۱۴۶٬۳۶۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''فلسفه تاریخ'''، نوشته جواد سلیمانی است. این اثر، پژوهشی است که دیدگاه قرآن را درباره برخی از مسائل مهم فلسفه نظری تاریخ بررسی میکند و به مسائلی همچون علمیت و عینیت تاریخ، حرکت و قانونمندی آن از منظر عقل و وحی و جایگاه سنتهای الهی در تاریخ میپردازد و در نهایت، نظریه اسلام و قرآن را در جایگاه برتر مینشاند. این نوشتار، درسنامهای برای آموزش طلبههای خارجی حوزه علمیه قم است که برای دو واحد درسی تنظیم شده است. | '''فلسفه تاریخ'''، نوشته [[سلیمانی، جواد|جواد سلیمانی]] است. این اثر، پژوهشی است که دیدگاه قرآن را درباره برخی از مسائل مهم فلسفه نظری تاریخ بررسی میکند و به مسائلی همچون علمیت و عینیت تاریخ، حرکت و قانونمندی آن از منظر عقل و وحی و جایگاه سنتهای الهی در تاریخ میپردازد و در نهایت، نظریه اسلام و قرآن را در جایگاه برتر مینشاند. این نوشتار، درسنامهای برای آموزش طلبههای خارجی حوزه علمیه قم است که برای دو واحد درسی تنظیم شده است. | ||
سلیمانی با توجه به اهمیت تاریخ در فرایند تفکر جوامع بشری، میخواهد به این پرسشها پاسخ دهد: تعریف تاریخ چیست؟؛ آیا تاریخ علم محسوب میشود؟؛ حرکت تاریخ چگونه است؟؛ آیا حرکت تاریخ قانونمند است؟؛ عوامل محرک آن کدامند؟ و در صورت قانونمندی تاریخ، قانونهای حرکت آن چیست؟ او در چارچوب فلسفه علم و فلسفه نظری تاریخ و با کاربرد دو منبع معرفتبخش عقل و وحی پاسخهایش را ارائه داده است. در نگاه سلیمانی، مسائل فلسفه تاریخ غالبا بهصورت درهمتنیده مطرح میشود؛ بهگونهای که با هم تداخل کرده و خواننده را خسته و سردرگم میکند؛ ازاینرو، او در این نوشتار تلاش کرده است که تا حد ممکن، مبحثها از یکدیگر تفکیک گردیده و مرزهای آن روشن شود. برای همین، بحثهای فلسفه علم و فلسفه نظری را از یکدیگر جدا کرده و بر اساس آن، پژوهش را پیش برده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص20-18</ref>. | سلیمانی با توجه به اهمیت تاریخ در فرایند تفکر جوامع بشری، میخواهد به این پرسشها پاسخ دهد: تعریف تاریخ چیست؟؛ آیا تاریخ علم محسوب میشود؟؛ حرکت تاریخ چگونه است؟؛ آیا حرکت تاریخ قانونمند است؟؛ عوامل محرک آن کدامند؟ و در صورت قانونمندی تاریخ، قانونهای حرکت آن چیست؟ او در چارچوب فلسفه علم و فلسفه نظری تاریخ و با کاربرد دو منبع معرفتبخش عقل و وحی پاسخهایش را ارائه داده است. در نگاه سلیمانی، مسائل فلسفه تاریخ غالبا بهصورت درهمتنیده مطرح میشود؛ بهگونهای که با هم تداخل کرده و خواننده را خسته و سردرگم میکند؛ ازاینرو، او در این نوشتار تلاش کرده است که تا حد ممکن، مبحثها از یکدیگر تفکیک گردیده و مرزهای آن روشن شود. برای همین، بحثهای فلسفه علم و فلسفه نظری را از یکدیگر جدا کرده و بر اساس آن، پژوهش را پیش برده است<ref>ر.ک: مقدمه مؤلف، ص20-18</ref>. | ||