۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ مجمل التواریخ و القصص (آلمان) را به مجمل التواريخ و القصص (آلمان) منتقل کرد) |
جز (جایگزینی متن - 'تاريخ طبرى' به 'تاريخ طبرى') |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
تاريخ ايران و جهان قبل از اسلام، مملوّ از اخبار قصصى و داستانى و به عبارتى خرافى است كه بسيارى از آنها در منابع تاريخى تدوين شده، در تمدن اسلامى نفوذ كرد و به دليل آن كه براى بسيارى از ادوار تاريخى، منبع قابل اعتماد و معقولى نبود، از همان افسانهها استفاده شد. كتاب حاضر هم خالى از آن قصص نيست، بلكه از اين جهت، به دليل توجهش به اخبار ممالك ديگر، حجم بيشترى از اين قصص را در خود جاى داده است. به عبارت ديگر مؤلف طبق معمول، آن اخبار داستانى را آورده و بهرغم درك نادرستى و ناعقلانى بودن بسيارى از آنها، چارهاى جز ذكر آنها نداشته است. وى بسان بسيارى و علىالرسم، تعبير الله اعلم را در پايان بسيارى از اخبار آورده، اما با توجه به شناختى كه از وى داريم، و نيز فراوانى كاربرد اين تعبير و تعابير مشابه، مىتوانيم بگوييم كه از اساس، ترديد را در اين قبيل اخبار روا مىداند. | تاريخ ايران و جهان قبل از اسلام، مملوّ از اخبار قصصى و داستانى و به عبارتى خرافى است كه بسيارى از آنها در منابع تاريخى تدوين شده، در تمدن اسلامى نفوذ كرد و به دليل آن كه براى بسيارى از ادوار تاريخى، منبع قابل اعتماد و معقولى نبود، از همان افسانهها استفاده شد. كتاب حاضر هم خالى از آن قصص نيست، بلكه از اين جهت، به دليل توجهش به اخبار ممالك ديگر، حجم بيشترى از اين قصص را در خود جاى داده است. به عبارت ديگر مؤلف طبق معمول، آن اخبار داستانى را آورده و بهرغم درك نادرستى و ناعقلانى بودن بسيارى از آنها، چارهاى جز ذكر آنها نداشته است. وى بسان بسيارى و علىالرسم، تعبير الله اعلم را در پايان بسيارى از اخبار آورده، اما با توجه به شناختى كه از وى داريم، و نيز فراوانى كاربرد اين تعبير و تعابير مشابه، مىتوانيم بگوييم كه از اساس، ترديد را در اين قبيل اخبار روا مىداند. | ||
به طور كلى بايد گفت، بيشترين اسم كتابى كه به عنوان منبع در اين كتاب آمده، تاريخ طبرى يا به قول وى در بيشتر موارد تاريخ جرير است. وى در همان مقدمه به اهميت اين كتاب اذعان كرده و جامعيت آن را ستوده است. با اين حال، و بلافاصله تأكيد كرده است كه در برخى از بخشها، آن كتاب مختصر است و بايد مطالب مورد نياز را بيرون از تاريخ جرير به دست آورد. | به طور كلى بايد گفت، بيشترين اسم كتابى كه به عنوان منبع در اين كتاب آمده، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] يا به قول وى در بيشتر موارد تاريخ جرير است. وى در همان مقدمه به اهميت اين كتاب اذعان كرده و جامعيت آن را ستوده است. با اين حال، و بلافاصله تأكيد كرده است كه در برخى از بخشها، آن كتاب مختصر است و بايد مطالب مورد نياز را بيرون از تاريخ جرير به دست آورد. | ||
تعداد مواردى كه مؤلف از شهرى يا بنايى ديدن كرده و تصريح مىكند كه خود به چشم آن جا را ديده است، قابل توجه است. يا آن كه وضع حالى را بيان مىكند بدون آن كه اشاره به رؤيت آن داشته باشد. | تعداد مواردى كه مؤلف از شهرى يا بنايى ديدن كرده و تصريح مىكند كه خود به چشم آن جا را ديده است، قابل توجه است. يا آن كه وضع حالى را بيان مىكند بدون آن كه اشاره به رؤيت آن داشته باشد. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
[[رده:تاریخ]] | [[رده:تاریخ]] | ||
[[رده:تاریخ ایران]] | [[رده:تاریخ ایران]] | ||
ویرایش