۱٬۵۹۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''البیان المغرب في أخبار الأندلس والمغرب''' اثر ابوالعباس احمد بن محمد بن عذاری (نیمه دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم)، مشهورترین مورخ مغربی پیش از ابن خلدون، یکی از مهمترین نوشتههای تاریخی مغرب اسلامی است. | '''البیان المغرب في أخبار الأندلس والمغرب''' اثر ابوالعباس احمد بن محمد بن عذاری (نیمه دوم قرن هفتم و نیمه اول قرن هشتم)، مشهورترین مورخ مغربی پیش از ابن خلدون، یکی از مهمترین نوشتههای تاریخی مغرب اسلامی است. | ||
این کتاب، از مفصلترین نوشتههای تاریخی مغرب و اندلس است که به رغم آنکه در قرن هشتم هجری به نگارش درآمده، متضمن اخبار بسیار و روایات نادری است که جایگاه کتاب را تا حد منبعی دست اول، ترفیع داده است. به علاوه، همچون اغلب نوشتههای این دوره که به خواست سلاطین یا بزرگان تحریر مییافتند، نیز از این نقیصه خالی نیست و نویسنده آن را نه برای ارضای علایق شخصی یا دانشدوستی، بلکه به خواهش دیگران پدید آورده است. با این تفاوت که نام و هویت ممدوح ابن عذاری، در این کتاب معرفی نشده و تنها به اشاره از آن سخن رفته است<ref>فرهمند، یونس، ص71</ref>. | این کتاب، از مفصلترین نوشتههای تاریخی مغرب و اندلس است که به رغم آنکه در قرن هشتم هجری به نگارش درآمده، متضمن اخبار بسیار و روایات نادری است که جایگاه کتاب را تا حد منبعی دست اول، ترفیع داده است. به علاوه، همچون اغلب نوشتههای این دوره که به خواست سلاطین یا بزرگان تحریر مییافتند، نیز از این نقیصه خالی نیست و نویسنده آن را نه برای ارضای علایق شخصی یا دانشدوستی، بلکه به خواهش دیگران پدید آورده است. با این تفاوت که نام و هویت ممدوح ابن عذاری، در این کتاب به درستی معرفی نشده و تنها به اشاره از آن سخن رفته است<ref>فرهمند، یونس، ص71</ref>. | ||
شیوه تألیف کتاب، تلفیقی از شیوههای رایج سالشمار و موضوعی است. به نظر میرسد اتخاذ این شیوه، مرهون آشنایی عمیق مؤلف با منابع گوناگون تاریخی شرق و غرب جهان اسلام است که خود در مقدمه به آن اشاره کرده است. وی حوادث تاریخی را به ترتیب سال وقوع، از 21 تا 667 هجری بررسی کرده است. با این همه، او تنها به این شیوه متکی نیست و در خلال سنوات مختلف، موضوعات موهم و مورد توجهش را در درون شیوه سالشمار، جای داده و به تفصیل یک جا از آن سخن گفته است. تفصیل برخی از این وقایع به گونهای است که مؤلف گاه یکباره به کلی از شیوه سالشمار دست شسته و به موضوعات منفرد تاریخی پرداخته است<ref>همان، ص73- 74</ref>. | شیوه تألیف کتاب، تلفیقی از شیوههای رایج سالشمار و موضوعی است. به نظر میرسد اتخاذ این شیوه، مرهون آشنایی عمیق مؤلف با منابع گوناگون تاریخی شرق و غرب جهان اسلام است که خود در مقدمه به آن اشاره کرده است. وی حوادث تاریخی را به ترتیب سال وقوع، از 21 تا 667 هجری بررسی کرده است. با این همه، او تنها به این شیوه متکی نیست و در خلال سنوات مختلف، موضوعات موهم و مورد توجهش را در درون شیوه سالشمار، جای داده و به تفصیل یک جا از آن سخن گفته است. تفصیل برخی از این وقایع به گونهای است که مؤلف گاه یکباره به کلی از شیوه سالشمار دست شسته و به موضوعات منفرد تاریخی پرداخته است<ref>همان، ص73- 74</ref>. |