۱۱۱٬۴۸۵
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنب' به 'ابن ب') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
نام [[اولیاء چلبی|اولیا چلبی]] را به مكتب جغرافی شناسان عرب باید افزود، كتاب جالب و كم نظیر او به مكتب قدیم اسلامی وابسته است و اثری از آشنایی با اندیشههای جغرافیایی اروپایی ندارد؛ و از این لحاظ نقطه مقابل حاجی خلیفه، معاصر كهنسال خویش است. اولیا چلبی از جمله كسانی بود كه مسیر قدیم و نو را آشكار درهم آمیخت. | نام [[اولیاء چلبی|اولیا چلبی]] را به مكتب جغرافی شناسان عرب باید افزود، كتاب جالب و كم نظیر او به مكتب قدیم اسلامی وابسته است و اثری از آشنایی با اندیشههای جغرافیایی اروپایی ندارد؛ و از این لحاظ نقطه مقابل حاجی خلیفه، معاصر كهنسال خویش است. اولیا چلبی از جمله كسانی بود كه مسیر قدیم و نو را آشكار درهم آمیخت. | ||
مقایسه [[اولیاء چلبی|چلپی]] با [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله| | مقایسه [[اولیاء چلبی|چلپی]] با [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]] دور از صحت نیست؛ ولی باید دامنه سفرهای او چون [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]] گسترده نبود و در جهت شرق از عراق دورتر نرفت. البته به لحاظ جغرافیایی مسلماَ از [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]] مطلعتر و كتاب خواندهتر بوده و بیشتر از او منابع مكتوب به كار برده است. مطالبی كه وی در ضمن گزارش خود از سفر به دست مىدهد، بسیار پراكنده و ناهماهنگ است؛ ولی در عوض از اسلاف خود مطالب جالبی مىآورد كه خالی از خرافات نیست؛ اما محیط تربیت او را به كمك آن مىتوان شناخت. افراد خاندان وی معمولاَ عمر دراز داشتهاند. جد او یكصد و چهل سال بزیست و پدرش، درویش محمد، جواهری دربار سلطان بود و در چند لشكركشی همراه سلطان سلیمان قانونی بود و به ده سلطان خدمت كرد و به سال 1648م/ 1058ق در سن 117 سالگی درگذشت. | ||
سفرهای او از سال 1631م/ 1041ق، كه به گردش در محلات و حومه قسطنطیه میرفت، آغاز شد و بعدها جلد اول سفرنامه مفصل و ده جلدی خود را كه گزارش چهل و یك سال سفر را غالباً به شكل یادداشت روزانه نیز در بر دارد، بدان اختصاص داد. گزارش وی به صورت قصههای مفصل در آمده كه ضمن آن از سختىها و تجربههای سفر سخن میگوید. از مایههای تخیلی نیز به دور نیست. از دقتی كم نظیر برخوردار است كه از روی آن میتوان خط سیرش را كه گاه در لباس امام جماعت یا مؤذن سپاه و زمانی چون دبیر بزرگان دربار و گاهی چون فرستاده خاص آنان به پایتخت سفر میكرده، دنبال كنیم. سفر او را به ایران، قفقاز، بغداد، سوریه، مكه، مصر، جنوب روسیه، بوسنی، اتریش، مجارستان، و بلكه به عمق آلمان و محتملاََ به هلند و سوئد و لهستان كشانید. آخرین تاریخی كه در سفرنامه وی آمده است، سال 1678م/ 1089ق است و مىتوان فرض كرد كه كمی پس از آن و به سال 1679م/ 1090ق وفات یافته و چون دیگر اسلاف خود عمر دراز نداشته است. | سفرهای او از سال 1631م/ 1041ق، كه به گردش در محلات و حومه قسطنطیه میرفت، آغاز شد و بعدها جلد اول سفرنامه مفصل و ده جلدی خود را كه گزارش چهل و یك سال سفر را غالباً به شكل یادداشت روزانه نیز در بر دارد، بدان اختصاص داد. گزارش وی به صورت قصههای مفصل در آمده كه ضمن آن از سختىها و تجربههای سفر سخن میگوید. از مایههای تخیلی نیز به دور نیست. از دقتی كم نظیر برخوردار است كه از روی آن میتوان خط سیرش را كه گاه در لباس امام جماعت یا مؤذن سپاه و زمانی چون دبیر بزرگان دربار و گاهی چون فرستاده خاص آنان به پایتخت سفر میكرده، دنبال كنیم. سفر او را به ایران، قفقاز، بغداد، سوریه، مكه، مصر، جنوب روسیه، بوسنی، اتریش، مجارستان، و بلكه به عمق آلمان و محتملاََ به هلند و سوئد و لهستان كشانید. آخرین تاریخی كه در سفرنامه وی آمده است، سال 1678م/ 1089ق است و مىتوان فرض كرد كه كمی پس از آن و به سال 1679م/ 1090ق وفات یافته و چون دیگر اسلاف خود عمر دراز نداشته است. | ||
پس از حاجی خلیفه كه بزرگترین جغرافىشناس قرن هفدهم میلادی/ یازدهم هجری در شرق مىباشد، چلپی به عنوان شخصیت دوم در این قلمرو شناخته مىشود و برخی او را "[[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله| | پس از حاجی خلیفه كه بزرگترین جغرافىشناس قرن هفدهم میلادی/ یازدهم هجری در شرق مىباشد، چلپی به عنوان شخصیت دوم در این قلمرو شناخته مىشود و برخی او را "[[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]] ترك" نامیدهاند. سیاحتنامه وی، حاصل این اسفار و بزرگترین مجموعه سفرنامهای تركی است كه تاكنون همه یا بخشهایی از آن به ده زبان برگردان شده است. | ||
علاقه شخصی [[اولیاء چلبی|چلبی]] چنان بود كه درباره هر چیز، به دنبال دانش بىاندازه بود و تا آخر كار مىرفت و حتی به خیال بافی هم مىافتاد. وی مطیع فرهنگ خودی بود و درباره فرهنگش اعتماد به نفس كافی داشت و با همین اعتماد بود كه نزد اجانب و خارجىها مىرفت و كارهای آنان را ثبت میكرد و در ضمن موضع مسلّط خود را داشت. وی به كلیساها مىرفت و متون مسیحیان را رونویسی مىكرد. حتی در خانهاش برای آن دسته افراد، شراب و مخدّرات آماده مىكرد و دوستىاش را با آنان دوام مىبخشید. وی برای اینگونه برخوردها كه با آن دسته از افراد داشت، باید تحمّل زیادی مىكرد. اخبار غیبی، رؤیاهای شگفت، ستایش از خود یا نقل عجایب و غرایب را برای آن نوشته است تا خواننده را به خود جلب كند. طنز در این كتاب جایگاه بالایی دارد و روح كتاب بر این اساس است. | علاقه شخصی [[اولیاء چلبی|چلبی]] چنان بود كه درباره هر چیز، به دنبال دانش بىاندازه بود و تا آخر كار مىرفت و حتی به خیال بافی هم مىافتاد. وی مطیع فرهنگ خودی بود و درباره فرهنگش اعتماد به نفس كافی داشت و با همین اعتماد بود كه نزد اجانب و خارجىها مىرفت و كارهای آنان را ثبت میكرد و در ضمن موضع مسلّط خود را داشت. وی به كلیساها مىرفت و متون مسیحیان را رونویسی مىكرد. حتی در خانهاش برای آن دسته افراد، شراب و مخدّرات آماده مىكرد و دوستىاش را با آنان دوام مىبخشید. وی برای اینگونه برخوردها كه با آن دسته از افراد داشت، باید تحمّل زیادی مىكرد. اخبار غیبی، رؤیاهای شگفت، ستایش از خود یا نقل عجایب و غرایب را برای آن نوشته است تا خواننده را به خود جلب كند. طنز در این كتاب جایگاه بالایی دارد و روح كتاب بر این اساس است. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
نكته دیگری كه باید بدان توجه داشت، این است كه در این سیاحتنامه، معلومات فراوانی در تاریخ و جغرافیا مىتوان به دست آورد؛ اما مهمترین چیز، بیان ذهنیت آن روز عثمانی، به خصوص نسبت به كشورهای خارجی است كه به طور كامل برای ما تصویر كرده است. وی به درون مدارس رفته و به وصف آنها پرداخته است. از علما به گونهای سخن میگوید، كه اكنون ما مىتوانیم سطح علمای و مدارس آنان را دریابیم. | نكته دیگری كه باید بدان توجه داشت، این است كه در این سیاحتنامه، معلومات فراوانی در تاریخ و جغرافیا مىتوان به دست آورد؛ اما مهمترین چیز، بیان ذهنیت آن روز عثمانی، به خصوص نسبت به كشورهای خارجی است كه به طور كامل برای ما تصویر كرده است. وی به درون مدارس رفته و به وصف آنها پرداخته است. از علما به گونهای سخن میگوید، كه اكنون ما مىتوانیم سطح علمای و مدارس آنان را دریابیم. | ||
به نظر مىرسد او هم مانند [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله| | به نظر مىرسد او هم مانند [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن بطوطه]] و ابنجبیر، تدوین نهایی سیاحتنامه را پس از سفر انجام داده، گرچه برخی بخشها را همان لحظه نوشته است. البته نوشتهها همه از خودِ اوست، نه كس دیگر و به همین دلیل زبانی روان و مردمی دارد. در این كتاب، از هنر تصویرگری قصهای استفاده شده است. وی در این وصفها گاه از منابعی استفاده كرده كه از برخی نام برده و از برخی دیگر نام نمىبرد. در اینباره تحقیقاتی هم صورت گرفته است. بسا درباره هر شهر، از بزرگان یا استادانی یا حتی منابع رسمی اطلاعاتی گرفته باشد. در سیاحتنامه شاهدیم كه حاكمان شهر معمولاً از وی استقبال گرمی صورت داده و او را میزبانی كردهاند. | ||
مهمترین ویژگی این كتاب، ثبت عقاید عامیانه است. وی هر آنچه را از مردم درباره جایی مىشنیده، ثبت مىكرده است. این باور، بسا كه در طول زمان به هر دلیل از میان رفته باشد. این اثر دایرةالمعارف شگفت است، كه به نوعی میتوان آن را با سفرنامه شاردن مقایسه كرد. | مهمترین ویژگی این كتاب، ثبت عقاید عامیانه است. وی هر آنچه را از مردم درباره جایی مىشنیده، ثبت مىكرده است. این باور، بسا كه در طول زمان به هر دلیل از میان رفته باشد. این اثر دایرةالمعارف شگفت است، كه به نوعی میتوان آن را با سفرنامه شاردن مقایسه كرد. |