۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيخ صدوق' به 'شيخ صدوق') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد محمدحسين طباطبايى' به 'سيد محمدحسين طباطبايى') |
||
| خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
#نويسنده در بحثى تحت عنوان «كلمة الإمام الخميني حول وحدة المسلمين»، نظر ايشان را در مورد وحدت اسلامى نقل كرده و از جمله چنين آورده است: «... اى مسلمانان جهان و پيروان توحيد! ريشه همه مشكلات كشورهاى اسلامى از تفرقه و اختلاف كلمه سرچشمه مىگيرد و رمز پيروزى در وحدت كلمه و ايجاد تعاون پنهان است...» <ref>متن كتاب، ص141-146</ref>. | #نويسنده در بحثى تحت عنوان «كلمة الإمام الخميني حول وحدة المسلمين»، نظر ايشان را در مورد وحدت اسلامى نقل كرده و از جمله چنين آورده است: «... اى مسلمانان جهان و پيروان توحيد! ريشه همه مشكلات كشورهاى اسلامى از تفرقه و اختلاف كلمه سرچشمه مىگيرد و رمز پيروزى در وحدت كلمه و ايجاد تعاون پنهان است...» <ref>متن كتاب، ص141-146</ref>. | ||
#نويسنده با طرح اين پرسش كه چه عاملى سبب پيدايش تقيه شده است؟ چنين پاسخ داده است: زمانى كه قدرت حاكم مانع آزادى بيان مىشود و عقيده را با زور و خشونت سركوب مىكند، مسلمانان به پنهانكارى متوسل مىشوند و عقيده خود را در خفا حفظ مىكنند تا جان و مذهبشان نابود نشود. نويسنده افزوده است: اگر تقيه جرم شمرده شود، بايد دانست كه اين جرم را سياستهاى حاكم زمانه مرتكب شدهاند. تقيه، ايمان صحيح و قانونى طبيعى در سايه حكومتهاى جائر است... تقيه شعار اهلبيت(ع) بود براى آنكه دفع ضرر كنند و جان خود و پيروانشان را حفظ كنند و بين مسلمانان تفرقه ايجاد نكنند... <ref>همان، ص161-162</ref>. | #نويسنده با طرح اين پرسش كه چه عاملى سبب پيدايش تقيه شده است؟ چنين پاسخ داده است: زمانى كه قدرت حاكم مانع آزادى بيان مىشود و عقيده را با زور و خشونت سركوب مىكند، مسلمانان به پنهانكارى متوسل مىشوند و عقيده خود را در خفا حفظ مىكنند تا جان و مذهبشان نابود نشود. نويسنده افزوده است: اگر تقيه جرم شمرده شود، بايد دانست كه اين جرم را سياستهاى حاكم زمانه مرتكب شدهاند. تقيه، ايمان صحيح و قانونى طبيعى در سايه حكومتهاى جائر است... تقيه شعار اهلبيت(ع) بود براى آنكه دفع ضرر كنند و جان خود و پيروانشان را حفظ كنند و بين مسلمانان تفرقه ايجاد نكنند... <ref>همان، ص161-162</ref>. | ||
#نويسنده نظر برخى از انديشمندان مهم شيعه مانند [[شيخ صدوق]]، سيد مرتضى، فيض كاشانى، آيتالله حكيم، آيتالله ميلانى، آيتالله بروجردى، آيتالله گلپايگانى و... را در زمينه محفوظ بودن قرآن كريم از تحريف ذكر كرده و از جمله از قول علامه سيد محمدحسين طباطبايى صاحب تفسير الميزان، چنين نوشته است: قرآن مصون از تحريف است... قرآن را خداى تعالى بر پيامبرش(ص) نازل كرد و آن را با صفاتى ويژه توصيف كرد كه اگر تغييرى در آن صفات بهصورت زياد شدن يا كم شدن يا دگرگونى در الفاظ يا نظم تأثيرگذار، حاصل شود، آن صفتها ديگر ثمرهاى نخواهد داشت، ولى ما مى بينيم كه قرآنى كه در دست ماست آن آثار را به بيشترين و بهترين شكل دارد، پس تحريفى در آن رخ نداده كه صفاتش را از بين ببرد و آنچه در دست ماست، همان قرآنى است كه بر پيامبر(ص) نازل شده است... <ref>ر.ك: همان، ص257-258</ref>. | #نويسنده نظر برخى از انديشمندان مهم شيعه مانند [[شيخ صدوق]]، سيد مرتضى، فيض كاشانى، آيتالله حكيم، آيتالله ميلانى، آيتالله بروجردى، آيتالله گلپايگانى و... را در زمينه محفوظ بودن قرآن كريم از تحريف ذكر كرده و از جمله از قول علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] صاحب تفسير الميزان، چنين نوشته است: قرآن مصون از تحريف است... قرآن را خداى تعالى بر پيامبرش(ص) نازل كرد و آن را با صفاتى ويژه توصيف كرد كه اگر تغييرى در آن صفات بهصورت زياد شدن يا كم شدن يا دگرگونى در الفاظ يا نظم تأثيرگذار، حاصل شود، آن صفتها ديگر ثمرهاى نخواهد داشت، ولى ما مى بينيم كه قرآنى كه در دست ماست آن آثار را به بيشترين و بهترين شكل دارد، پس تحريفى در آن رخ نداده كه صفاتش را از بين ببرد و آنچه در دست ماست، همان قرآنى است كه بر پيامبر(ص) نازل شده است... <ref>ر.ك: همان، ص257-258</ref>. | ||
#نويسنده در خاتمه تأكيد كرده است: در اين كتاب برخى از نظرات انديشمندان شيعه را در مورد صيانت قرآن نقل كرديم و روشن شد كه همگى تحريف قرآن را نفى مىكنند و هيچ زيادت يا نقصانى را در آن نمىپذيرند. پس بر دانشمندان شيعه و سنى لازم است كه روايات تحريف را نپذيرند؛ چون مخالف قرآن است... <ref>همان، ص353-356</ref>. | #نويسنده در خاتمه تأكيد كرده است: در اين كتاب برخى از نظرات انديشمندان شيعه را در مورد صيانت قرآن نقل كرديم و روشن شد كه همگى تحريف قرآن را نفى مىكنند و هيچ زيادت يا نقصانى را در آن نمىپذيرند. پس بر دانشمندان شيعه و سنى لازم است كه روايات تحريف را نپذيرند؛ چون مخالف قرآن است... <ref>همان، ص353-356</ref>. | ||
ویرایش