۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيخ طوسى' به 'شيخ طوسى') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد مرتضى' به 'سيد مرتضى') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
«الملخص في أصول الدين»، از مهمترين كتب كلامى سيد مرتضى است، بلكه مىتوان گفت از بسيارى جهات اين كتاب بر ديگر كتب كلامى سيد مقدم است، چرا كه اين كتاب مشتمل است بر معظم مباحث توحيد، صفات بارى تعالى، عدل و ديگر مباحثى كه مورد اختلاف شيعه، اشاعره، معتزله، مرجئة، قدريه و غير اينها است. اما ديگر تاليفات كلامى مولف چنين نيستند، براى مثال كتاب الشافى فى الامامة گرچه كتابى است مبسوط، اما تنها اختصاص يافته است، به مباحث امامت و كتاب الذخيره، گرچه جامع اصول اعتقادى است؛ اما در آن مباحث خيلى مختصرى، مورد بررسى واقع شدهاند، بلكه چنانكه مولف در آخر كتاب الذخيره گفته است، الذخيره تكملۀ الملخص مىباشد و تفصيل مطالب را مولف به الذخيره ارجاع مىدهد. | «الملخص في أصول الدين»، از مهمترين كتب كلامى [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] است، بلكه مىتوان گفت از بسيارى جهات اين كتاب بر ديگر كتب كلامى سيد مقدم است، چرا كه اين كتاب مشتمل است بر معظم مباحث توحيد، صفات بارى تعالى، عدل و ديگر مباحثى كه مورد اختلاف شيعه، اشاعره، معتزله، مرجئة، قدريه و غير اينها است. اما ديگر تاليفات كلامى مولف چنين نيستند، براى مثال كتاب الشافى فى الامامة گرچه كتابى است مبسوط، اما تنها اختصاص يافته است، به مباحث امامت و كتاب الذخيره، گرچه جامع اصول اعتقادى است؛ اما در آن مباحث خيلى مختصرى، مورد بررسى واقع شدهاند، بلكه چنانكه مولف در آخر كتاب الذخيره گفته است، الذخيره تكملۀ الملخص مىباشد و تفصيل مطالب را مولف به الذخيره ارجاع مىدهد. | ||
مولف اين كتاب را بعد از كتاب الشافى و بخشى از آن را قبل از الذخيره و بخش ديگر را همزمان با الذخيره نگاشته است. اول كتاب ناقص است و مطلب بدون مقدمه از «قدمها يرجع الى ذاتها...» شروع مىشود كه احتمالا چند صفحهاى از نسخۀ موجود حذف شده است. | مولف اين كتاب را بعد از كتاب الشافى و بخشى از آن را قبل از الذخيره و بخش ديگر را همزمان با الذخيره نگاشته است. اول كتاب ناقص است و مطلب بدون مقدمه از «قدمها يرجع الى ذاتها...» شروع مىشود كه احتمالا چند صفحهاى از نسخۀ موجود حذف شده است. | ||
در مورد انتساب كتاب الملخص، به سيد مرتضى هيچ اختلافى نيست، چنانكه شاگرد بلافصل او؛ يعنى [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در رجال خود، كتاب الملخص را از تاليفات استاد خود ذكر نموده است. | در مورد انتساب كتاب الملخص، به [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] هيچ اختلافى نيست، چنانكه شاگرد بلافصل او؛ يعنى [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در رجال خود، كتاب الملخص را از تاليفات استاد خود ذكر نموده است. | ||
همچنين [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، صاحب تأسيس الشيعه و كشف الحجب نيز اين كتاب را به سيد نسبت داده است. معرفى مولف: ابوالقاسم على بن حسين، از فرزندان امام موسى كاظم(ع)كه به پنج واسطه به حضرت امام موسى كاظم(ع) مىرسد. از اينرو به شريف مرتضى شهرت يافته است. از او گاه به سيد مرتضى و گاه به علم الهدى نيز نام مىبرند. | همچنين [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشى]]، صاحب تأسيس الشيعه و كشف الحجب نيز اين كتاب را به سيد نسبت داده است. معرفى مولف: ابوالقاسم على بن حسين، از فرزندان امام موسى كاظم(ع)كه به پنج واسطه به حضرت امام موسى كاظم(ع) مىرسد. از اينرو به شريف مرتضى شهرت يافته است. از او گاه به [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] و گاه به علم الهدى نيز نام مىبرند. | ||
سيد مرتضى يكى از فقهاء، ادباء و متكلمين بزرگ اسلامى است كه در سال 355ق در خانوادهاى از اهل فضل و كمال در شهر بغداد متولد شد. پدر او شريف ابواحمد موسوى نقيب طالبيان(علويان) بغداد و مادر او فاطمه بنت حسن بن احمد دختر والى ديلم و طبرستان كه او نيز از احفاد امام سجاد(ع) مىباشد. | [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] يكى از فقهاء، ادباء و متكلمين بزرگ اسلامى است كه در سال 355ق در خانوادهاى از اهل فضل و كمال در شهر بغداد متولد شد. پدر او شريف ابواحمد موسوى نقيب طالبيان(علويان) بغداد و مادر او فاطمه بنت حسن بن احمد دختر والى ديلم و طبرستان كه او نيز از احفاد امام سجاد(ع) مىباشد. | ||
سيد مرتضى تعليمات مقدماتى را در منزل فرا گرفته و تا پانزده سالگى نزد عبدالله بن نباته به تحصيل علم مشغول شد. او بعد از آن به محضر شيخ مفيد راه يافته و عمده علوم اسلامى را نزد وى آموخت. سيد مرتضى از همان ابتداى جوانى به عنوان يكى از علماء مطرح شيعه به حساب مىآمد، چنانكه رسالۀ المسائل الموصليه را در سن 27 سالگى در پاسخ به شبهات و پرسشهاى شيعان موصل نگاشته است. از محضر علمى سيد مرتضى افراد متعددى تلمذ نمودهاند كه بعضى از آنها از مشاهير علماء شيعه به حساب مىآيند. از آن جمله مىتوان به [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، سلار، قاضى بن براج و صهرشتى اشاره نمود. همچنين از او آثار متعددى در زمينۀ علوم مختلف به جا مانده است كه مىتوان به كتاب الانتصار و الناصريات در فقه، الذريعه در اصول فقه، الشافى، الذخيره و الملخص در كلام اشاره نمود. شريف مرتضى پس از عمرى پر بركت و تلاشهاى پيوستۀ علمى و اجتماعى در 25 ربيع الاول سال 436ق در سن 81 سالگى دار فانى را وداع گفت. | [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] تعليمات مقدماتى را در منزل فرا گرفته و تا پانزده سالگى نزد عبدالله بن نباته به تحصيل علم مشغول شد. او بعد از آن به محضر شيخ مفيد راه يافته و عمده علوم اسلامى را نزد وى آموخت. [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] از همان ابتداى جوانى به عنوان يكى از علماء مطرح شيعه به حساب مىآمد، چنانكه رسالۀ المسائل الموصليه را در سن 27 سالگى در پاسخ به شبهات و پرسشهاى شيعان موصل نگاشته است. از محضر علمى [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] افراد متعددى تلمذ نمودهاند كه بعضى از آنها از مشاهير علماء شيعه به حساب مىآيند. از آن جمله مىتوان به [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، سلار، قاضى بن براج و صهرشتى اشاره نمود. همچنين از او آثار متعددى در زمينۀ علوم مختلف به جا مانده است كه مىتوان به كتاب الانتصار و الناصريات در فقه، الذريعه در اصول فقه، الشافى، الذخيره و الملخص در كلام اشاره نمود. شريف مرتضى پس از عمرى پر بركت و تلاشهاى پيوستۀ علمى و اجتماعى در 25 ربيع الاول سال 436ق در سن 81 سالگى دار فانى را وداع گفت. | ||
==ساختار و گزارش محتوا== | ==ساختار و گزارش محتوا== | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
1- منظم نبودن بحثهاى كتاب: پراكندگى مطالب و نامنظم بودن آنها استفاده از كتاب را كمى دشوار نموده است. مباحث مربوط به عدل بخشى در جزء دوم و بخشى در جزء سوم بعد از اين كه فاصلۀ زيادى بين آنها افتاده است، مطرح مىشود.همچنين تقسيم مطالب به ابواب و فصول چندان منطقى به نظر نمىرسند. بابى كه به عنوان نفى رؤيت حضرت حق منعقد گشته در فصولش از وحدت و توحيد بحث مىشود و بعضى از فصول هم تحت هيچ بابى نيستند. | 1- منظم نبودن بحثهاى كتاب: پراكندگى مطالب و نامنظم بودن آنها استفاده از كتاب را كمى دشوار نموده است. مباحث مربوط به عدل بخشى در جزء دوم و بخشى در جزء سوم بعد از اين كه فاصلۀ زيادى بين آنها افتاده است، مطرح مىشود.همچنين تقسيم مطالب به ابواب و فصول چندان منطقى به نظر نمىرسند. بابى كه به عنوان نفى رؤيت حضرت حق منعقد گشته در فصولش از وحدت و توحيد بحث مىشود و بعضى از فصول هم تحت هيچ بابى نيستند. | ||
2-تأثر از معتزله: مولف در بحثهاى متعدد كلامى كه در اين كتاب مطرح شده است، از افكار و عقائد معتزله متأثر شده است. قاضى عبدالجبار در كتاب طبقات المعتزله كه سيد مرتضى را از معتزله شمرده است، با توجه به اين كلمات است.سيد مرتضى در بحث از كلام الهى و صفت تكلم قائل شده است كه اين صفت حادث است، بلكه او مىگويد: «اعلم ان الخلاف فى حدوث كلامه تعالى-مع الاعتراف بأنه من جنس كلامنا و از هو هذا المعقول المسموع» - «يكاد يقع من يحصل عن نفسه ...و انما قلنا ذلك لان امارات الحدوث فى الكلام اقوى و اظهر من امارات الحدوث فى الاجسام و الاعراض»[1]. او كلام الهى را از جنس كلام انسانى مىداند و براى اين مطلب دليل ذكر كرده است و از اين كه اين دو مثل هم هستنداستفاده مىكند كه كلام الهى حادث است! | 2-تأثر از معتزله: مولف در بحثهاى متعدد كلامى كه در اين كتاب مطرح شده است، از افكار و عقائد معتزله متأثر شده است. قاضى عبدالجبار در كتاب طبقات المعتزله كه [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] را از معتزله شمرده است، با توجه به اين كلمات است.[[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در بحث از كلام الهى و صفت تكلم قائل شده است كه اين صفت حادث است، بلكه او مىگويد: «اعلم ان الخلاف فى حدوث كلامه تعالى-مع الاعتراف بأنه من جنس كلامنا و از هو هذا المعقول المسموع» - «يكاد يقع من يحصل عن نفسه ...و انما قلنا ذلك لان امارات الحدوث فى الكلام اقوى و اظهر من امارات الحدوث فى الاجسام و الاعراض»[1]. او كلام الهى را از جنس كلام انسانى مىداند و براى اين مطلب دليل ذكر كرده است و از اين كه اين دو مثل هم هستنداستفاده مىكند كه كلام الهى حادث است! | ||
==نسخهشناسى== | ==نسخهشناسى== |
ویرایش