پرش به محتوا

رشحات البحار: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۷ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''رشحات البحار‌'''، عنوان مهم‌ترین اثر به‌جامانده از آیـت‌اللّه‌ میرزا‌ محمدعـلی شـاه‌آبادی (معاصر)، است.
'''رشحات البحار‌'''، عنوان مهم‌ترین اثر به‌جامانده از آیت‌اللّه‌ میرزا‌ محمدعلی شاه‌آبادی (معاصر)، است.


فرزند نویسنده، آیت‌اللّه نوراللّه شاه‌آبادی، این کتاب را شـرح کـرده است.
فرزند نویسنده، آیت‌اللّه نوراللّه شاه‌آبادی، این کتاب را شرح کرده است.
رشحات البحار،‌ در‌ سـه‌ بخش نگاشته شده است‌. بخش‌ اول‌، بـه کـلام وحـی، قرآن و عترت پرداخـته‌ و بـا‌ مقدمه‌ای‌ درباره‌ علم‌ الهـی‌، بـحث آغاز شده است و مسائلی مانند تجرد علم، مراتب تجرد، نحوه اتحاد ذات با علم و صفات دیـگر الهـی، اسما و صفات وجودی حق و نحوه عـلم به مـاسوا، بحث مـی‌شود کـه‌ شـرح آن درباره قرآن و عترت مـورد توجه است.
رشحات البحار،‌ در‌ سه‌ بخش نگاشته شده است‌. بخش‌ اول‌، به کلام وحی، قرآن و عترت پرداخته‌ و با‌ مقدمه‌ای‌ درباره‌ علم‌ الهی‌، بحث آغاز شده است و مسائلی مانند تجرد علم، مراتب تجرد، نحوه اتحاد ذات با علم و صفات دیگر الهی، اسما و صفات وجودی حق و نحوه علم به ماسوا، بحث می‌شود که‌ شرح آن درباره قرآن و عترت مورد توجه است.


در بخش دوم، به بحث ایـمان و رجعت پرداخته شده است. همچنین، به چگونگی رسیدن به سـعادت یا شـقاوت‌ و شرح مراتب سه‌گانه اعتقادی پرداخته می‌شود که ایشان اولین مقام را شناخت‌ خدای‌ متعال‌ می‌داند و در کمال این شناختن است که می‌توان او را به داشتن صفات، متصف دید و قرآن بـدان‌ها فـراوان یاد ‌‌کرده‌ است. در‌ مـرتبه دوم، مرحوم شاه‌آبادی‌، دستیابی‌ به حقایق را از راه استدلال و اقامه برهان نمی‌داند، بلکه از راه شهود میسر می‌داند. مرتبه سوم، معرفت به مقام ولایت مطلقه الهیه و وصول به این مقام و تحقق آن برای اوست؛ به‌ این مـعنا کـه شخص عـارف سالک، در طی مدارج عبودیت حق، به مقامی می‌رسد که در خدا فانی می‌شود؛ به‌گونه‌ای که فعلی و حرکتی را جـز فعل خدا نداند، صفتی را جز صفت خدا‌ نشناسد‌ و حقیقتی را جز ذات احدیت نـداند و خـود را در جـنب آن فانی ببیند و همواره شاهد و مجذوب جلوات معبود باشد.
در بخش دوم، به بحث ایمان و رجعت پرداخته شده است. همچنین، به چگونگی رسیدن به سعادت یا شقاوت‌ و شرح مراتب سه‌گانه اعتقادی پرداخته می‌شود که ایشان اولین مقام را شناخت‌ خدای‌ متعال‌ می‌داند و در کمال این شناختن است که می‌توان او را به داشتن صفات، متصف دید و قرآن بدان‌ها فراوان یاد ‌‌کرده‌ است. در‌ مرتبه دوم، مرحوم شاه‌آبادی‌، دستیابی‌ به حقایق را از راه استدلال و اقامه برهان نمی‌داند، بلکه از راه شهود میسر می‌داند. مرتبه سوم، معرفت به مقام ولایت مطلقه الهیه و وصول به این مقام و تحقق آن برای اوست؛ به‌ این معنا که شخص عارف سالک، در طی مدارج عبودیت حق، به مقامی می‌رسد که در خدا فانی می‌شود؛ به‌گونه‌ای که فعلی و حرکتی را جز فعل خدا نداند، صفتی را جز صفت خدا‌ نشناسد‌ و حقیقتی را جز ذات احدیت نداند و خود را در جنب آن فانی ببیند و همواره شاهد و مجذوب جلوات معبود باشد.


بخش سوم را مـی‌توان غرر آثار مرحوم آقای شاه‌آبادی دانست. این بخش از ابداعات علمی ایشان بشمار‌ می‌رود که نظریه فـطرت که مغز مکتب حکمی اوست و از منزلت و جایگاه ممتازی برخوردار است، در این بخش آمده اسـت.
بخش سوم را می‌توان غرر آثار مرحوم آقای شاه‌آبادی دانست. این بخش از ابداعات علمی ایشان بشمار‌ می‌رود که نظریه فطرت که مغز مکتب حکمی اوست و از منزلت و جایگاه ممتازی برخوردار است، در این بخش آمده است.


حی و حیات‌ را به‌وضـوح مـی‌توان‌ از‌ تک‌تک ظهور کلمات این کتاب دید‌ و رایحه‌ خوش ماندگاری‌اش را استشمام کرد و حضور این استاد فـرزانه را در پیـچ‌وخـم هریک‌ از‌ این کلمات که طریقند الی‌ اللّه،‌ بعینه دید‌ که‌ دست در دسـتت مـی‌گذارد‌ و تو‌ را از پیچ و تاب توهمات و آفات زندگی می‌رهاند و خبرت می‌دهد که آنچه از مبدأ فیاض الهـی‌ دریـافت‌ کـرده‌ای، معدوم نخواهد شد و آفات زندگی‌، جایگاهی‌ در بهشت‌ است‌.
حی و حیات‌ را به‌وضوح می‌توان‌ از‌ تک‌تک ظهور کلمات این کتاب دید‌ و رایحه‌ خوش ماندگاری‌اش را استشمام کرد و حضور این استاد فرزانه را در پیچ‌وخم هریک‌ از‌ این کلمات که طریقند الی‌ اللّه،‌ بعینه دید‌ که‌ دست در دستت می‌گذارد‌ و تو‌ را از پیچ و تاب توهمات و آفات زندگی می‌رهاند و خبرت می‌دهد که آنچه از مبدأ فیاض الهی‌ دریافت‌ کرده‌ای، معدوم نخواهد شد و آفات زندگی‌، جایگاهی‌ در بهشت‌ است‌.


در‌ لحظات آغازین کتاب، درخواهی‌ یافت که ایـن رشـحات را با چشم سر خواندن، کفایت نمی‌کند و چشم دل باید گشود تا شیرینی‌اش‌ بر‌ جانت بـنشیند<ref>ر.ک: دانشور، مهدی، ص80</ref>.
در‌ لحظات آغازین کتاب، درخواهی‌ یافت که این رشحات را با چشم سر خواندن، کفایت نمی‌کند و چشم دل باید گشود تا شیرینی‌اش‌ بر‌ جانت بنشیند<ref>ر.ک: دانشور، مهدی، ص80</ref>.


==پانویس==
==پانویس==