پرش به محتوا

رتبة الحيات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'فـ' به 'ف'
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')')
جز (جایگزینی متن - 'فـ' به 'ف')
خط ۳۶: خط ۳۶:
[[همدانی، یوسف بن ایوب|خواجه]] با طرح این سؤال که «زنده کیست و زندگانی چیست؟» به بیان مراتب زندگانی یا حیات طیبه(در تعبیر قرآنی) پرداخته و آن را در سه مرتبه اسلام، ایمان، و احسان مقصور کرده است. به نظر می‌رسد که طرح مرتبه اسلام در آغاز مراتب سه‌گانه حیات معنوی -اسلام، ایمان، و احسان- برای تأکید بر اهمیت شریعت و التزام متابعت از احکام شرعی در مراتب‌ بالاتر سلوک، صورت گرفته باشد و صعود به درجات بالاتر، به رعایت حدود مسلمانی‌ منوط شده باشد. از آنچه خواجه یوسف در تفضیل مراتب اسلام و ایمان و احسان گفته است، برمی‌آید که لازمه زندگانی در هرکدام از این آسایش‌گاه‌ها، ادای حق مرتبه فرودین است؛ بدین معنی‌ که تا مسلمانی در کسی به کمال نرسد، نمی‌تواند به مأمن ایمان گام نهد و تا منازل ایمان را پشت‌سر نگذارد، از زندگانی به احسان، بویی نمی‌برد. مرتبه اسلام، مرتبه عموم مسلمانان و مرتبه احسان، انس‌‌گاه خواص اولیا و صاحب‌دلان‌ است و مرتبه ایمان، غایت و ثمره مسلمانی و مدخل آرامگاه احسان است؛ ازاین‌رو نه تنها بین هرکدام از این مراتب -که همان اسلام و عرفان است- منافات و مغایرتی وجود ندارد، بلکه مفهوم اسلام را برای اذهان روشن و دل‌های مستعد، فراخ‌تر می‌کند و آن را از محدود شدن شهادت زبانی و پاره‌ای اعمال جسمانی، مانع می‌شود و افق‌های روشن‌تری را به روی جان‌های دور پرواز و سبک‌بال می‌گشاید و مفهوم حیات را از خوروخواب حیوانی‌ تا مشاهده جمال ربانی کمال می‌بخشد و مخاطب را از ایستایی و دل‌مردگی و خرسندی، به‌ مراتب پست‌تری از حیات بازمی‌دارد.<ref>ر.ک: همان، ص 106</ref>
[[همدانی، یوسف بن ایوب|خواجه]] با طرح این سؤال که «زنده کیست و زندگانی چیست؟» به بیان مراتب زندگانی یا حیات طیبه(در تعبیر قرآنی) پرداخته و آن را در سه مرتبه اسلام، ایمان، و احسان مقصور کرده است. به نظر می‌رسد که طرح مرتبه اسلام در آغاز مراتب سه‌گانه حیات معنوی -اسلام، ایمان، و احسان- برای تأکید بر اهمیت شریعت و التزام متابعت از احکام شرعی در مراتب‌ بالاتر سلوک، صورت گرفته باشد و صعود به درجات بالاتر، به رعایت حدود مسلمانی‌ منوط شده باشد. از آنچه خواجه یوسف در تفضیل مراتب اسلام و ایمان و احسان گفته است، برمی‌آید که لازمه زندگانی در هرکدام از این آسایش‌گاه‌ها، ادای حق مرتبه فرودین است؛ بدین معنی‌ که تا مسلمانی در کسی به کمال نرسد، نمی‌تواند به مأمن ایمان گام نهد و تا منازل ایمان را پشت‌سر نگذارد، از زندگانی به احسان، بویی نمی‌برد. مرتبه اسلام، مرتبه عموم مسلمانان و مرتبه احسان، انس‌‌گاه خواص اولیا و صاحب‌دلان‌ است و مرتبه ایمان، غایت و ثمره مسلمانی و مدخل آرامگاه احسان است؛ ازاین‌رو نه تنها بین هرکدام از این مراتب -که همان اسلام و عرفان است- منافات و مغایرتی وجود ندارد، بلکه مفهوم اسلام را برای اذهان روشن و دل‌های مستعد، فراخ‌تر می‌کند و آن را از محدود شدن شهادت زبانی و پاره‌ای اعمال جسمانی، مانع می‌شود و افق‌های روشن‌تری را به روی جان‌های دور پرواز و سبک‌بال می‌گشاید و مفهوم حیات را از خوروخواب حیوانی‌ تا مشاهده جمال ربانی کمال می‌بخشد و مخاطب را از ایستایی و دل‌مردگی و خرسندی، به‌ مراتب پست‌تری از حیات بازمی‌دارد.<ref>ر.ک: همان، ص 106</ref>


'''رسالة‌الطّيور''' نوشته‌ايست خيالي و تمثيلي، و به زبان‌ رمز‌ و اشارت، و به تعبير نويسنده از زبان مرغان. و اگرچه ماية فـلسفي و عرفاني عميقي‌ ندارد‌، امّا‌ هرچه هست يادگاري است از نثر فارسي پيش از مغول، و به قلم عارفي نامدار و نيز‌ نمونه‌اي‌ از‌ رنج و روزگار مردم آن روز ري. هدف نويسنده‌، گزارش‌ ستمديدگي مردم‌ ري‌، به‌ يكي از بزرگان زمان است. سخن‌ را‌ با وصفي از دميدن صبح آغـاز مي‌كند.<ref>متن کتاب، ص 84- 85</ref>
'''رسالة‌الطّيور''' نوشته‌ايست خيالي و تمثيلي، و به زبان‌ رمز‌ و اشارت، و به تعبير نويسنده از زبان مرغان. و اگرچه ماية فلسفي و عرفاني عميقي‌ ندارد‌، امّا‌ هرچه هست يادگاري است از نثر فارسي پيش از مغول، و به قلم عارفي نامدار و نيز‌ نمونه‌اي‌ از‌ رنج و روزگار مردم آن روز ري. هدف نويسنده‌، گزارش‌ ستمديدگي مردم‌ ري‌، به‌ يكي از بزرگان زمان است. سخن‌ را‌ با وصفي از دميدن صبح آغـاز مي‌كند.<ref>متن کتاب، ص 84- 85</ref>


==پانویس==
==پانویس==