۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن سينا' به 'ابن سينا') |
جز (جایگزینی متن - 'سيوطى ' به 'سيوطى ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
تاج سبكى در كتاب خود «طبقات الشافعية» او را چنين ستوده است: «پيشوايى مبرز در علوم معقول بود كه صيت شهرت او به سرزمينهاى دوردست رسيد. به سال 763 به دمشق آمد، پس او را پيشوايى در منطق و حكمت يافتيم كه در تفسير و معانى و بيان بهخوبى وارد بود و در نحو دست داشت و اشعه ذكاوت او آشكار بود». | تاج سبكى در كتاب خود «طبقات الشافعية» او را چنين ستوده است: «پيشوايى مبرز در علوم معقول بود كه صيت شهرت او به سرزمينهاى دوردست رسيد. به سال 763 به دمشق آمد، پس او را پيشوايى در منطق و حكمت يافتيم كه در تفسير و معانى و بيان بهخوبى وارد بود و در نحو دست داشت و اشعه ذكاوت او آشكار بود». | ||
سيوطى در «طبقات النحاة» گفته است: «او يكى از پيشوايان علم معقول بود كه از عضدى و غيره دانش فراگرفت». | [[سيوطى]] در «طبقات النحاة» گفته است: «او يكى از پيشوايان علم معقول بود كه از عضدى و غيره دانش فراگرفت». | ||
او از متفكران و علماى مبرز شيعه بود. شهيد اول بدين مطلب تصريح دارد و با او در دمشق، در اواخر ماه شعبان 776، ملاقات كرده است و چنين مىگويد: «دريايى بود خشكنشدنى... و بىشك امامىمذهب بود و من خود از او شنيدم كه به امامى بودن خود تصريح مىكرد و وابستگى او به پيروى از اهل بيت رسالت معلوم است» و باز شهيد اول گفته است: «او شاگرد مخصوص شيخ امام جمالالدّين علامه حلى بود». | او از متفكران و علماى مبرز شيعه بود. شهيد اول بدين مطلب تصريح دارد و با او در دمشق، در اواخر ماه شعبان 776، ملاقات كرده است و چنين مىگويد: «دريايى بود خشكنشدنى... و بىشك امامىمذهب بود و من خود از او شنيدم كه به امامى بودن خود تصريح مىكرد و وابستگى او به پيروى از اهل بيت رسالت معلوم است» و باز شهيد اول گفته است: «او شاگرد مخصوص شيخ امام جمالالدّين علامه حلى بود». |
ویرایش