۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
{{کاربردهای دیگر|فرهنگ (ابهام زدایی)}} | {{کاربردهای دیگر|فرهنگ (ابهام زدایی)}} | ||
'''فرهنگ فارسی''' اثر حسین | '''فرهنگ فارسی''' اثر [[وفایی، حسین|حسین وفایی]]، فرهنگ لغت و اولین متن قدیم فارسی است که بر اساس نسخههای خطی موجود در چین، توسط خانم [[تنگ، هویجو|تن هوی جو]]، ایرانشناس و استاد چینی زبان ادبیات فارسی، تصحیح شده و به چاپ رسیده است. | ||
ارزش فرهنگ وفایی که در اوایل قرن شانزدهم در سرزمین چین نوشته شده، فقط به عنوان فرهنگ لغت فارسی مطرح نیست. اهمیت اصلی این فرهنگ، بیشتر به عنوان سند زنده و معتبری از تاریخ زبان فارسی در چین است<ref>پیشگفتار، صفحه سه</ref>. | ارزش فرهنگ وفایی که در اوایل قرن شانزدهم در سرزمین چین نوشته شده، فقط به عنوان فرهنگ لغت فارسی مطرح نیست. اهمیت اصلی این فرهنگ، بیشتر به عنوان سند زنده و معتبری از تاریخ زبان فارسی در چین است<ref>پیشگفتار، صفحه سه</ref>. | ||
مؤلف روش خود در تألیف این فرهنگ را ضمن مقدمه کتاب، بهطور مشروح بیان داشته است. بنابه نوشته او، این کتاب بر اساس کتاب | مؤلف روش خود در تألیف این فرهنگ را ضمن مقدمه کتاب، بهطور مشروح بیان داشته است. بنابه نوشته او، این کتاب بر اساس کتاب «[[صحاح الفرس]]» محمد هندوشاه نخجوانی، «فرهنگنامه» کشمیری و بخش لغت از کتاب «معیار جمالی» تألیف شمس فخری، تدوین شده است. اما فرهنگ وفایی، بیش از سایر منابع، تحت تأثیر «[[صحاح الفرس]]» است. حتی مقدمه [[وفایی، حسین|وفایی]] بر این فرهنگ، همانطور که خود او اشاره میکند، تقریبا از «[[صحاح الفرس]]» گرفته شده است. البته وفایی فقط متکی به این منابع نبوده و از خود و کتابهای دیگر نیز موارد و واژهها و شعرهایی اضافه کرده و در حقیقت، فرهنگنامههای قدیمتر را متناسب با سلیقه ادبی و نیازهای زمان خود، ویراسته است<ref>همان، صفحه پانزده</ref>. | ||
وفایی به روش اسدی و هندوشاه و بعضی از فرهنگنویسان قدیم، واژهها را طبق ترتیب حرف آغاز و پایان و تاحدی حروف میانین، جایگاهبندی کرده است. توجه به حرف آخر واژه در بین فرهنگنویسان قدیم، شاید بیشتر برای آسانسازی یافتن قافیههای شعر باشد که در سرودن شعر فارسی، اهمیت بسزایی دارد<ref>همان</ref>. | وفایی به روش اسدی و هندوشاه و بعضی از فرهنگنویسان قدیم، واژهها را طبق ترتیب حرف آغاز و پایان و تاحدی حروف میانین، جایگاهبندی کرده است. توجه به حرف آخر واژه در بین فرهنگنویسان قدیم، شاید بیشتر برای آسانسازی یافتن قافیههای شعر باشد که در سرودن شعر فارسی، اهمیت بسزایی دارد<ref>همان</ref>. |