۱۱۶٬۸۶۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''شرح اصول فقه'''، نوشته مجید فرجزاده فسایی (متولد 1351ش) است. این اثر در موضوع اصول فقه به نگارش درآمده است. | '''شرح اصول فقه'''، نوشته [[فرج زاده فسائی، مجید|مجید فرجزاده فسایی]] (متولد 1351ش) است. این اثر در موضوع اصول فقه به نگارش درآمده است. | ||
این کتاب شرحی به زبان فارسی بر کتاب اصول فقه محمدرضا مظفر، از علمای شیعه معاصر است. کتاب اصول فقه که با اسلوب کتب درسی نوشته شده، از تنظیم و تبویب بدیع برخوردار است و نکات دقیق و ظریفی دارد. مباحث کتاب در چهار بخش مباحث الفاظ، ملازمات عقلیه، مباحث حجت و اصول علمیه مطرح شده است<ref>ر.ک: سرآغاز، ج1، ص17</ref>. | این کتاب شرحی به زبان فارسی بر کتاب اصول فقه محمدرضا مظفر، از علمای شیعه معاصر است. کتاب اصول فقه که با اسلوب کتب درسی نوشته شده، از تنظیم و تبویب بدیع برخوردار است و نکات دقیق و ظریفی دارد. مباحث کتاب در چهار بخش مباحث الفاظ، ملازمات عقلیه، مباحث حجت و اصول علمیه مطرح شده است<ref>ر.ک: سرآغاز، ج1، ص17</ref>. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
پیچیدگی خاص برخی از مباحث کتاب اصول فقه، شارح را بر آن داشته تا شرحی مفصل و روان به هدف آسانسازی فهم متن برای دانشپژوهان و طلاب علوم دینی بنگارد<ref>رک: همان</ref>. | پیچیدگی خاص برخی از مباحث کتاب اصول فقه، شارح را بر آن داشته تا شرحی مفصل و روان به هدف آسانسازی فهم متن برای دانشپژوهان و طلاب علوم دینی بنگارد<ref>رک: همان</ref>. | ||
این شرح بر اساس معتبرترین منابع اصولی تدوین شده که برخی از آن منابع در کتابنامه ذکره شده است و مهمترین آنها عبارتند از: | این شرح بر اساس معتبرترین منابع اصولی تدوین شده که برخی از آن منابع در کتابنامه ذکره شده است و مهمترین آنها عبارتند از: «[[فرائد الأصول]]» [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]]، «[[كفاية الأصول]]» [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانی]]، «[[نهاية الأفكار]]» [[عراقی، ضیاءالدین|ضیاءالدین عراقی]]، «[[معالم الأصول (با حواشی سلطان العلماء)|معالم الأصول]]» [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|حسن بن زینالدین عاملی]] و «[[أجود التقريرات]]» [[خویی، سید ابوالقاسم|سید ابوالقاسم خویی]]. | ||
شیوه شارح در تمام کتاب، آوردن قسمتی از عبارت اصول فقه، سپس توضیح آن است؛ بهگونهای که پیچیدگی عبارات کتاب را برطرف سازد<ref>رک: همان، ص19</ref>. | شیوه شارح در تمام کتاب، آوردن قسمتی از عبارت اصول فقه، سپس توضیح آن است؛ بهگونهای که پیچیدگی عبارات کتاب را برطرف سازد<ref>رک: همان، ص19</ref>. | ||