۱۴۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR85353J1.jpg | عنوان = التربية فى الاسلام | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = احمد فؤاد الاهوانى (نویسنده) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = /الف95 ت4 / 904 LC | موضوع = تعلیم و تربیت |ناشر | ناشر = دارالمعارف | مکان نشر...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''التربية فى الاسلام''' تالیف [[احمد فؤاد الاهوانى]] در واقع رسالۀ دکتراى نويسنده است که در آن به کتاب«[[الرسالة المفصلة لاحوال المتعلمين و احکام المعلمين]]» نوشته [[قابسى]](قرن چهارم هجرى)پرداخته است.نگارنده از ديدگاه ديگر دانشمندان و تربيتپژوهان مسلمان و مکتب هاى تربيتى نوين غافل نمانده و نقاط ضعف و قوت کار قابسى را نيز ياد کرده است.کتاب گذشته از مقدمه و يازده فصل، مؤخر هاى دارد که متن کتاب قابسى و کتاب«[[آداب المعلمين]]»[[ابن سحنون، محمد بن عبدالسلام|ابن سحنون]] عينا در آن آمده است. | '''التربية فى الاسلام''' تالیف [[احمد فؤاد الاهوانى]] در واقع رسالۀ دکتراى نويسنده است که در آن به کتاب«[[الرسالة المفصلة لاحوال المتعلمين و احکام المعلمين]]» نوشته [[قابسى]](قرن چهارم هجرى)پرداخته است.نگارنده از ديدگاه ديگر دانشمندان و تربيتپژوهان مسلمان و مکتب هاى تربيتى نوين غافل نمانده و نقاط ضعف و قوت کار قابسى را نيز ياد کرده است.کتاب گذشته از مقدمه و يازده فصل، مؤخر هاى دارد که متن کتاب قابسى و کتاب«[[آداب المعلمين]]»[[ابن سحنون، محمد بن عبدالسلام|ابن سحنون]] عينا در آن آمده است. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۰: | ||
در فصل دهم، از ديدگاه هاى تربيتى اخوان الصفا، ابن مسکويه، ابن سينا، غزالى، زرنوجى، ابن عبد البر و ابن خلدون به کوتاهى سخن مىرود. | در فصل دهم، از ديدگاه هاى تربيتى اخوان الصفا، ابن مسکويه، ابن سينا، غزالى، زرنوجى، ابن عبد البر و ابن خلدون به کوتاهى سخن مىرود. | ||
فصل يازدهم.پايان: در اين فصل به برخى انتقادها به تعليم و تربيت اسلامى پاسخ داده مىشود.روش بررسى آراى تربيتى مربيان مسلمان ياد و نقد مىشود.از ديدگاه هاى قابسى دفاع مىشود و با انتقادى از او به برخى کاستيها در کارش اشارت مىرود و علت آن مىآيد. | فصل يازدهم.پايان: در اين فصل به برخى انتقادها به تعليم و تربيت اسلامى پاسخ داده مىشود.روش بررسى آراى تربيتى مربيان مسلمان ياد و نقد مىشود.از ديدگاه هاى قابسى دفاع مىشود و با انتقادى از او به برخى کاستيها در کارش اشارت مىرود و علت آن مىآيد. <ref>بهروز رفیعی، ص 165-167</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> |
ویرایش