۱۵٬۴۹۱
ویرایش
Alphabetit (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR60169J1.jpg | عنوان = دین و دنیای مدرن | عنوانهای دی...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''دین و دنیای مدرن''' اثر مهدی نکوئی سامانی (معاصر)، با هدف تبیین جایگاه دین در دنیای مدرن و پاسخگویی به شبهات و سؤالات در این رابطه تألیف شده است. | |||
این اثر در نه فصل با عناوینی چون فلسفه و ضرورت دین، دلایل نیاز بشر به دین، رابطه دین و سعادت انسان، عقلانیت دین، دین و معنای زندگی و کارکردهای دین به رشته تحریر در آمده است. | |||
پرداختن به این پرسش مهم که دین در دنیای مدرن چه جایگاهی دارد، بدانجهت بایسته است که گروهی، از اندیشمندان غربی ادعا نمودهاند که بشر مدرن پیشرفتهای علمی، عقلانی و تجربی خود، از تعالیم دینی بینیاز شده و میتواند با اتکا به عقل دستاوردهای علمی، راه سعادت و خوشبختی خود را بیابد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص</ref> | |||
نویسنده پیش از ورود به بحث در ضرورت دین، تعریفی از دین ارائه کرده است. سپس یکی از ویژگیهای دین حقیقی و الهی را فطری بودن آن میداند.<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref> در حقیقت نیاز بشر به دین، نیاز فطری و عقلانی بوده، و بهگونهای مهم و ضروری است، که فقدان آن مستلزم خلأ و نقصی بزرگ و جبرانناپذیر برای بشر است؛ زیرا انسان بدون دین نمیتواند به کمال و سعادت واقعی خود دست یابد.<ref>ر.ک: همان، ص25</ref> | |||
برخی از متکلمان و فیلسوفان غربی، با جدا کردن قلمرو عقل از دین، زمینه پیدایش تفکر سکولاریستی و دنیاگرایانه دین را فراهم کرده و از طرف دیگر، برای دفاع از دین به تجربهگرایی، علوم انسانی، روانشناسی و جامعهشناسی روی آوردند. این جدیترین آسیبی بود که در غرب متوجه ایمان دینی شد و دین با از دست دادن پایگاه و سنگر عقلی خود، موضعی کاملاً تدافعی را در مقابل علم و عقل اتخاذ کرد.<ref>ر.ک: همان، 110-109</ref> | |||
نویسنده واقعیت مجازی، بروز بحرانهای فرهنگی، فقدان معنا و هدف، را از ویژگیها و اقتضائات دنیای مدرن دانسته است.<ref>ر.ک: همان، ص210-208</ref> او معتقد است ریشه بسیاری از بحرانهای اساسی زندگی بشر، غیبت معنا و گسسته شدن رابطه انسان با خدا بوده و ریشه بحران معنویت و سردرگمی انسان معاصر، غفلت از وجود مبدأ و غایت هستی است.<ref>ر.ک: همان، ص238</ref> | |||
نکوئی سامانی در سخن فرجامین کتاب، تأکید میکند که دین تعیینکننده هدف، معنا و جهت زندگی و تبیینکننده راه حقیقی کمال و سعادت بشر است. و لذا انسانی که طالب حقیقت و کمال و سعادت است، به هیچوجه نمیتواند خود را بینیاز از دین بداند.<ref>ر.ک: همان، ص248</ref> | |||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | |||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:مقالات آبان 01 موسوی]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی نشده1]] | |||
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]] |