۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
{{کاربردهای دیگر|لسان (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|لسان (ابهام زدایی)}} | ||
'''لسان العرب'''، فرهنگنامهای از واژههای زبان عربی است که ابوالفضل | '''لسان العرب'''، فرهنگنامهای از واژههای زبان عربی است که [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابوالفضل جمالالدین محمد بن مکرم رویفعی افریقی]](630-711ق)، معروف به [[ابن منظور، محمد بن مکرم|ابن منظور]] آن را نوشته است. این نسخۀ کتاب در 18 جلد چاپ شده است که سه جلد «16، 17 و 18» آن فهرستی از شعرها، آیهها، حدیثها و اعلام است که «[[شیری، علی|علی شیری]]» آنها را تنظیم کرده است. | ||
ابن منظور در نوشتن [[لسان العرب]] از منابع معتبری چون | ابن منظور در نوشتن [[لسان العرب]] از منابع معتبری چون [[تهذيب اللغة]] ([[ازهری، محمد بن احمد|ازهری]])، [[المحكم و المحيط الأعظم|المحکم و المحیط]] ([[ابن سیده، علی بن اسماعیل|ابن سیده]])، [[الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربية|الصحاح]] ([[جوهری، اسماعیل بن حماد|جوهری]])، حواشی بر الصحاح ([[ابن بری، بری بن عبدالجبار|ابن بری]]) و [[النهاية في غريب الحديث و الأثر]] ([[ابن اثیر، مبارک بن محمد|ابن اثیر]]) بهره برده است. <ref>ر.ک: مقدمه کتاب، جلد 1، ص 13</ref> | ||
روشی که در این نسخه (دار احیاء التراث العربی) برای تنظیم و فهرستکردن واژهها برگزیده شده است، با روش صاحب کتاب تفاوت دارد؛ ابن منظور در این کتاب، ریشههای لغات را به پیروی از «جوهری» بر پایه حرف پایانی ریشه کلمه ترتیب داده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، جلد 1، ص 19 و مقدمه محقق، جلد 1، ص 13</ref>. بر حسب این نظام، ملاک ترتیب الفبایی ریشهها در مرتبه اول، حرف پایانی است، پس از آن حرف نخست و سرانجام حرف میانی است؛ بدینگونه که در آغاز، هر واژه را از حرفهای زائد (مانند حروف عله) پاک میکرده، سپس، به ریشهاش بازمیگردانده است؛ (اگر این واژه فعل باشد، به فعل ماضی و اگر اسم باشد، به اسم مفرد برگشت داده میشده است). او هر واژه را بر مبنای سه حرف نمایه میزند. آنگاه، حرف آخر هر واژه (یا به تعبیری، لام الفعل آن) را «باب» نامیده و این بابها را به ترتیب الفبایی فهرست کرده است. سپس، حرف اول هر واژه (یا فاءالفعل آن) را «فصل» نامیده، آنگاه، این فصلها را زیر عنوان هر باب (با ترتیب الفبایی) درج کرده است. مثلاً: واژه (ضرب) را در باب «باء» و فصل «ضاد» آورده است و یا واژه (اتحاد) را پس از جداکردن زوائدش به (وحد) بازگردانده و آن را در باب «دال» و فصل «واو» تعریف کرده است. | روشی که در این نسخه (دار احیاء التراث العربی) برای تنظیم و فهرستکردن واژهها برگزیده شده است، با روش صاحب کتاب تفاوت دارد؛ ابن منظور در این کتاب، ریشههای لغات را به پیروی از «جوهری» بر پایه حرف پایانی ریشه کلمه ترتیب داده است.<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، جلد 1، ص 19 و مقدمه محقق، جلد 1، ص 13</ref>. بر حسب این نظام، ملاک ترتیب الفبایی ریشهها در مرتبه اول، حرف پایانی است، پس از آن حرف نخست و سرانجام حرف میانی است؛ بدینگونه که در آغاز، هر واژه را از حرفهای زائد (مانند حروف عله) پاک میکرده، سپس، به ریشهاش بازمیگردانده است؛ (اگر این واژه فعل باشد، به فعل ماضی و اگر اسم باشد، به اسم مفرد برگشت داده میشده است). او هر واژه را بر مبنای سه حرف نمایه میزند. آنگاه، حرف آخر هر واژه (یا به تعبیری، لام الفعل آن) را «باب» نامیده و این بابها را به ترتیب الفبایی فهرست کرده است. سپس، حرف اول هر واژه (یا فاءالفعل آن) را «فصل» نامیده، آنگاه، این فصلها را زیر عنوان هر باب (با ترتیب الفبایی) درج کرده است. مثلاً: واژه (ضرب) را در باب «باء» و فصل «ضاد» آورده است و یا واژه (اتحاد) را پس از جداکردن زوائدش به (وحد) بازگردانده و آن را در باب «دال» و فصل «واو» تعریف کرده است. |