۱۰۱٬۸۳۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
مقدمه كتاب، مشتمل بر تعريف انقلاب، تعريف اسلام و انقلاب اسلامى، مرورى بر اوضاع سياسى و اجتماعى جهان در عصر طلوع اسلام، سرعت انتشار مكتب مقدس اسلام، پىريزى تداوم نظام اسلام بر محور امامت و ولايت و قضيه غدير خم و شرح حديث ثقلين است.<ref>پيشگفتار، صفحه اول</ref> | مقدمه كتاب، مشتمل بر تعريف انقلاب، تعريف اسلام و انقلاب اسلامى، مرورى بر اوضاع سياسى و اجتماعى جهان در عصر طلوع اسلام، سرعت انتشار مكتب مقدس اسلام، پىريزى تداوم نظام اسلام بر محور امامت و ولايت و قضيه غدير خم و شرح حديث ثقلين است.<ref>پيشگفتار، صفحه اول</ref> | ||
فصل اول، مشتمل بر بيان علل و انگيزهها در شكلگيرى انقلاب اسلامى: انگيزه دينى، انگيزه سياسى، انگيزه اقتصادى و اجتماعى، مرورى بر تلاش و فعالیتهای سيد جمالالدين | فصل اول، مشتمل بر بيان علل و انگيزهها در شكلگيرى انقلاب اسلامى: انگيزه دينى، انگيزه سياسى، انگيزه اقتصادى و اجتماعى، مرورى بر تلاش و فعالیتهای [[اسدآبادی، سید جمالالدین|سيد جمالالدين اسدآبادى]]، قضيه تنباكو و رهبرى روحانیت شيعه، اوضاع نابسامان ایران در قرن اخير و بسته شدن معاهدات و قراردادهاى ذلتبار و اسارتآور بهوسيله قاجاريه و دودمان ننگين پهلوى، مسئله كاپيتالاسيون، كودتاى 1299 و روى كار آمدن رضاخان ميرپنج، قضيه نفت و ملى شدن آن، كودتاى 28 مرداد 1332 و بازگشت محمدرضاى خائن، قضيه انجمنهاى ايالتى و ولايتى در 1341 و شروع مبارزات [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) عليه رژيم، كشتار 15 خرداد، زندانى شدن امام و قضيه تبعيد امام به تركيه است.<ref>همان، صفحه آخر</ref> | ||
[[پرونده: وصیت نامه امام خمینی سلام الله علیه.png|بندانگشتی|265px| [[نرمافزار وصیتنامه امام خمینی سلاماللهعلیه]]]] | |||
نویسنده در ابتداى اين فصل، عنوان كتاب را اينگونه توضيح مىدهد: «منظور از ريشههاى انقلاب، علل و انگيزههایى است كه باعث به حركت درآمدن مردم گرديد و آنها را به طغيان و عصيان عليه حاكميت موجود وادار كرد تا انقلاب، محقق و پيروز گرديد».<ref>متن كتاب، ص67</ref> | نویسنده در ابتداى اين فصل، عنوان كتاب را اينگونه توضيح مىدهد: «منظور از ريشههاى انقلاب، علل و انگيزههایى است كه باعث به حركت درآمدن مردم گرديد و آنها را به طغيان و عصيان عليه حاكميت موجود وادار كرد تا انقلاب، محقق و پيروز گرديد».<ref>متن كتاب، ص67</ref> | ||