان ممكن براى جواز مهادنه شمردهاند، لكن نظر [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در مبسوط خلاف آن مىباشد. | ||
مؤلف، نظريه شيخ طوسى را موافق مفاد آيه 5 سوره توبه مىداند كه فرموده: هر گاه ماههاى حرام(چهار ماه) به پايان رسيد مشركان را بكشيد. لكن اضافه مىنمايند كه شايد علامه و محقق نيز كلامشان موافق شيخ طوسى باشد، اما در تعبير سال تسامح نمودهاند. | مؤلف، نظريه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] را موافق مفاد آيه 5 سوره توبه مىداند كه فرموده: هر گاه ماههاى حرام(چهار ماه) به پايان رسيد مشركان را بكشيد. لكن اضافه مىنمايند كه شايد علامه و محقق نيز كلامشان موافق [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] باشد، اما در تعبير سال تسامح نمودهاند. | ||
ادله اين حكم عبارتند از: | ادله اين حكم عبارتند از: | ||
ویرایش