بحوث في الملل و النحل: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می‏گ' به 'می‌‏گ'
جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''')
جز (جایگزینی متن - 'می‏گ' به 'می‌‏گ')
 
خط ۵۵: خط ۵۵:
بخش‌های پایانی، از پیشوایان و بزرگان اشاعره سخن گفته است. در این موضع‎، از بارزترین پیشوایان اشاعره نام برده شده و از آرا و آثار آنان سخن گفته شده است‎. این افراد عبارتند از: [[باقلانی، محمد بن طیب|قاضی ابوبکر باقلانی]]، [[بغدادی، عبدالقادر بن عمر|ابومنصور عبدالقاهر بغدادی]]، امام‏‌الحرمین جوینی، [[غزالی، محمد بن محمد|حجت‌الاسلام غزالی]]‎، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالکریم شهرستانی]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]]، سیف‌الدین آمدی، عضدالدین ایجی، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|سعدالدین تفتازانی]]، میر سید شریف جرجانی‎ و [[قوشچی، علی بن محمد|قوشچی‎]]. آشنایی با افکار این افراد که تأثیرگذاری فراوانی نیز در اندیشه دوره اسلامی داشتند، در وضوح و روشنگری عقاید علمی نیز دارای اهمیت بسزایی است.<ref>همان</ref>.
بخش‌های پایانی، از پیشوایان و بزرگان اشاعره سخن گفته است. در این موضع‎، از بارزترین پیشوایان اشاعره نام برده شده و از آرا و آثار آنان سخن گفته شده است‎. این افراد عبارتند از: [[باقلانی، محمد بن طیب|قاضی ابوبکر باقلانی]]، [[بغدادی، عبدالقادر بن عمر|ابومنصور عبدالقاهر بغدادی]]، امام‏‌الحرمین جوینی، [[غزالی، محمد بن محمد|حجت‌الاسلام غزالی]]‎، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالکریم شهرستانی]]، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخرالدین رازی]]، سیف‌الدین آمدی، عضدالدین ایجی، [[تفتازانی، مسعود بن عمر|سعدالدین تفتازانی]]، میر سید شریف جرجانی‎ و [[قوشچی، علی بن محمد|قوشچی‎]]. آشنایی با افکار این افراد که تأثیرگذاری فراوانی نیز در اندیشه دوره اسلامی داشتند، در وضوح و روشنگری عقاید علمی نیز دارای اهمیت بسزایی است.<ref>همان</ref>.


در جلد سوم، از مکاتب ماتریدی، مرجئه، جهمیه، کرامیه، ظاهریه و معتزله سخن به میان آمده است. مکتب ماتریدی، نوعی عقل‏گرایی متوسط میان مکتب اشعری و معتزلی است که در عین استناد به نصوص و روایات، از عقل نیز بهره می‏گیرد. مکتب معتزله نیز‎، عقل‌گرایی را شعار خود ساخته است. در این بخش، عمده سخن از مکتب اعتزال است. در باب ماتریدی، گفتاری فشرده، در باب نحوه پیدایش آن، شباهت‏ها و اختلافات مکتب اشعری و ماتریدی و برخی از پیروان این مکتب آورده شده است.<ref>ر.ک: محمدی‌نسب، رضا، 1393، ص34</ref>.
در جلد سوم، از مکاتب ماتریدی، مرجئه، جهمیه، کرامیه، ظاهریه و معتزله سخن به میان آمده است. مکتب ماتریدی، نوعی عقل‏گرایی متوسط میان مکتب اشعری و معتزلی است که در عین استناد به نصوص و روایات، از عقل نیز بهره می‌‏گیرد. مکتب معتزله نیز‎، عقل‌گرایی را شعار خود ساخته است. در این بخش، عمده سخن از مکتب اعتزال است. در باب ماتریدی، گفتاری فشرده، در باب نحوه پیدایش آن، شباهت‏ها و اختلافات مکتب اشعری و ماتریدی و برخی از پیروان این مکتب آورده شده است.<ref>ر.ک: محمدی‌نسب، رضا، 1393، ص34</ref>.


اما در باب مکتب اعتزال ‎که با القابی همچون: عدلیه، موحده، اهل حق، قدریه، ثنویه، معطله، جهمیه و وعیدیه، نیز نامیده شده‌‏اند‎، گفتاری گسترده را در این جلد شاهد هستیم. این مکتب، در میان مکاتب دوران اسلامی، برای عقل و خرد سهم بیشتری قائل بود؛ اما تعصب اشاعره و پیشوایان اهل حدیث، سبب شد که بسیاری از آثار معتزله از بین برود و تنها مقدار ناچیزی از آن برجای بماند<ref>ر.ک: همان</ref>.
اما در باب مکتب اعتزال ‎که با القابی همچون: عدلیه، موحده، اهل حق، قدریه، ثنویه، معطله، جهمیه و وعیدیه، نیز نامیده شده‌‏اند‎، گفتاری گسترده را در این جلد شاهد هستیم. این مکتب، در میان مکاتب دوران اسلامی، برای عقل و خرد سهم بیشتری قائل بود؛ اما تعصب اشاعره و پیشوایان اهل حدیث، سبب شد که بسیاری از آثار معتزله از بین برود و تنها مقدار ناچیزی از آن برجای بماند<ref>ر.ک: همان</ref>.